بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه آنچه در این صفحه میخوانید
شبهات مربوط به بردهداری و برده داری نوین
در نوشته احکام غیر عقلائی اسلام جواب اصلی این سؤال و سؤالهای مشابه آن را دادهایم ولی برخی از سؤالات جوابی مخصوص به خود هم دارد که در این نوشتار پاسخ مخصوص به برده داری در اسلام را مطرح کردهایم.شبهات برده داری در اسلام چرا اسلام برده داری را قبول کرده است برده داری نوین چیست و اسلام بزرگترین دشمن برده داری نوین است برده داری در قرن ۲۱ اروپا و غرب
برخی میگویند که اسلام بردهداری را امضاء کرده است و این خلاف حقوق بشر و … است!
آنچه در این نوشتار می خوانید :
- یک پاسخ کلی
- در جنگی که با مسلمین است اگر مسلمین پیروز شدند، باید با اسراء چه کنند؟
- راه حل ۱
- راه حل ۲
- راه حل ۳
- ۴: راه حل اسلام
- شرط اول
- شرط دوم
- شرط سوم
- فوائد فرهنگی
- نکته جالب
- مشکل اصلی کسانی که به بردگی در اسلام اشکال کردهاند
- برده داری نوین و نقطه اصلی دعوا
یک پاسخ کلی
قبل از اینکه وارد پاسخ این پرسش شوم، باید بدانیم که این احتمال به صورت جدی قابل طرح است که شاید احکام بردهداری مخصوص زمان پیغمبر اکرم و ائمه معصومین علیهم السلام باشد.
یعنی به عنوان مثال زمان ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف چنین حکمی وجود نداشته باشد.
لازم به ذکر است که فقها برای اینکه بفهمند چه حکمی دائمی است و چه حکمی موقت، روشی مخصوص دارند که در غالب موارد به طور قطعی روشن میکند که آن حکم از احکام موقت است یا دائمی. برای فهم این روش میتوانید به کتاب «نظام قانونی فریضه و سنت و فضل» در همین سایت مراجعه کنید.
اما در برخی از موارد بسیار معدود مثل همین مسأله برده داری، به دلائل وجود مشکلاتی آن معیار قابل تطبیق نیست و لذا در اصل اینکه این حکم امروزه نیز جاری باشد، تردید داریم.
اما ما بر فرض وجود این حکم(یعنی برده داری) در همه زمانها به این سؤالات پاسخ میدهیم.
البته باز لازم به تذکر است که جواب کلی که در مطلب «احکام غیر عقلی اسلام» گفتیم پاسخ این سؤال را هم میدهد.
یعنی خدای عالم به همه چیز، این حکم را صادر کرده است، پس حتما مصلحتی دارد که ما نمیفهمیم.
اما جواب مختص به این سؤال از این قرار است:
در طول تاریخ جنگهای بسیاری بوده است و تا امروز هم ادامه دارد و این یک واقعیت است که قدرتها ایجاد جنگ میکنند.
حداقل هر گروهی برای دفاع از خود، گاهی ناچار میشوند که بجنگند.
مسلمین نیز از این قاعده خارج نیستند.
در جنگی که با مسلمین است اگر مسلمین پیروز شدند، باید با اسراء چه کنند؟
گزینههای اصلی پیش رو از این قرار است:
۱٫ کشتن همه اسراء:
واضح است که چنین کاری چندان توصیه نمیشود زیرا اگر راه حل بهتری در کار باشد بهتر است که سراغ آن رفت، هرچند که در مواردی از جهت قصاص یا امثال آن ممکن است کشتن برخی از آنها بهترین راه باشد. فراموش نکنیم که اینها بسیاری از خانواده های مسلمین را عزادار کردهاند و جوانان آنها را شهید کردهاند و طبیعی است که مسألهای مثل قصاص یا امثال آن اقتضاء کند که در برخی موارد گزینه کشتن انتخاب شود.
۲٫ آزاد کردن همه آنها:
این کار نیز حماقت محض است زیرا آنها دوباره با یکدیگر جمع میشوند و دوباره به مسلمین آسیب میزنند.
۳٫ درست کردن یک زندان بزرگ :
که در آن زندان همه اسراء زندانی شوند و پس از مدتی آزاد یا اینکه در تمام عمرشان در آنجا باشند:
این احتمال هم خیلی عاقلانه نیست.
زیرا هزینه بیفائدهای بر گردن مسلمین میگذارد.
زیرا حتی بر فرض در این زندان، اگر با آنها کار فرهنگی هم شود، به خاطر شرایطی که در آن هستند چندان تأثیر گذار نخواهد بود.
و برفرض هم بعد از مدتی آزاد شوند، با کینه بیشتر به مسلمین سرزمین اسلامی را ترک خواهند کرد.
۴٫ راه حل اسلام = برده داری در اسلام !
راه حل اخیر راه حلی است که اسلام در زمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله برگزیده است. خلاصه این راه حل چنین است: شبهات برده داری در اسلام چرا اسلام برده داری را قبول کرده است برده داری نوین چیست و اسلام بزرگترین دشمن برده داری نوین است برده داری در قرن ۲۱ اروپا و غرب
اول اینکه
الف. اگر گروه مخالفی که با آنها میجنگیدیم از مسلمین بودند اموالشان محترم است.
و پس از جنگ هم بعد از مدتی آزاد میشوند و کسی حق ندارد آنها را به بردگی بگیرد.
دوم اینکه
ب. اگر از غیر مسلمین بودند و تا قبل از جنگ در مقابل مسلمین تسلیم شدند، اموالشان محترم و جانشان محترم و با بستن نوعی قرارداد با نامِ «قرارداد اهل ذمه» میتوانند بر اعتقاد خودشان بمانند.
البته مشروط به اینکه نوعی مالیات، مخصوص اقلیتهایی که در سرزمین اسلامی زندگی میکنند، باید بپردازند.
سوم اینکه
ج. اگر هم تسلیم نشدند و جنگیدند، فقط از میان کسانی که در جنگ شرکت کردهاند، عدهای که اسیر شوند چند حالت دارند:
۱) کسی حاضر باشد با پرداخت پول به حکومت اسلامی آنها را آزاد کند.
در این صورت با صلاح دید پیغمبر آنها آزاد میشوند.
۲) اگر هم کسی حاضر نشد، اگر توانایی ویژهای داشتند به این صورت که مثلا سواد بلد بودند یا … و به پیغمبر تعهد میکردند که در قالب توانایی که دارند به اسلام خدمتی کنند و آزاد شوند.
با صلاح دید پیغمبر چنین کاری انجام میشد.
۳) اگر هم توانایی ویژهای نداشتند به عنوان برده بین رزمندگان تقسیم میشدند.
فوائد فرهنگی برده داری در اسلام !
در این قالب این نوع برده داری چند نکته حاصل میشد:
اینها از نزدیک وارد خانوادههای متدینترین افراد جامعه اسلامی(رزمندگان) میشدند.
از طرفی کارهای خانه و زندگی رزمندگان را انجام میدادند و در عوض نفقه آنها با صاحب آنها بود و از نزدیک با اسلام آشنا میشدند.
و از طرفی دیگر اسلام هم به شکلهای مختلف، اسباب آزادی آنها را فراهم میکرد.
اگر کسی به گناه روزه میخورد، باید برده آزاد میکرد.
اگر کسی قسم میشکست، باید برده آزاد میکرد.
اگر کسی به بردهاش آزارهای ویژه (مثل کتک زدن شدید) انجام میداد بردهاش آزاد میشد.
اگر کسی پول زیادی داشت و میخواست ثواب ببرد یکی از مقربات و مستحبات بزرگ، آزاد کردن برده بود.
اگر برده مسلمان میشد، استحباب آزاد کردنش بیشتر بود.
بچه برده آزاد محسوب میشد. زنی که در بردگی بچهدار میشد، آزاد میشد.
بردهای که توان کاری داشت، با صاحبش قراردادی به اسم مکاتبه میبست که در قبال پرداخت مقداری پول از کارش، آزاد شود.
و بسیاری امور دیگر که به مرور زمان سبب آزاد شدن بردهها میشد. شبهات برده داری در اسلام چرا اسلام برده داری را قبول کرده است برده داری نوین چیست و اسلام بزرگترین دشمن برده داری نوین است برده داری در قرن ۲۱ اروپا و غرب
نکته بسیار جالب
که در دنیای اسلام مشاهده میشد این بود که:
غالب این بردهها پس از آزادی به سرزمین خودشان بر نمیگشتند و در دنیای اسلام باقی میماندند!
جالبتر اینکه این بردهها اگر از صاحبشان خوششان نمیآمد با همکاری نکردن با صاحبشان سبب میشدند که صاحب او را بفروشد.
و به این ترتیب به وضعیت دیگری منتقل شدند تا به وضعیت مطلوب برسند!
در کلیپ زیر میتوانید آنچه را که ما عرض کردیم به بیانی ساده و با اندکی تفاوت در قالب موشن گرافیک ببینید.
مشکل اصلی کسانی که به بردگی در اسلام اشکال کردهاند
این است که وقتی اسم بردهداری میشنوند یاد بردهداری قرون وسطی و قبل از آن در غرب و همچنین بردهداری گروهکهای تروریستی مثل داعش و همچنین برده داریهای غیرقانونی دنیای مدرن میافتند!
و سپس اسلام را محکوم میکنند!
در کجای دنیا، در همین زمان ما، با اسرای جنگی با رحمتی که اسلام در ۱۴۰۰ سال پیش برخورد کرده است، برخورد میکنند.
با کسانی که خانواده های مسلمین را داغدار کردهاند و به خاک و دین مسلمین هجوم آوردهاند چنین برخورد میشود.
بردهداری در اسلام تنها شباهتش به بردهداری غرب، عملا چیزی نیست مگر اسم!
و الا حقیقت بردهداری دراسلام یک برنامه تولیدی و فرهنگی عظیم است که با پرداخت کمترین هزینه، موجب بیشترین کارایی است.
بردهها در دنیای اسلام دارای حقوق(از جمله نفقه و …) بودند و در مجموع غرض اصلی از این برنامه یک نوع توفیق اجباری برای علاقهمند شدن آنها به اسلام بود.
که البته تا حد بسیار زیادی هم موفق بود زیرا بسیاری از بردهها مسلمان میشدند و بسیاری حتی با اینکه کافر بودند به سرزمین خود برنمیگشتند.
خوب است که در اینجا صفحه «چرا پیامبر میجنگید» را مطالعه کنید تا بفهمید که جنگ اسلامی چه قدر با جنگهای دیگر فرق دارد!
اما آنچه در درجه اول اهمیت دارد این است که با بحثهای فرعی از اصل بحث برده داری غافل نشویم. مدتی پیش به بهانه بحث حجاب، مطلبی در مورد برده داری نوین نوشتم. آن نوشته را با مقداری حذف و تغییر اینجا میگذارم تا خوب بفهمید که اصل دعوا چیز دیگری است!
اسلام بزرگترین دشمن برده داری حقیقی در طول تاریخ بوده است و در روزگار ما برده داری به بدترین شکل در حال اجرا شدن است و ما به جای جنگ با آن، از روی ناآگاهی در زمین دشمن بازی میکنیم و بحثی که حقیقتا مشکل خاصی ندارد، بزرگ میکنیم و اسلام را به خاطر آن تخطئه میکنیم!
خلاضه آنچه در متن زیر خواهید دید در این کلیپ به صورت تصویری آمده است:
شبهات برده داری در اسلام چرا اسلام برده داری را قبول کرده است برده داری نوین چیست و اسلام بزرگترین دشمن برده داری نوین است برده داری در قرن ۲۱ اروپا و غرب
برده داری نوین
اگر در برده داری در زمان قدیم، برده نمیتوانست کاری که میخواهد بکند و باید به دستور رئیسش عمل میکرد، حداقل در فکر و خیال و علایق درونیاش آزاد بود و آزاد میاندیشید. میتوانست با قراردادهایی و معین کردن مقداری از فعالیتها به مرور زمان خود را آزاد کند.
اگر چه ممکن بود برایش گران تمام شود ولی میتوانست از طریق راههای متعددی فرار کند و یا حتی به رئیسش آسیب بزند. حتی میتوانست به مرور زمان شخصیتی برتر شود که شئوناتی از حکومت را هم به دست بگیرد. بودند برده هایی در تاریخ که با توانمندی هایی که از خود نشان دادند، ابتداء آزاد و بعد از مدتی به مقامات حکومتی رسیدند.
اما در برده داری نوین، دیگر کسی حتی توان فکر و خیال و آرزو ندارد. حتی حق دانستن چیزی خارج از چارچوب را ندارد. ما تنها چیزی میخواهیم که به ما القاء میشود و تنها چیزی را دوست داریم و یا آرزو میکنیم که به ما گفته اند باید آرزو کنی.
در برده داری نوین، کسی نمیتواند از ساختارها خارج شود. من یا باید دکتر باشم یا مهندس یا طلبه یا تاجر یا معلم یا کار آفرین یا … ولی هر یک از اینها قوانین و محدودیتهایی دارد که من فقط در چارچوب آنها میتوانم فعالیت کنم. اگر من طلبه ای باشم که با نظر اربابهای برده داری نوین مخالف باشم، نمیگذارند قدم از قدم بردارم! برای من مسیر کاملا تعیین شده است و حق ندارم از آن مسیر تخطی کنم و خود بردههای جامعه نوین مانع من میشوند که مسیری را که برای به بردگی گرفتن من تعیین شده است، طی نکنم. این مسائل اگرچه شاید جملاتم مبهم باشد ولی ان شاء الله در ادامه تکلیف تک تک جملات روشن خواهد شد.
اربابهای برده داری نوین را نه کسی میشناسد و نه میتواند به آنها دست پیدا کند ونه میتواند از دست آنها فرار کند! گویا حکومتی دارند که تمام حاکمان برده آنها هستند.
نوع برده داری جهانی به گونه ای است که نه کسی بتواند به حاکمان راه پیدا کند و نه کسی از طبقه حاکمان و فرزندان آنها از این طبقه خارج شود. فاصله سائر اقشار از این طبقه هم روز به روز دورتر میشود.
اگر کسی اینها را بفهمد، تازه خواهد فهمید که مهدی کیست و چه قرار است بکند و ایمان به مهدی چه درجه بالایی از ایمان است.
بگذارید امروز فیلمی برایتان تعریف کنم. این فیلم، فهم خیلی از صحبتها را برای شما آشکار خواهد کرد.
بگذارید پرانتزی را برایتان باز کنم. شبهات برده داری در اسلام چرا اسلام برده داری را قبول کرده است برده داری نوین چیست و اسلام بزرگترین دشمن برده داری نوین است برده داری در قرن ۲۱ اروپا و غرب
نمایش ترومن!
یکی از فیلمهایی که در دوران قبل از دبیرستان دیده ام، فیلمی است به اسم: «نمایش ترومن»
اینجا خلاصه ماجرای فیلم را با زاویه تحلیلی که خودم مد نظر دارم عرضه میکنم. شاید این فیلم کلا برای چیز دیگری ساخته شده باشد ولی برداشتی که من از این فیلم ارائه میدهم، برای تبیین منظورم فوق العاده مناسب است.
خلاصه این فیلم:شبهات برده داری در اسلام چرا اسلام برده داری را قبول کرده است برده داری نوین چیست و اسلام بزرگترین دشمن برده داری نوین است برده داری در قرن ۲۱ اروپا و غرب
یک شهرک سینمایی بسیار بزرگ ساخته اند که شبیه یک شهر است. شهری که حالت جزیزه ای دارد. ماجرا از این قرار است که نوزادی قرار است به دنیا بیاید که قرار است از تمام زندگی او فیلم گرفته شود! یعنی او شخصیت اول فیلمی است که موضوع فیلم زندگی واقعی اوست. همه اطرافیانش هم بازیگر هستند و بازیگر شخص اول، یعنی خود او، از این داستان بی خبر است. او فکر میکند همه چیز عادی است و اصلا اطلاعی از داستان ندارد ولی همه اطرافیانش بازیگر هستند.در این شهر ۴۰۰۰ هزار دوربین مخفی کار گذاشته اند که از حالات مختلف زندگی او به صورت زنده فیلم برداری کند و در شبکه ای به اسم شبکه ترومن(اسم این فرد) پخش شود.
برای اینکه این کودک به فکر خروج از این شهرک نیفتد نیز از کودکی راهکارهای مختلفی در پیش گرفتند.
مثلا در کودکی یک بار او را به دریا بردند و در آنجا به صورت نمایشی طوفانی درست کردند و پدر او را در آن طوفان غرق کردند. این خاطره تلخ باعث شد که او همیشه از دریا و طوفان بترسد. هر بار که نزدیک این دریای مصنوعی میرفت، طوفانی به پا میکردند تا حتی فکر دریا هم به سرش نزند و فقط از ترس از آنجا فرار کند.
یا مثلا وقتی از او علاقه ای به محیط خارج از شهرک جزیزه مانند، میدیدند، سریعا او را منصرف میکردند. مثلا جهان گردی را کار احمقها و انسانهای بی فهم و شعور و بیکار جلوه میدادند و جزیره را بهترین نقطه جهان معرفی میکردند.
تا اینکه آرام آرام ترومن بزرگ شد و متوجه وقائعی غیر عادی شد. مثل اینکه چرا کسی نمیخواهد او در مورد فضای خارج فکر کند. چرا شهر مسائل تکراری زیادی دارد. مثلا میدید که تعدادی ماشین روزانه به ترتیب مسیر یکسانی را طی میکردند! گویا مأمور این بودند که همیشه در شهر در یک مسیر یکسان بچرخند.
یا مثلا یک بار از آسمان یک پروژکتور به سقف ساختمانش سقوط کرد(آسمان شهرک و حتی خورشید و ماه آن مجازی بود و با نوعی نور پردازی درست شده بود! مأموران شهرک که در حال تعمیر یکی از پروژکتورها در ارتفاع بالا بودند، اشتباها موجب سقوط یکی از آنها شدند).
خلاصه اینکه قضایای عجیب و بسیاری از مسائل دیگر او را حساس کرده بود و نمیدانست دقیقا باید چه کند. هر نوع ابراز این مسائل عجیب و غریب نیز، از طرف اطرافیان واکنش تندی به دنبال داشت که او مشغول فکر کردن نشود.
خلاصه اینکه ترومن بعد از شکست در راههای مختلفی که برای فرار انجام میداد، بالاخره توانست فرار کند!
او سوار قایقی که پدرش در آن غرق شده بود، شد و به سوی دریا رفت. تا اینکه:
به انتهای شهرک رسید.
در این لحظه متوجه شدند که او کجاست و شروع کردند با بلندگوهای شهرک با او صحبت کردن.
سرمایه گذار اصلی طرح شروع کرد، برای او حقایق را بیان کرد. اینکه او چه بوده و در این شهرک چه کارهایی انجام میشده است. بیان کردن اینکه برای او همه چیز فراهم بوده است و اگر بدون خروج از شهرک برگردد به زندگی عادی، همه چیز برای او فراهم خواهد بود. شروع میکند او را از فضای بیرون ترساندن و …
در آخر بعد از صحبتهای مختلف، ترومن تصمیم میگیرد که به بیرون رود و زندگی واقعی را تجربه کند.
حالا این فیلم را تعریف کردم برای چه؟
تحلیل فیلم پخش شده!
فیلم نمایش ترومن را خلاصه تعریف کردم. واقعیت این است که زندگی ترومن، بزرگنمایی زندگی تک تک افراد بشر در عصر جدید است. همان طور که ترومن حق نداشت، تفکراتی بکند که مورد رضایت سازنده فیلم دنیای زندگی او نبود، «ما» هم فقط در چارچوبهای تعریف شده، حق فکر کردن داریم.
علایق ما دقیقا مانند آنچه که در این فیلم بود، کانالیزه شده است. ما حق نداریم به آنچه دوست داریم، علاقه داشته باشیم. علایق برای ما تعریف شده هستند. حتی مسیرهای زندگی نیز برای ما از پیش تعریف شده اند. تعدادی کانال طراحی کردهاند که هر کسی متناسب با ویژگیهایی که دارد باید در آن مسیر حرکت کند و اگر از آن تخطی کند، عالَم و آدم، سر او میریزند و او را سرزنش میکنند و به نوعی از حرکت در مسیر باز میدارند.
دنیای ما شبیه یک استادیوم است که ما را وسط آن انداخته اند. یک عده در حال کف و هورا کشیدن هستند و به ما یک سره میگویند : برو برو! …. ولی کجا بروم؟ اینجا کجاست؟ من چرا در آن قرار گرفته ام؟ برای چه باید بروم؟ چرا من را تشویق میکنند؟ جالب اینکه اگر از خود تشویق گران بپرسیم چرا تشویق میکنید، خواهند گفت: نمیدانیم! این حال و روز تک تک مخاطبین ماست. بی هدفی و جو گیری! اول اینکه هدفی ندارند و دوم اینکه صرفا تحت تأثیر جو و فضا قرار گرفته اند و دارند میدوند! میگویی کجا میدوی؟ میگوید نمیدانم.
یک آقایی در یکی از پارکهای تهران، از صد نفر، اتفاقی مصاحبه گرفته بود. سؤال این بود. هدف شما از زندگی چیست؟ قدر مشترک همه پاسخها : بی هدفی بود!
یکی میگفت باید دوید دیگر! یکی میگفت همین طوری! یکی میگفت نمیدانم. یکی میگفت فکر نکرده ام و فرصت فکر هم ندارم. یکی میگفت حوصله فکر کردن به این چیزها را ندارم و …
هفت میلیارد نفر در این حال و روز هستند. میدوند و با سرعت هم میدوند ولی به سوی مرگ. حتی خود ما طلبهها هم با صرف نظر از مقام شعار دادن و حرفهای عرفانی قشنگ زدن، آیا واقعا از این قاعده خارج شده ایم؟ مجتهد بشی که چی؟ مبلغ بشی که چی؟ درس بخونی که چی؟ هر چی بگی آخرش یک «که چی» میشود گذاشت.
در طلابی که با آنها دوست هستم، تا به حال به عدد انگشتان یک دست، طلبه ندیده ام که به این جواب رسیده باشد و آن را درک کرده باشد. خدا میداند به عدد انگشتان دست ندیده ام. از حرف زدنها و گوشه های کلمات کاملا پیداست که در آبادی کودکی به سر میبرد، زمانی که پستانکی او را آرام میکند و نبودنش گریه او را در میآورد. نمره ای خوشحالش میکند و امتحانی کل زندگی و افکارش را متأثر میکند. آفرینی از اعتدال خارجش میکند و توبیخی سبب نشان دادن حقیقت درونیش میشود.
ما در دنیایی هستیم که مشغول دویدن با تمام سرعت به ناکجا هستیم و همه خود را عاقل میپنداریم!
با سند صحیح در کافی چنین میخوانیم: «العامل علی غیر بصیرة کالسائر علی غیر الطریق، لا یزیده سرعة السیر الا بعدا عن الطریق»
هر چه سریعتر بدویم، وقتی هدف را اشتباه گرفته ایم، از مقصد دورتر میشویم. لحظه لحظه زحماتمان مصروف دورتر شدن خواهد بود. برده داری نوین که میگفتم همین است. همه افراد را مشغول کنند به چیزهایی که میخواهند. همه مشغول شوند به چریدن و حتی فکر نکنند که چرا باید چرید! حتی طلبه ها.
نمیدانم میدانید کجای بحث هستیم یا خیر؟ گفتیم مخاطب ما، نماز خوان نیست! حجاب مطابق فطرت را دوست ندارد. چرا؟! چون چیزهایی به او آموزش داده میشود و سبک فکری به او داده شده و احساساتی به او القاء شده است که نمیگذارد او در خارج از آن چارچوبها باشد. گفتیم این همان برده داری نوین است. ابزار برده داری نوین هم، عمدتا رسانه ها هستند. رسانه ها تورهای برده گیری هستند. اگر مخاطب ما عاشق غرب است، یکی از مناشئ اصلی اش، تربیت رسانه ایست.
تا اینجا به بحث پرداختیم که در برده داری نوین، علایق واقعی نیستند. جوّی هستند. ما باید بدویم دنبال آنچه که واقعا اگر خودمان بودیم، چه بسا خواهان آن نبودیم. علایق ما کانالیزه شده هستند.
نه تنها علایق، بلکه دانشهای ما نیز کانالیزه شده هستند. ما فقط آنچه را میدانیم که میخواهند. اگر آنها نخواهند، هیچ نخواهیم دانست! مثلا عینکی که گفتم، کاملا مثال گویایی است. بگذارید کمی اثباتی تر صحبت کنم.
تعداد کل شهدای جنگ تحمیلی چند نفر است؟ چیزی حدود ۳۰۰ هزار نفر.
در واقعه ۱۱ سپتامبر(برجهای دو قلو و هواپیماها)، کمتر از ده هزار نفر زخمی شدند!
در واقعه هیروشیما (بمباران اتمی این منطقه) : ۲۷۰ هزار نفر کشته شدند.
اما آیا میدانستید:
در یک ناحیه آفریقایی ۶۰۰ هزار نفر توسط یک بمباران هوایی کشته شدند؟
آیا تا به حال میدانستید که در یک جنگ داخلی در آفریقا، حدود یک میلیون نفر انسان در جنگی که سلاح عمده آنها داس و تبر بود، کشته شدند؟
آیا میدانستید که در کشوری آفریقایی که حدود ۴۵۰ میلیون نفر جمعیت دارد، حدود ۷۰ مسلمان هست که از آنجا که پلیس آن کشور(که فرانسوی هستند) هیچ تعهدی نسبت به مسلمانان آن منطقه ندارند و مسیحیان تندرو آن منطقه، سر مسلمانان را با تبر قطع میکنند و به وضع فاجعه باری میکشند؟
آیا تا به حال از حمله های وحشتناکی که بر علیه شیعیان مظلوم مناطقی خاص در پاکستان و افغانستان صورت میگیرد، خبری داشته اید؟ آیا تا به حال حتی اسم پاراچنار را شنیده اید؟
این خبرها کاملا موثق هستند و حتی شما با جستجویی مختصر در صفحات اینترنتی میتوانید از برخی از آنها مطلع شوید، ولی براستی چرا معمول ما از آنها خبری نداریم؟
چون در دنیای رسانه ای زمان ما، میخواهند خبرهایی خاص منتشر شود و از پخش خبرهایی دیگر ناخوشنود هستند. آری! همه مردم باید ببینند آنچه را که آنها میخواهند.
آری! شعار دهکده جهانی را دادند و گفتند که در عصر اطلاعات دنیا مانند دهکده ایست که همه از احوال هم خبر دارند! ولی واقعیت این است که عالم را دهکده ای مجازی کردند تا کسی نداند که در عالم چه خبر است! همه در این دهکده تخیلی زندگی کنند.
برده داری نوین حتی مدیریت طرز فکر را نیز بر عهده میگیرد
مدیریت تنها در کنترل اطلاعات و عواطف نیست بلکه نوع مواد علمی معتبر و غیر معتبر نیز در حال مدیریت شدن است.
گفتم: بگذارید مثالی بزنم. روزی بر سر سفره نشسته بودم و طبق دستور اسلامی معتبر، مقدار کمی نمک بر روی قاشق ریختم و خوردم.
یکی از بستگان که روی سفره نشسته بود گفت: غذا نمک دارد! نمیخواهد نمک بریزید!
گفتم: مستحب است که قبل از غذا و بعد از آن مقدار کمی نمک بخوریم.
گفت: خب غذا نمک دارد! شاید اون مال وقتی باشد که در غذا نمک نمیریزند!
من که سریعا دو هزاری ام جا افتاد، فائده ای را مطرح کردم. گفتم که نمک خوردن قبل و بعد از غذا به نوعی سبب ضد عفونی شدن مجاری میشود.
یکی از بستگان دیگر ما که در سر سفره بود: فائده ای دیگر هم بیان کرد و گفت: قبل از غذا نمک منجر به جاری شدن بیشتر بذاق دهان میشود(که خود آب دهان، در هضم غذا کمک میکند) و اشتهاء را باز میکند و در انتهای غذا خوردن نیز، از آنجا که آب دهان بازی است، از اسیدی شدن زیاد معده جلو گیری میکند.
آن فامیلی که اعتراض کرده بودند، گفتند: آها! حالا شد!
از این گفتگوها در زندگی روزانه ما بارها و بارها تکرار میشود و یک نکته بسیار مهم در دل آنهاست و آن اینکه:
آنچه در استدلالهای مردم حاکم است، علم(به معنای امروزی آن است) است و نه وحی و دین. اینکه پیغمبر چیزی گفته باشد یا نگفته باشد تنها زمانی ارزش دارد که مستند به علم جدید باشد.
این تفکر که درجات مختلف آن از علمای نو معتزلی شیعه و سنی و دگراندیشان وجود دارد، به صورت عام در میان مردم کل دنیا شایع است. منشأ اصلی آن هم رسانهها هستند. رسانهها به شکلهای مختلف و در قالبهای مختلف این تفکر را از کودکی، در ما نهادینه کرده اند.
از کودکی در فیلمها و کارتونها تنها استدلالهایی قابل قبول بوده اند که به نوعی به علم به معنای امروزی آن مستند شوند. برخوردهای دینی همواره نوعی احساسگرایی و خروج از عقل تلقی شدهاند.
آری! همین رسانه جمهوری اسلامی خودمان که به دست خود ساختیم و رله کننده برنامههایی است که آنها را به اهدافشان میرساند.
کارکردهای برده داری نوین تنها در زمینه دین نیست. حتی در سیاست هم هست. یکی از معضلات اجتماعی مردم آمریکا، نژاد پرستی بسیار شدید آنهاست. مردم آمریکا به تصریح خود متخصصین جامعه شناسشان، بسیار نژاد پرست هستند و مدتهاست که برای حل این مشکل، راهکارهای مختلفی پیش گرفته اند.
تا به حال فکر کرده اید که چه طور شده است که در دو دوره قبلی ریاست جمهوری، یک سیاه پوست رأی آورده است؟
این مسأله به قدری در میان آنها ریشه دوانده است که حتی در طبقه نخبگانی آنها و مسئولین کلان آنها، این مسأله مشهود است و حتی بعضی از سیاستمداران آنها نسبت به اوباما واکنشهای خیلی زشتی به دلیل سیاه پوستی او نشان میدادند.
شاید یکی از مؤثرترین امور در انتقال این معنا به ناخودآگاه مردم که :
«رئیس جمهوری مقوله ای رنگ بردار نیست و میشود یک سیاه پوست هم رئییس جمهور باشد»
فیلمهایی باشد که در طول سالیان متمادی تولید شد و در تمامی آنها رئیس جمهور آمریکا یک سیاه پوست بوده است!
این یعنی بیاییم خرج کنیم و واقعیت را به گونه ای که میخواهیم در آینده رقم بزنیم.
برخی به فکر پیش بینی آینده هستند. پیش بینی آینده یعنی رویکرد منفعلانه نسبت به آینده. یعنی من بدانم که چه خواهد شد. ولی برخی پا را از این فراتر میگذارند و به فکر آینده نگاری هستند. یعنی ما باید آینده را آن طور که خود صلاح میدانیم رقم بزنیم! آن طور که میخواهیم.
یکی دیگر از هنرنمایی های برده داری نوین، آینده نگاری فوق العاده آن است. شاید شما هم اسم کارتونی که در آن ترامپ را به عنوان رئیس جمهور آینده آمریکا معرفی میکند شنیده باشید! شاید کلیپهایش را دیده باشید! شاید تصاویر بعینه مشابه آن کارتون با واقعیتهایی که بسیار بعد از پخش آن کارتون به تحقق پیوسته است دیده باشید!
قبلا سر بسته گفتم که نظام طبقه اشرافی گری در مقابل طبقه ضعفاء عملا در دنیای امروز در حال تحقق است و مثالهایی از تونی بلر و کتابی در مورد کاخ سفید عرض کردم(در فایل وردی که به اشتراک گذاشته بودم). آری! برده داری نوین، ساختاری برای رقم زدن آینده مطابق میل و خواسته آنهاست.
اینکه در جوامع ما، غرب پرستی را راه می اندازند، برای چیست؟ برای اینکه فردا مغزهای ما برای آنها کار کنند. برای اینکه فردا، حکومت ما را مطابق میل خویش تنظیم کنند. برای اینکه با شهوات، قدرت جوانان ما را از کار بیاندازند. جوانانمان مشغول لذت و شهوت شوند و برای آنها دردسری درست نکنند. جالب اینکه در حالی که دنیا را غرق در اینها میکنند، فرزندان خودشان نه حق استفاده از اینترنت دارند(مثل دخترهای اوباما که تنها هنگامی اجازه استفاده از اینترنت داشتند که پدر در صندلی در کنار ایشان نشسته باشد) و نه حق استفاده از شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک و … دارند و مثل فرزندان استیو جابز(رئیس اپل بود و فوت شد) حق استفاده از آی پد ندارند و فرزندانشان در مدارسی با قوانین بسیار ویژه درس میخوانند که زمانی گرفتاریهای فساد کلی نشوند تا از علم و به دنبالش قدرت جا بمانند.
طبیعی است که در زمانی که سایر نوجوانان در گیر و دار لذت در دوران نوجوانی هستند و غرق این و آن هستند، طبیعتا نوجوانان این افراد که در شرایطی متفاوت زندگی میکنند، به جای اینکه انرژی فوق العاده نوجوانی را در مسیر شهوت خرج کنند، در مسیر علم و مدیریت و امثال آن خرج میکنند و به تبع در حالت عادی اینها رؤسای جامعه بعدی خواهند بود.
شبیه شاهنشاهان که فرزندشان شاه بودن را به ارث میبرد، این افراد نیز کاری میکنند که فرزندانشان رؤسای جامعه بعدی باشند، البته به سبکی متفاوت!
مهمترین ابزار برده داری نوین که شما تعیین کنید که چه کسانی رئیس و چه کسانی زیر دست باشند، صنعت سرگرمی است. چیزی که با آن بتوان نوجوانان را غرق در هزار و یک چیز کرد و نگذاشت که آنها از ظرفیتهای وجودی خویش استفاده کنند.
یکی از ارکان صنعت سرگرمی زن است. اگر زن برهنه باشد، بهترین ابزار برای مشغول کردن پسران و مردان به خود است. زن جاذبه های زیادی دارد که هم در صنعت سرگرمی و هم در تبلیغات کالا به شدت مورد استفاده قرار میگیرد. زن بهترین ابزار برای برده گیری نوجوانان و جوانان است.
اما اسلام به شکلهای مختلف با برده داری و ابزارهای که سبب ترویج آن میشود، میجنگد. به زن میگوید:
ای زن! ارزش تو بیش از یک ابزار برای مشغول کردن این و آن به توست.
در کشور کره، زنان زیادی را میبینید که در تظاهرات شرکت کرده اند و بالای دست خود شعارهایی دارند که از اینکه زندگی آنها مصداق شهوترانی مردان است اعتراض میکنند. در خبری که در اعتراض زنان کشور کره به دوربینهای مخفی مردان در دستشوییهاست، شعارهایی میبینیم که گفته اند: «زندگی ما، فیلم پورن شما مردان نیست»
منبع: خبر گذاری ایندیپندنت. برای مشاهده اصل خبر اینجا کلیک کنید
باید پرسید که چه چیزی سبب شده است که مردان این قدر جسور شوند؟! چه چیزی سبب شده است که مردان این قدر به دنبال این چیزها باشند؟! الآن شاید در کشور ما، به ندرت مردی را بشود پیدا کرد که از دیدن قضای حاجت یک زن، خوشش بیاید! معمولا احساس چِندش و نفرت دارند! در حالات دیگر، خب بحث دیگری است. غریزه خوشش میآید. ولی در حالت دستشویی و قضای حاجت چنین مسأله ای نیست.
ولی مرد وقتی چشمش آزاد باشد و هر چه را ببیند، این غریزه فطری از کنترل خارج میشود و روز به روز بیشتر میخواهد و چیزی نمیتواند آن را اشباع کند.
جایی میخواندم که یک زن در یک کشور از این کشورهایی که محدودیت پوشش ندارند، به شکم خود دوربین مخفی وصل کرده بود و لباسی پوشیده بود که شکم او پوشیده نبود. در مسیری که از نزدیک به ۵۰ نفر گذشته بود، بر اساس دوربین دیده بودند که به جز یکی دو نفر همه به آن قسمت زن نگاه نامناسب و خیره داشتند. این یعنی در کشوری که کلا این چیزها آزاد است هم، این غریزه مرد با این مسائل فروکش نمیکند. این غریزه شبیه آب دریاست که اگر در بستر مناسب خود ارضا نشود، دقیقا مانند آب دریا که فرد تشنه را تشنه تر میکند، چنین خواهد شد.
اسلام میگوید ای انسان! ای زن! شأن تو برهنگی نیست. شبهات برده داری در اسلام چرا اسلام برده داری را قبول کرده است برده داری نوین چیست و اسلام بزرگترین دشمن برده داری نوین است برده داری در قرن ۲۱ اروپا و غرب
اسلام به قرائت صحیح، بزرگترین دشمن برده داری نوین است.
اسلام نوری در دل جوانان و نوجوانان می اندازد و زمینه ای برای ایشان ایجاد میکند که از آنها چمرانها ساخته شود. بابایی هایی ساخته شود که در اوج شهوت جوانی پیشنهاد استاد زن خودشان را برای خوشگذرانی جنسی، رد کنند. حججیهایی بسازد که در لحظه ای که به خاطر ارزشهایشان بناست سرِ آنها از تنشان آن هم توسط داعش کثیف ریخته شود، ذره ای ترس و دلهره در چهره نداشته باشند و با آرامش تمام، بر ارزشهای خود بایستد.
چنین موجوداتی مهار ناشدنی هستند. چنین موجوداتی نظم جهانی را به هم خواهند ریخت. چنین موجوداتی نخواهند گذاشت یک عده قلدر، به مردم ظلم کنند و خودشان حکمران جهان باشند. چنین موجوداتی را نمیشود مشغول زن و سرگرمی کرد.
زنی که اسوه او زهرای اطهر است، قابل کنترل نیست. او فرزندانی خواهد ساخت که فدائیان حق و حقیقت باشند. چنین زنی به تنهایی میتواند چندین چمران بسازد.
طبیعی است که باید با چنین مسأله ای مقابله کرد.
به قول رابرت مرداک، راه از بین بردن اینها، از بین بردن اینها، از بین بردن خانواده است. و محور خانواده مادر است. اگر ما دختر ایرانی را نابود کنیم، کثیف کنیم. دیگر مسلمانان چیزی نخواهند داشت. چون دیگر موتور تولید چمران را نابود کرده ایم. چه طور میتوان خانواده را نابود کرد؟
کافیست زنان برهنه را در خیابانها روانه کنید. نوجوانان فریفته خواهند شد و به جای اینکه از استعدادهایشان استفاده کنند، مشغول این و آن خواهند شد.
خانواده هم از هم خواهد پاشید. مردان مجرد انگیزه ای برای ازدواج پیدا نخواهند کرد. نیازهای جنسی خود را در قالبی کم هزینه تر از خانواده بر طرف خواهند کرد. مردان متأهل هم که این زنان آرایش کرده را ببینند، دلشان فریفته آنها خواهد شد. علاقه شان به همسر کاهش خواهد یافت و به مرور آمار طلاق به افتضاح ۳۰ و چند درصد فعلی خواهد رسید.
به قول آن مرد خبیث اسرائیلی: تجربه موفق ما در اسپانیا(که سالها از مراکز علمی مهم مسلمانان بود و آن زمان به آنجا آندلس گفته میشد) سبب شد که این تجربه را در کشورهای دیگر پیاده کنیم. ما مسلمانان را از آندلس با زن و شراب اخراج کردیم!
و به قول آن خبیث دیگر یهودی: زن و شراب اسلحه آخوند کُش است.
اصل بحث چیز دیگری است. متعلق به الآن هم نیست. این انگلیسیهای خبیث از زمان رضاخان داشتند آن را اجرا میکردند. هر زمان هر قدر توانستند اجرا کردند. الآن هم یک بخش دیگر آن در حال اجراست. شبهات برده داری در اسلام چرا اسلام برده داری را قبول کرده است برده داری نوین چیست و اسلام بزرگترین دشمن برده داری نوین است برده داری در قرن ۲۱ اروپا و غرب
نابود کردن خانواده! مسأله این است!
اصل داستان این است. نابود کردن خانواده! امروز از حجاب اجباری بحث میکنند. فردا از شراب اجباری! پس فردا از هم جنس بازی! دقیقا مسیری که در خود غرب پیش بردند. در خود غرب امروز گاهی عقد همجنسابازان را در کلیسا میخوانند! درصفحه «مادران اجاره ای در ژاپن و آمریکا» شواهدی از بدبختی وضع خانواده در غرب بیان کردم.
توجه شما را به کلیپی مفهومی در مورد حجاب و تأثیر جلوه گری زنان در نابودی بنیان خانواده جلب میکنم:
تِز و ایده اصلی آنها هم این بود که خانواده هزینه زیادی بر دوش کشور میگذارد و مانع از سود حداکثری اربابان برده داری نوین میشود. وقتی مرد کار کند و زن و فرزند نتیجه مزد او را بخورند، پول کمتر و برده کمتری نصیب این اربابان میشود. لذا چه بهتر که اینها جدای از هم زندگی کنند و با هزینه حداقلی کاواره ها اداره شوند و در عوض آنها پول بیشتری به جیب بزنند!
قسمت کوه یخِ پنهانِ داستانِ حجاب اجباری و قانون حجاب اینجاست: نابود کردن خانواده برای نابود کردن جامعه متعالی و رو به رشد. مبارزه با دین!
گاهی برخی نا مطلع میگویند مشکل اصلی ما حجاب نیست! این همه مشکل داریم. بی کاری جوانان مشکل ماست. اختلاس مشکل ماست. زن بی سر پرستی مشکل ماست که به دلیل نداشتن سرپرست و مال، ناچارا تن به فساد میدهد.
نه خیر! مشکل ما دقیقا مسأله حجاب است. مسأله حجاب از مشکلات درجه اول ماست. از آن ارکانی هست که اگر خراب شود، مستقیما خانواده را نابود میکند. جوان ما را نابود میکند.
فکر کردید این خانم بر سر پرست چرا بی سرپرست است؟ چرا تا به حال ازدواج نکرده است؟ چون نیازهای جنسی مردان در کف خیابان برطرف میشود و الا چرا یک زن بی شوهر باشد؟ چرا شوهر قبلی او، او را طلاق داده است؟ واضح است! شوهر قبلی او زنهای آرایش کرده اینجا و آنجا را دید و دیگر زن خودش برایش جذابیتی نداشت! در نتیجه آرام آرام دعواها شروع شد و آخر سر کار به طلاق رسید! یا شاید شوهرش به دلیل ازدواج دیر هنگام و دیدن زنهای مختلف در کف خیابان در دوران نوجوانی گرفتار خودارضایی شدید شده بود و ارام آرام زود ارضا شده بود و بعد از ازدواج دچار سردی شده بود و نمیتوانست نیازهای جنسی زن را بر طرف کند. نه خودش از زندگی لذت میبرد و نه زن را ارضا میکرد.
چرا جوان بیکار است؟ بنده که سالهاست کار تبلیغی دانشجویی میکنم شدیدا بر این عقیده هستم که تا به حال حتی یک نفر انسان با عرضه بی کار ندیده ام! شاید مدرک عالی داشته باشد ولی واقعا عرضه ندارد. یک سر به خوابگاههای دانشجویی بزنید ببینید جوانان ما صبح را چه طور به شب میرسانند! میگویند: خدا پدر و مادر لبتاب و گوشی را بیامرزد! عمده روزشان به دیدن فیلم و این ور و آن ور رفتن در شبکه های اجتماعی میگذرد.
طبیعی است که چنین دانشجویی به جایی نمیرسد. طبیعی است که بعدا کار خوبی نخواهد داشت. طبیعی است که بی کار شود!
حتی درسخوانتر ها هم چنین هستند. چه قدر مهارتهای لازم برای موفقیت شغلی را یاد گرفته اند؟ چه قدر مدیریت نیرو بلد هستند؟ چه قدر بازاریابی بلد هستند؟ چه قدر خلاق هستند؟
بخش زیادی از ناتوانی آنها در این امور به همین نکته بر میگردد که ذهنشان مشغول هزار و یک چیز است که نباید باشد.
بله حجاب مسأله اولویت دار جامعه ماست. ما هیچ وقت نمیخواهیم مسیری که خود غرب امروز به اشتباه بودن آن رسیده است و مشغول دست و پنجه با معضلات آن است برویم.
چرا خانواده را نابود کنیم؟ در روایات داریم که نهادی نزد خداوند محبوبتر از خانواده نیست. خانواده کارخانه انسان سازی است. کارخانه چمران سازی است.
بدیهی است که اگر حجاب اجباری در شرایط کنونی کنار برود، ما هم تافته جدابافته ای از ترکیه و امثال آنها نیستیم. ترکیه بیشترین درصد مسلمان نشین جهان را نسبت به جمعیتش داشت ولی وضع آن این شد که میبینید.
نتیجه برداشتن قانون حجاب برهنگی افراطی است که غرب به آن رسیده است و به دنبال آن تمام اتفاقات بدی که گفته شد رخ خواهد داد.
لذا بحث حجاب اجباری بیش از اینکه یک بحث شرعی باشد، یک بحث عقلی است که افرادی که سازو کار برده داری و نظم جهانی نوین را درک کرده اند، به وضوح اهداف آن و ضرورت آن را درک میکنند. یعنی حتی اگر اعتقادی به دین نداشته باشیم و صرفا یک پراگماتیسم(عملگرای) مطلق باشیم، اگر بخواهیم جامعه و نه نوادگان اربابان برده داری نوین، رشد کنند، طبیعتا باید صنعت سرگرمی و مهمترین ابزار آن را که زن باشد، در جامعه کنترل کنیم. شبهات برده داری در اسلام چرا اسلام برده داری را قبول کرده است برده داری نوین چیست و اسلام بزرگترین دشمن برده داری نوین است برده داری در قرن ۲۱ اروپا و غرب
بلکه مسأله اصلی حجاب نیست! مسأله اصلی خود دین است…
استراتژی کوه یخ میگوید توجه کن که مشکل اصلی دین است. همه حرفها بهانه است.
البته باید حرفها را هم شنید و بررسی کرد ولی هیچ وقت به ظاهر حرف متمرکز نشو… اصل داستان چیز دیگری است.
اصل مشکل برده داری نوین است و دین بزرگترین مانع برده داری نوین است. حالا دین بزرگترین مانع از اجرایی شدن برده داری نوین است. حالا میخواهند دین را تخریب کنند! یکی از راههای آن ورود از طریق برخی از اموری است که ابتداء زننده است ولی در دین هست! از جمله همین برده داری در زمان سابق! در مطالب ابتدایی صحفه نشان دادیم که این مسأله اتفاقا یک طرح کلان فرهنگی خیلی جالب است که اتفاقا از گزینههای دیگری که به ذهن میرسد، خیلی بهتر است.
در کلیپ زیر آقای حسن عباسی، با زاویهای دیگر بحث برده داری را مطرح میکند که خلاصهاش این است که انسان بالاخره خود را به چیزی خواهد فروخت! کسی خود را به خدا میفروشد و کسی به این و آن!
سبحان ربک رب العزة عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمد لله رب العالمین
شبهات برده داری در اسلام چرا اسلام برده داری را قبول کرده است برده داری نوین چیست و اسلام بزرگترین دشمن برده داری نوین است برده داری در قرن ۲۱ اروپا و غرب