بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه آنچه در این صفحه میخوانید
آفتهای شبکه های اجتماعی آسیبهای شبکه های اجتماعی فضای مجازی بر کودکان تأثیر تربیت فرزند راهکاری تربیتی فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی
نوشتههایی که در زمینه آسیبهای فضای مجازی و خصوصا شبکههای اجتماعی نوشته شده است معمولا یا بسیار طولانی است و یا جنبه کاربردی آن ضعیف است و یا اینکه سطحی است و به بسیاری از جهات اساسی توجه نکرده است یا اینکه ناظر به جهات تربیتی نیست. سعی کردم تا در این نوشته این اشکالات را بر طرف کنم و در عین حال مختصر بنویسم.
آفت اول: کوتاه خوان شدن
آفتهای شبکه های اجتماعی آسیبهای شبکه های اجتماعی فضای مجازی بر کودکان تأثیر تربیت فرزند راهکاری تربیتی فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی
کوتاه خوان شدن! = افت تحصیلی = کم شدن قدرت مطالعه = عقب ماندگی فرهنگی کشور
به احتمال قوی، شما هم گرفتار این مشکل بزرگ شده باشید.
روز اولی که تلگرام را نصب کرده بودید، متنهای چند صفحه ای را به راحتی مطالعه میکردید!
الآن پیامهایی که بیش از ۲-۳ خط باشد، به زحمت مطالعه میکنید.
باید چندین بار یک پاراگراف را مطالعه کنید تا به فهمی از آن برسید.
استاد در کلاس درس، جزوه را هم «میگوید» و هم شما «میشنوید» و هم «مینویسید» ولی با این وجود، در پایان کار، هیچ نفهمیدهاید از آنچه که هم شنیدهاید و هم نوشتهاید! به استاد میگویید: لطفا توضیح دهید!
شب امتحان، ۳-۴ ساعت وقت گذاشتهاید. به زحمت ۳۰-۴۰ صفحه خواندهاید! محدوده امتحان ۳۰۰ صفحه است! استرس میگیرید. به گروه همکلاسیها در شبکه اجتماعی، سری میزنید. میبینید همه مثل شما هستند. استرس شما کم میشود!
متأسفانه آمارها نشان میدهد که بیشترین حجم زمانی استفاده از شبکه های اجتماعی در کشور ما، ایام امتحانات است!
راهکارهایی برای حل این مشکل:
باید خود را مقید کنید به روزانه خواندن مقدار معینی کتاب یا متن بلند. البته نه از روی گوشی. آن طور که برخی متخصصین میگویند، مطالعه از روی گوشی به مرور زمان سبب پیر چشمی و خشکی چشم نیز میشود. استفاده از گوشی خود را منحصر به موارد ضروری کنید. سعی کنید از شبکه های اجتماعی بر روی کامپیوتر استفاده کنید.
نمیتوانیم مثل همه زندگی کنیم ولی مثل همه نباشیم. این یک واقعیت است که قرآن از آن سخن میگوید که اکثریت نمی اندیشند.حزب باد هستند.
آفت دوم: کم شدن تمرکز
سال ۹۳، تعداد مردودیهای سال اول دبستان، حدود ۵۰ هزار نفر(۴۶۸۰۰ نفر) اعلام شد!
با اینکه اواخر مهر ماه ۹۶ است، با وجود پیگیریهای رسانه های خبری، هنوز آمار رسمی مردودیهای اول دبستان دو سال تحصیلی، ۹۴ و ۹۵ اعلام نشده است!!
جالب اینکه نمرات سال اول دبستان کیفی است و نه عددی!(خوب و عالی و … نه ۲۰ و ۱۹ و …)
تا به حال فکر کرده اید منشأ این آمار وحشتناک در کشور ما که از نوع عملکرد آموزش و پرورش در اعلام آمار، پیداست که رو به افزایش است، چیست؟
متأسفانه یکی از مناشئ اصلی آن، نوعی «دوستی خاله خرسه» برخی از والدین محترم است.
تمرکز در ارتباط مستقیم با حافظه و قدرت تفکر است. ارکان اصلی آموزش همین سه هستند: «تمرکز» و «تفکر» و «حافظه»
یکی از مهمترین آسیبهای شبکه های اجتماعی، کاهش بسیار زیاد تمرکز و به دنبال آن حافظه و قدرت تفکر است.
در حال مطالعه هستید. ناگهان صدای پیام میآید. گوشی را بر میدارید و پیامی تبلیغاتی از ایرانسل یا همراه اول را مطالعه میکنید!
دوباره مشغول مطالعه میشوید. تحقیقات نشان داده که به طور متوسط تا ۲۳ دقیقه، شما به تمرکز قبلی خود بر نمیگردید!
یک سریال میبینید! حدودا ۵۰ دقیقه طول میکشد.
ميرويد مطالعه کنید. به طور متوسط تا ۵ ساعت به تمرکز نمیرسید.
ذهن شما از جهتی شبیه کامپیوتر است. اگر در کامپیوتر بازی یا نرم افزار سنگینی اجرا کنید، اگر همزمان بخواهید نرم افزار سنگین دیگری را اجرا کنید، کامپیوتر خیلی کند عمل خواهد کرد و گاهی هنگ میکند.
ذهن شما بعد از دیدن یک فیلم عادی(که جذابیت چندانی هم برای شما ندارد)، تا حدود ۵ ساعت مشغول دسته بندی اطلاعات آن فیلم است. ناخودآگاه ذهن شما بدون اینکه بخواهید این کار را میکند. از این جهت، بعد از مشاهده یک فیلم، ذهن شما شبیه همان کامپیوتری است که یک نرم افزار سنگین بر روی آن اجرا شده است. طبیعی است که قدرت کار دیگری ندارد.
مشغله های خود ساخته زندگی فرزندان خود را مدیریت کنیم. ذهن فرزندان ما کارهای بسیار مهمی برای پیشبرد زندگشان باید انجام دهد که با مصرف آن در مسائل غیر ضروری، خود به خود مانع از فعالیت ذهن آنها در ضرورتهای زندگی، خواهیم شد!
فرزندان ما، واقعا تمرکز بسیار کمی دارند. این یعنی نابود شدن سه رکن: «تمرکز» و به دنبال آن «حافظه» و «تفکر» در آنها. مشغله های فرزندانمان را مدیریت کنیم.
توصیه میکنم برای آشنایی بیشتر با این آفت و راهکارهای آن، صفحه «تمرکز گمشده کودکان عصر جدید» را مطالعه کنید.
آفتهای شبکه های اجتماعی آسیبهای شبکه های اجتماعی فضای مجازی بر کودکان تأثیر تربیت فرزند راهکاری تربیتی فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی
آفت سوم: فاضلاب اطلاعاتی و به دنبال آن سطحی نگری
یکی از آسیب های مهم شبکه های اجتماعی، ایجاد فاضلاب اطلاعاتی است.روزانه دهها و صدها داده پراکنده به ذهن ما منتقل میکند و علاوه بر اینکه مشغولیت ذهنی بسیاری ایجاد میکند، به دلیل دسته بندی نشدن اطلاعات در ذهن، عملا چیزی از آن اطلاعات در ذهن باقی نمیکند.
بارها دیده ام که شخصی در یک کانال خبری،۳۰ پیام میخواند و در لحظه ای بعد هیچ پیامی را به خاطر نمی آورد.
روز اولی که تلگرام نصب کرده بود، هر حدیثی که میخواند،تاثیر ميگرفت ولی الان، هر حدیثی در لحظه اثز میگذارد و بس.
فاضلاب اطلاعاتی شدن مغز،از ما یک انسان ضد ضربه در مقابل حساسترین و مهمترین اخبار میسازد.شنیدن خبر کشته شدن صدها انسان در کنار خبری از یک کشتی تفریحی در فلان جای دنیا، لحظه ای هم ما را محزون نمیکند.
انبوهی از اطلاعات دسته بندی نشده، که در چند لحظه دریافت میکنیم و علاوه بر کم کردن شدید تمرکز ما، ماندگاری چندانی ندارد. کافیست از کسی که تازه اخبار را در کانالی پیگیری کرده، بپرسید، چه خواندید!؟
فاضلاب اطلاعاتی یعنی، اطلاعات بی فایده بسیاری که باید از آنها به خدا پناه برد. خدایا از علمی که سودی ندارد، به تو پناه میبرم.
یکی از معضلات اصلی «فاضلاب اطلاعاتی بودن شبکه های اجتماعی»، سطحی نگر کردن مخاطب به مرور زمان است. در شبکه های اجتماعی عادت میکنیم به سرعت از روی پیامها رد شویم و مطالب را بی تأمل بگذرانیم. نا خود آگاه عادت میکنیم که از روی همه چیز سر سری و بی تأمل رد شویم. سطحی نگری عادت زندگی ما در کارهای مختلفمان میشود و بعد از مدتی قدرت عمیق نگری را از دست میدهیم.
آفتهای شبکه های اجتماعی آسیبهای شبکه های اجتماعی فضای مجازی بر کودکان تأثیر تربیت فرزند راهکاری تربیتی فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی
راهکار:
راهکار اصلی مسأله این است که صرفا در گروهها و کانالهایی عضو باشیم که واقعا مطالب آنها برایمان ضروری است. یعنی اگر این کانال برای شما ضروری نیست، سریعا از آن خارج شوید که نبودن در آن برای شما بهتر از بودن در آن است.
آفت چهارم: مشغولیت ذهنی حداکثری
در ابتدای فیلم در سینما، ثانیه شماری به صورت معکوس میشمرد:۱۰،۹،۸،۷،۶،۵….
در یک بیست و چهارم ثانیه پنجم تبلیغ یک سیگار خاص را قرار دادند.
کسی متوجه این مساله نميشد.افراد حتی بعد از اینکه میفهمیدند در ثانیه ۵،تصویری تبلیغاتی گنجانده شده است، قادر به تشخیص آن نبودند.صرفا متوجه لحظه ای پریدن تصویر میشدند.
اما عجیب اینکه بعد از فیلم، وقتی از سینما خارج میشدند به طور معنی داری،فروش آن سیگار بالا میرفت!
یعنی تصویری که هیچ کس تشخیص نمیداد، توسط ناخودآگاه ذهن دریافت و تحلیل میشد و حتی افراد را به عمل خارجی نیز میکشاند.
این یعنی اینکه ذهن ما تک تک تصاویری که دریافت میکند،تحلیل میکند. یعنی هر تصویر مشغولیت ذهنی زیادی ایجاد میکند.
به قول نیل پستمن، هر تصویر میتواند به اندازه ۱۰۰۰کلمه اطلاعات منتقل کند.
یعنی ۴ صفحه مشغولیت ذهنی.
فلسفه شبکه های اجتماعی تصویر محور مثل اینستاگرام همین است.ایجاد مشغولیت ذهنی حداکثری.
فرزندان ما بدون حد و مرز با ابزارهایی کار میکنند که به راحتی میتواند ظرفیت های آنها را به نابودی بکشاند.کودکی که به جای تفکر و عمق، ذهنی مشغول و معتاد به اطلاعات نا متناهی بی فایده خواهد شد.نگران فرزندانمان باشیم.
گاهی جاهلانه فکر میکنم فرزند ما در این شبکه ها اطلاعات مفیدی می آموزد.
این اطلاعات انبوه به دلیل عدم دسته بندی،جز مشغولیت ذهنی و از بین رفتن تمرکز فایده ای ندارد.
ضمن اینکه شما از نباید کنجکاوی فرزندانتان را فراموش کنید.کنجکاوی آنها را به محیط هایی میکشاند که شما تصور هم نمیکنید.
آفت پنجم: تنظیم نا صحیح ارزشها
خیلی راحت در یک برنامه کارتونی ساده، مفاهیم ضد اخلاقی را به زیباترین شکل ترویج میدهند!
یکی از مهمترین کارهای رسانه ها، تنظیم ارزشهاست. یعنی آن چیزهایی ارزش باشد که رسانه تعریف میکند و هر آنچه رسانه با آن مخالف است، ارزشی نداشته باشد و آنچه رسانه نسبت به آن بی تفاوت، ارزش چندانی نداشته باشد!
بگذارید مثالی بزنم. زمانی که ما بچه تر از این حرفها بودیم، به ما میگفتند چه کاره میخواهی بشوی؟
نوع بچه ها، میگفتند: خلبان، پلیس، مهندس، دکتر و البته دخترها معلم و پرستار هم میگفتند.
الآن نوع بچه های حدود ۱۰ ساله، طبق یک آمار گیری در تهران، پاسخهایی که داده اند چنین است:
بازیگر ، خواننده، فوتبالیست!
طبیعی است. بچه های ما چند خواننده ایرانی میشناسند؟ چند فوتبالیست ایرانی؟ چند بازیگر ایرانی؟
اما رسانه به بچه های ما، چند متفکر یا دانشمند ایرانی معرفی کرده است؟
این یعنی ارزش در جامعه ما، توسط رسانه ها، در حدود ۳۰ سال، چه قدر متفاوت میشود.
این یعنی حکومت رسانه ها بر ارزشهای جامعه.
به دنبال آن معیار قضاوت فرزند ما نسبت به والدین عوض میشود. وقتی نظام ارزشی شما با فرزند شما تفاوت داشته باشد، او دیگر شما را انسانهای ارزشمندی نخواهد دانست و به تبع حرف شنوی و احترام او نیز کم میشود.
عزیزترین چیزی که داریم، برایش عزیزترین نیستیم و او در مقابل ما و غیری که خیلی اوقات نمیشناسیم، غیر ما را بر میگزیند.
قبل از آنکه دیر شود، کاری کنیم.همیشه مجاز به اشتباه نیستیم.
آفت ششم: کانالیزه کردن اطلاعات در جهاتی نا مطلوب
روزگاری فکر میکردند رسانه های زمان ما، دنیا را تبدیل به دهکده جهانی کرده اند. یعنی هر اتفاقی در هر گوشه ای رخ دهد، همه خبر دار میشوند.
بعد از مدتی دریافتند که این تحلیل بسیار ساده لوحانه است. رسانه ها، دنیا را به یک سینمای چند بعدی تبدیل کرده اند. یعنی رسانه ها کاری میکنند که ما تنها چیزهایی را بدانیم که آنها میخواهند، بدانیم! تنها تصویری که برای ما پخش میکنند واقعیت دارد و غیر آن، گویا هیچ واقعیتی ندارد!
بگذارید مثالی را مطرح کنم.
داعش یک خبرنگار آمریکایی را سر برید! فیلم این واقعه در تمام دنیا منتشر شد و همگان دریافتند! البته بعد از مدتی حتی این شبهه ایجاد شد که اصل این فیلم ساختگی باشد!
اما در سالهای مختلف، هزاران آفریقایی کشته میشوند و هیچ یک از ما از اخبار آنها اطلاع نداریم و رسانه های خبری جهان، هیچ واکنشی به این کشتارها نشان نمیدهند.
در همین همسایه ما، پاکستان، در پاراچنار هزاران از شیعیان مظلوم، به بدترین شکل، کشته میشوند ولی حتی همین رسانه ملی ما نیز، چندان واکنشی نشان نمیدهد و نوعا خبری را منعکس نمیکند.
همین ماجرای روهینگا که تا حدودی در کشور ما رسانه ای شده است، در نوع خبرگزاریهای مطرح جهان، مسکوت گذاشته شده است!
در این دنیا، فقط اخباری منتشر میشود که میخواهند و نه واقعیتهایی که هست! (منبع: اینجا)
از نزدیکانمان خبری نداریم ولی اخبار شرق و غرب عالم را میدانیم! همسایه ما در چه وضعی است؟ در مدرسه فرزندم چه میگذرد؟ هیچ وقت فرصت این بررسیها را نداریم ولی فرصت برای امور دیگر بسیار است
آفت هفتم: فکر نکردن!
روزگاری فکر میکردم که در دنیای ما، کاری میکنند که ما تنها طوری فکر کنیم که آنها میخواهند.
بعد از مدتی دریافتم که در دنیای ما، کاری میکنند که ما اصلا فکر نکنیم!
مشغلهها و درگیریها را به گونهای تنظیم میکنند که هیچگاه فرصت اندیشه نداشته باشیم! اصلا نتوانیم بیاندیشیم.
مثل همان کامپیوتری باشیم که اجرای چند نرم افزار سنگین، تمام توان کامپیوتر را به خود مشغول کرده است و دیگر قدرت اجرای نرم افزاری جدید، ندارد و سریعا هنگ میکند.
از استاد رسانه پرسیدم، خانواده ها چه فکر میکنندکه به نوجوان کنجکاو خود، گوشی هوشمند میدهند!
گفت: خانواده ها معمولا اصلا فکر نمیکنند!
هیچ میدانستید به عنوان نمونه صوتهایی وجود دارد که با گوش دادن آنها، احساس نعشگی ناشی از مواد مختلف به فرزند شما دست میدهد و در فضای اینترنت موجود است؟! (به دلایلی صلاح نمیدانم به سایتهای این صوتها آدرس بدهم)
آفت هشتم: کنجکاوی و هزار و یک بلا بعد از آن
تا به حال در مورد راه هایی که فرزند شما، میتواند «««کنجکاوی»»» خود را پاسخ دهد، اندیشیده اید؟!
تا به حال تصور کرده اید که برخی از امور که شما دوست ندارید، حتی اسم آن را فرزند شما بشنود، چه برسد به اینکه معنای آن را بداند، به راحتی در مقابل چشمان او قرار میگیرد؟!
بگذارید مثالهایی بزنم. تا به حال در گوگل سرچ کرده اید؟ کافیست در قسمت سرچ گوگل، حرف «سین» را بزنید! لازم نیست چیز دیگری تایپ کنید! گوگل به صورت اتوماتیک، کلماتی که بیشترین سرچ را دارند، در مقابل چشمان شما قرار میدهد.
یا به عنوان مثال، لفظ «آموزش» را امتحان کنید! این لفظ مثبتی است ولی به برکت بی در و پیکری استفاده از اینترنت در خانواده های ما، بچه ها وقتی آموزش سرچ میکنند، آموزش چیزهایی را سرچ میکنند که …
کافیست هر کلمه نامناسبی که به ذهنتان میآید سرچ کنید. صدها و هزاران محتوای باطل در عرض یک ثانیه جلوی چشمان شما ظاهر میشود. آیا اینها را بچه های شما بلد نیستند؟! آیا بچه های شما کنجکاو نیستند؟! آیا بچه های شما به شما همه چیز را میگویند؟! افسوس که پاسخ همه این سؤالات به خلاف انتظار شماست.
بگذارید باز هم مثالی بزنم! مثالی دیگر را که خیلی بین بچه های شما شیوع دارد و من در مدارس بچه های شما، با آن آشنا شده ام! آری! محرم امسال، نوجوانی ۱۵ ساله، نزدیک به یک ساعت بعد از مدرسه، با من دعوا میکرد که چرا والدین این قدر ساده لوح هستند! اگر والدین من، این قدر من را آزاد نمیگذاشتند، من الآن حال روز گرفتاری هایم این نبود!.
تا به حال مطلبی را در اینستاگرام سرچ کرده اید؟ تا به حال به دنبال کانالی در تلگرام گشته اید!؟ کافیست به فرزندتان بگویید تا به شما یاد بدهد!!!
کافیست هر لفظ نامناسبی که به ذهنتان میرسد، امتحان کنید. با اندکی تغییر املاء کلمه، تا حدود ۱۰۰ کانال با محتوای صد در صد غیر اخلاقی، قابل پیدا کردن است!
شما بچه خود را چه فرض کرده اید؟ اتفاقا هر چه بچه شما مذهبیتر و در محیطی پاکتر رشد کرده باشد، زمینه ورودش به این مسائل بیشتر است زیرا کنجکاوی بیشتری دارد. آیا اصلا تا به حال فکر کرده اید؟؟؟؟ بچه شما اینها را به طور قطع از هم سن و سالان خود، در مدرسه یا محیط فامیل آموخته است.
آیا قرار دادن پنبه در کنار آتش، عاقلانه است؟
راهکار تعامل با این مسأله در کودکان شرحی میطلبد. انتظار میرود همان طور که به فکر کیف و کفش و لباس بچه خود هستیم به فکر دین او نیز باشیم. شرح نکات تربیتی تعامل با مسأله آسیبهای اینترنت و شبکه های اجتماعی در کودکان، شرحی میطلبد که از دایره مطالب کانال خارج است.
به دوستان دغدغه مند، توصیه میکنم، کتاب «رسانه یا والدین دیگر» را تهیه و مطالعه کنند. این کتاب با تمام اختصار، بسیار کاربردی به این مسأله پرداخته است. برای آشنایی از نحوه تهیه کتاب و جزئیات فصول آن به اینجا مراجعه کنید.
به نظر شما، رؤسای شرکتهای بزرگ تولید کننده سیستمهای هوشمند، در خانه خود، اجازه به استفاده از این سیستمها را به فرزندان خود میدهند؟!
قطعا آنها نسبت به هر کسی آگاهتر از فوائد یا مضرات این سیستمها هستند.
آقای استیو جابز به فرزندان خود اجازه نداده که حتی یک آی پد داشته باشند! چیزی که جوانان و نوجوانان ایرانی برایش سر و دست میشکنند!(منبع: اینجا)
همچنین میتوانید در اینجا، تعداد دیگری از بزرگترین سازنده های سیستمهای مشابه را ببینید که چه راه کارهای جالبی را برای ممنوع کردن استفاده کودکانشان از این سیستمها اندیشیده اند!
جالب است بدانید که اوباما رئیس جمهور قبلی آمریکا که اولین رئیس جمهور آمریکا بود که به تصریح تحلیلگران، به کمک قوت فعالیتهایش در شبکه های اجتماعی، رأی آورد، نیز فرزندان خود را از استفاده از شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک منع میکند.
همچنین دو دختر اوباما بدون حضور پدر یا مادر در کنار آنها، حق استفاده از اینترنت را ندارند!
به نظر شما اوباما، به اندازه کافی به فوائد یا مضرات این شبکه ها آشنا نیست؟
به نظر من، این ما هستیم که هنوز باور نکرده ایم که این شبکه ها و این فضاها چه آسیبهای عظیمی برای یک نوجوان کنجکاو دارند و چه طور آینده او را به راحتی نابود میکنند. این ساده اندیشی و بی خیالی ما، نسبت به واقعیتهایی بسیار تلخ است که در حال رخ دادن است. ای کاش، شما هم مثل من، با قشر نوجوان دبیرستانی از نزدیک ارتباط دائم داشتید. دوست داشتم، کمی از حرفهایی را که بچه ها سر کلاس در مقابل من و شنیدن همه بچه ها(نه در فضای مشاوره خصوصی) به زبان میآورند را میشنیدید تا بفهمید که کار به کجا رسیده است. افسوس از این بی خیالیها و ساده اندیشیهای ما و افسوس از حزم و درایت عمیق دشمنان ما و فرزندان ما.
آفت نهم: چند آفت مرتبط
«افسردگی» ناشی از زندگیهای خیالی تزیین شده، دیگران در شبکه های اجتماعی
و به دنبال آن
«خودبیگانگی» و بیزاری از خود حقیقی
و به دنبال آن
جعل هویت در شبکه های مجازی برای خودمان
و به دنبال آن
«خود شیفتگی» و علاقه به این خودِ جدیدِ جعلی
و به دنبال آن
«موبوفوبیا» و وابستگی بسیار شدید به گوشی هوشمندتان و شبکه های اجتماعی و ترس و استرس ناشی از نبود آن
و به دنبال آن
«فرد گرایی» و تبدیل جامعه به واحدهای مستقل، اگرچه در کنار هم باشند
و به دنبال آن
«بالا رفتن سطح تنازع و دیگری در جامعه» و کاهش سطح تحمل افراد
این خلاصه نمودار برخی از آسیبهای روانی شبکه های اجتماعیست که در ادامه توضیح خواهم داد.
آفتهای شبکه های اجتماعی آسیبهای شبکه های اجتماعی فضای مجازی بر کودکان تأثیر تربیت فرزند راهکاری تربیتی فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی
سه مشکل روانی اساسی ناشی از استفاده از فضای مجازی: افسردگی، خود بیگانگی(الیسناسیون) و ایجاد خود خیالی، خود شیفتگی یا نارسیستیک است. شرح این سه باید با هم صورت بگیرد. این سه در کنار هم معنا میشوند. البته توضیح نسبتا جامعی از این سه معضل، احتمالا چند روزی به طول بینجامد.
میپرسم چه طوری؟ میگوید: چه بگویم! در حال تحمل زندگی ای هستم که از آن ناراضیم.(افسرده هستم)
میپرسم چرا؟ میگوید: فلانی عکس گذاشته، در شمال در فلان منطقه، پایین آن هم نوشته: من و دوستام یه هویی!
او این طوری زندگی میکند و من هم این طوری با این وضعیت!
آری! یکی از مشکلات فضای مجازی این است که افراد، سعی میکنند در آن، از خود شخصیتی را بسازند و به دیگران نشان دهند که در واقع نیستند. بسیاری اوقات، افرادی که به این نکته توجه ندارند، بر اثر حضور در این فضا، احساس افسردگی شدیدی میکنند. در مقابل این مشکل، از شخصیت واقعی خود بیزار میشوند.
اما فضای مجازی، امکان درمان عجیبی برای این بیماری پیشنهاد میکند! اینکه تو هم برای خود، زندگی جدیدی در فضای مجازی داشته باشی. شخصیتی جدید که این بار دیگران حسرت زندگی تو را داشته باشند. این طور شخصیت خود را از دست میدهد و گرفتار الناسیون میشود.
آفتهای شبکه های اجتماعی آسیبهای شبکه های اجتماعی فضای مجازی بر کودکان تأثیر تربیت فرزند راهکاری تربیتی فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی
شخص پس از مدتی زندگی در این فضا، شیفته شخصیت جدید خود میشود و این بار گرفتار بیماری جدیدی به نام نارسیستیک یا همان خودشیفتگی میشود.
واژه نارسیسیسم از نام نارسیسوس، یکی از اسطورههای یونانی گرفته شده است. نارسیسوس مرد زیبایی بود که بسیار مورد توجه بود، اما او نسبت به همه بیتفاوت بود و سبب اندوه آنان میشد. برای مجازات او به دلیل بیرحمیاش، وی را محکوم که فقط عاشق خودش باشد. یک روز هنگامی که نارسیسوس خم شده بود تا یک جرعه آب از یک برکه بنوشد، عکس خود را در آب دید و عاشق آن شد. در این لحظه بود که دریافت دیگران همان احساسی را که اینک او نسبت به خود یافته، به او داشتهاند. او نمیتوانست نگاه از تصویر خود در آب برگیرد، دچار غم عشق به خود شد و در کنار برکه از این اندوه جان داد.
خود شیفتگی مرحله بعد از نا امیدی از خود حقیقی است. وقتی در واقع نتوانستیم آن چیزی باشیم که میخواستیم، در فضای مجازی، خود جدیدی میسازیم.
آفتهای شبکه های اجتماعی آسیبهای شبکه های اجتماعی فضای مجازی بر کودکان تأثیر تربیت فرزند راهکاری تربیتی فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی
آفت دهم: ترویج شدید بد حجابی در زورگار ما
میتوان گفت: خدمتی که شبکه های اجتماعی به ترویج بی حجابی و بد حجابی کردند، رضاخان نکرد.
عکس خود را در بهترین موقعیت میگیرند تا زیباترین شخصیت از خود را جلوه دهند. گاهی از فتوشاپ هم برای بهتر شدن عکس استفاده میکنند. گاهی از فتو شاپ هم کاری بر نمی آید و مجبور میشوند عکس دیگری را به جای خود ارائه دهند!!
به عبارت دیگر افراد گرفتار ویترینگی میشوند. گویا تمام هویت از دست رفته خود در واقع را، در این فضای جدید با کثرت فالور و لایک می یابند. در خارج کسی برای او تره هم خرد نمیکند ولی در این فضا، n نفر فالور دارد! n نفر پیام او را لایک میکنند. ساختن ویترینی زیبا از خودی غیر واقعی. ای کاش حقیقت داشت.
فرزند ما، در این فضا ابتداء به صورت ناخود آگاه با این مسأله آشنا میشود. بعد از مدتی او نیز، نیاز به یافتن چنین شخصیتی پیدا میکند و بعد از مدتی تمام همّ و غمّ و زندگی اش، کانال او یا صفحه اینستای او میشود.
پدر و مادرهای امروز، فضای مجازی را در ایام نوجوانی و جوانی درک نکرده اند و به هیچ وجه متوجه نیازهای جدید فرزندشان در فضای مجازی نیستند. سن و سالی از آنها گذشته است و بزرگتر از این هستند که به فکر این مسائل باشند ولی فرزند آنها در این فضا گرفتار این نیازهای خود ساخته میشود و بعد از مدتی از تمام زندگی حقیقی خود جا میماند.
پدری میگفت، فرزندم، من را احمق و کم شأن میداند. گویا من اصلا هیچ شأنی ندارم. از بودن در کنار من، احساس حقارت میکند.
پس از پیگیری دریافتیم که فرزند او، با دیدن خودهای غیر واقعی دیگران، و نیافتن والدینش در این بازار عرضه مجازی، هویت آنها را بیهوده می یافت و از داشتن چنین والدینی خجالت میکشید. آری! فضای مجازی اصالت می یابد و حقیقت به کنار میرود.
پستهای فیسبوکی دیگران را با جستوجوهای گوگل خودتان مقایسه نکنید.
همۀ ما کموبیش آگاهیم که امکان ندارد دیگران آنقدر موفق، ثروتمند، جذاب، خونسرد، روشنفکر و سرخوش باشند که در فیسبوک نشان میدهند. اما بااینحال انگار دست خودمان نیست و زندگی درونیمان را با زندگی تزیینشدۀ دوستانمان مقایسه میکنیم .
حالا دیگر قضیه رسمی شده است. پژوهشگران دادهها را تحلیل کرده و آنچه را که ما خودمان ته دلمان میدانستیم تأیید کردهاند. رسانههای اجتماعی ما را بیچاره میکنند.
زمانیکه آمریکاییها صرف ظرف شستن میکنند شش برابر بیشتر از زمانی است که گلف بازی میکنند، اما توییتهای مربوط به گلفبازی دو برابر بیشتر از توییتهای ظرف شستن است.
هتل ارزانقیمت سرکس در لاسوگاس و هتل لوکس بلاژیو هر دو پذیرای تعداد برابری مهمان هستند، اما پذیرش فیسبوکی بلاژیو حدود سه برابر بیشتر است.
مردم وقتی بینام و تنها کنار یک صفحۀ نمایش هستند چیزهایی را به گوگل میگویند که در رسانههای اجتماعی فاش نمیکنند، حتی چیزهایی را به گوگل میگویند که به افراد دیگر هم نمیگویند. گوگل نوعی سِرُم حقیقتیاب دیجیتال است. کلماتی که در گوگل تایپ میکنیم بسیار صادقانهتر از عکسهایی هستند که در فیسبوک یا اینستاگرام به اشتراک میگذاریم.
گاهی تفاوت چشمگیر منابع اطلاعاتی مختلف بسیار جالب و سرگرمکننده است. مثلاً حرفهای زنان دربارۀ همسرانشان را در نظر بگیرید.
در رسانههای اجتماعی، در تکمیل جملۀ “شوهرم…”، بیشترین پاسخهای ارسالشده چنین مواردی بودند “بهترین است”، “بهترین دوستم است”، “فوقالعاده است”، “عالیترین است” و “خیلی خوشتیپ است”. در گوگل هم یکی از پنج روش تکمیل این عبارت «فوقالعاده است» است. پس این یکی را استثنا میگیریم. چهار پاسخ دیگر عبارتاند از: “کثافت است”، “آزاردهنده است”، و “بدذات است”.
وقتی بهقدر کافی به دادههای جستوجوی گوگل نگاه کنید، سخت میتوان خویشتنهای تزیینشده در رسانههای اجتماعی را چندان جدی گرفت.
وقتی در شبکههای اجتماعی، مخصوصاً اینستاگرام یا فیسبوک، پرسه میزنیم، اغلب افسرده میشویم. همه در حال خوشگذراندن و تفریح و خرید وسایل جدید هستند و ما درگیر بیماری و خستگی و کار بیپایان. هربار که پس از کاوش فیسبوک در مورد زندگیتان حس بدی دارید سری به گوگل بزنید و چیزهایی را در جعبۀ جستوجو تایپ نمایید. تکمیل خودکار گوگل جستوجوهای دیگر افراد را به شما میگوید. تایپ کنید «من همیشه…» و پیشنهاداتی را بر اساس جستوجوهای دیگر افراد میبینید «من همیشه احساس خستگی میکنم» یا «من همیشه اسهال دارم». این تفاوتی آشکار با رسانههای اجتماعی است که در آنها ظاهراً همه «همیشه» در حال گذران تعطیلات در کارائیب هستند .
با مجازیتر شدن زندگیهایمان، شعار جدیدی برای خودیاری در قرن بیستویکم پیشنهاد میکنم که به لطف کلاندادهها به دست میآید: پستهای فیسبوکی دیگران را با جستوجوهای گوگلتان مقایسه نکنید .
آفتهای شبکه های اجتماعی آسیبهای شبکه های اجتماعی فضای مجازی بر کودکان تأثیر تربیت فرزند راهکاری تربیتی فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی
آفت یازدهم: انزوا
آفتهای شبکه های اجتماعی آسیبهای شبکه های اجتماعی فضای مجازی بر کودکان تأثیر تربیت فرزند راهکاری تربیتی فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی
بارها در مهمانیهای خانوادگی دیده ام که ده نفر انسان بزرگ، با اینکه سال به سال یکدیگر را میبینند، به جای استفاده از فرصت حضور در کنار یکدیگر، همگی به صورت منفرد مشغول گوشی خود هستند.
یکی از طرحهایی که در سطح جهان اجرا میشود و حتی ممکن است پشت پرده آن اهداف سیاسی و اقتصادی یا حتی دینی باشد، طرح تبدیل خانواده ها به نهادهای مستقل : فرد+ کامپیوتر شخصی+ حیوان شخصی است.
یعنی دیگر خانواده، ولو کنار هم هستند ولی دیگر خانواده نیستند بلکه هم خانه هایی هستند که هویت اصلی آنها را فرد+کامپیوتر شخصی+ حیوان شخصی از قبیل گربه و سگ و سایر حیوانات خانگی، تشکیل میدهد.
با اندکی تأمل، بارها و بارها در فضای خانواده خود، چنین صحنه هایی را مشاهده کرده ایم. همه مشغول گوشی خود هستند و کسی کاری با کسی ندارد. ترجیح زندگی در فضای جذابتری از محیط خارجی. اگر من در محیط خارجی باید خیلی چیزها را رعایت کنم، در زندگی مجازی، محدودیتها بسیار کمتر است و رسیدن به اهداف بسیار ساده تر. ناخودآگاه آنجا را به اطرافمان ترجیح میدهیم.
نمیدانم، آیا تا به حال به زور برای جدا کردن فرزندتان از گوشی یا کامپیوتر شده اید یا نه؟ اگر نشده اید، جای تعجب بسیاری دارد!! نمیدانم، آیا تا به حال تجربه شب بیداری فرزندتان پای گوشی را دارید یا نه. با گوشی به رخت خواب میرود و تا ساعتها مشغول میشود. مشغول افرادی که شما هیچ اطلاعی نسبت به حقیقت آنها ندارید. تنها راه علم شما، گفتار فرزندتان است!! باور کنیم که فرزندان ما، در مقابل ما شخصیتی غیر از آن شخصیتی دارند که در عدم حضور ما، دارند، حتی پاکترین آنها.
نوجوان پسری را میشناسم که از نزدیکان من است و خیلی پسر پاکیست(و شاید پاکتر از او در این سن تا به حال ندیده باشم) ولی به وضوح میفهمم که جلوی من به گونه ای غیر از آن گونه که در مقابل دیگران است، رفتار میکند و این در حالی است که به وضوح بارها و بارها دیده ام که بسیاری از رفتارها را که جرأت انجام آن و حتی بردن اسم آن، در مقابل پدر را ندارد، در مقابل من، انجام میدهد.
اینها نکاتی بدیهی است که خود پدر و مادرها در ایام نوجوانی داشته اند ولی گویا مرور زمان، سبب فراموشی واقعیتها میشود.
مگر میشود کنجکاوی نوجوان را کنترل کرد و به خود کنترلی او اعتماد کرد، آن هم در فضایی آزاد! اصل صیانت به ما میگوید که آزادی فرزند ما باید به گونه کنترل شده باشد، تا زمانی که او به قدرت شخصیتی ایستادن در مقابل ضد ارزشها برسد.
آفت دوازدهم: کم تحرکی و ضعف عقل اجتماعی
آفتهای شبکه های اجتماعی آسیبهای شبکه های اجتماعی فضای مجازی بر کودکان تأثیر تربیت فرزند راهکاری تربیتی فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی
فرزندان ما موجوداتی کم تحرک شده اند که نمیتوانند در کنار یکدیگر باشند.معمول آنها، قدرت ارتباط گیری بسیار پایینی دارند. تحمل کمی در نقد دارند و به سرعت عصبانی میشوند.اینها یعنی نابودی آینده واقعی آنها.
آفت سیزدهم: دهن بینی
گروهی میخواستند امام را ملاقات کنند. امام به او فرمودند: برو پشت پرده تا کسی متوجه حضور تو در اینجا نشود.
آن گروه داخل شدند و شروع به بدگویی و اتهام به یونس کردند.
بعد از اینکه رفتند، یونس از پشت پرده آمد در حالی که ناراحت بود. به امام عرض کرد، میبینید در مورد من چه میگویند؟
امام فرمود: ای یونس! اگر تو جواهری در دست داشته باشی و دیگران فکر کنند، چیز بی ارزشی داری، ناراحت میشوی؟ برعکس. اگر تو چیز بی ارزشی داشته باشی ولی دیگران فکر کنند چیز با ارزشی داری، آیا تو دارا هستی؟ مهم این است که «خدا» و «ولیش» از تو راضی هستند.
آری! یکی از نشانه های بلوغ اخلاقی این است که انسان به داراییهایش نگاه میکند و نه به حرف مردم و برایش مهم نیست که در مورد او چه فکری میشود. تنها برای او مهم است که خوب و درست باشد، و اینکه دیگران در مورد او چه فکر کنند اهمیتی ندارد.
فرزندان ما، در شبکه های اجتماعی، دقیقا به خلاف این روحیه بار می آیند. دیگر برای فرزند ما مهم نیست که چه دارد، بلکه برایش مهم است که چه در مورد او فکر میکنند. این روحیه از او دریایی از اضطراب و نگرانی ایجاد میکند و او را فعالیتهای اجتماعی واقعی دارای شخصیتی ضعیف بار میآورد، زیرا تنها شخصیتهایی قوی هستند که بتوانند بر درست اصرار کنند، حتی اگر همگان با او مخالف باشند.
انسانهای واقعا بزرگ معمولا دوست ندارند در تیر رس چشمان باشند. اگر عکس دسته جمعی از آنها گرفته شود، دوست دارند یک طوری در عکس بیفتند که خیلی دیده نشوند.
انسانهای واقعا کوچک، نه تنها عکس دسته جمعی نمیگیرند، بلکه اگر جمعی باشند، دوست دارند همه کنار بروند و تنها از آنها عکس گرفته شود.
سلفیسم یا بیماری «اعتیاد» به «سلفی گرفتن و انتشار آن» در شبکه های اجتماعی، نوعی عارضه ناشی از کوچکی واقعی انسان است که فرد برای جبران این نقص خود، به فکر تقویت شخصیت جعلی خود، در فضای مجازیست.
راه حل کاربردی بسیاری از بیماریهای درونی، اندیشه است. آیا اینکه در مورد من چه فکری کنند، ارزشی دارد؟ آیا حقیقت من عوض خواهد شد؟ انصافا زندگی که در آن نظر دیگران برایمان مهم نباشد، خیلی زیباست.
وقتی شخصی تمام هستی نابود شده خود در واقعیت را در فضای مجازی پیدا کرد، به آن وابسته میشود.
آفتهای شبکه های اجتماعی آسیبهای شبکه های اجتماعی فضای مجازی بر کودکان تأثیر تربیت فرزند راهکاری تربیتی فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی
جمع بندی آفتها:
گفتیم: اینها اطلاعات ما را کانالیزه میکنند و تنها ما از اموری خبر دار میشویم که آنها میخواهند.
گفتیم: احساسات ما را کانالیزه میکنند و از این طریق به عنوان مثال، عواطف فرزندان ما را در اموری خارج از دین قرار میدهند. آنها را خود باخته میکنند. آنها را از میهنشان فراری میکنند و آنها را به کار میگیرند و به کمک آنها تیری بر سینه هم وطنانشان میزنند.
گفتیم: زمانی رسانه ها طرز فکر را کنترل میکردند ولی به مرور زمان به حدی رسیده اند که نمیگذارند کسی فکر کند.
این یعنی مدیاکراسی. حکومت رسانه بر مردم.
گفتیم: چندین بیماری روانی برای ما ایجاد میکنند. از افسردگی شروع میشد و بعد به خودبیگانگی و بعد خود جعلی و خیالی ساختن و بعد به خودشیفتگی و بعد به موبوفوبیا و اعتیاد به رسانه ها منجر میشد.
گفتیم: تمرکز و به دنبال آن حافظه و تفکر را از ما میگیرند.
گفتیم: ما را سطحی میکنند.
گفتیم: فاضلاب اطلاعاتیِ بیخاصیتی که نه ماندگاری دارند و نه تأثیر و برای فرزندانمان فساد به بار میآورند.
گفتیم: خانواده ها را تبدیل به واحدهای پراکنده متشکل از «شخص+ کامپیوتر شخصی+ حیوان خانگی» میکنند و به مرور زمان، نهاد خانواده را نابود میکند و صله رحم را بیچاره و به این ترتیب سطح نزاع را در جامعه بالا میبرند.
گفتیم: چه طور ۳۰ سال از ۹۶ سال عمرِ فرضیِ بسیاری از نوجوانان ما را به صورت مستقیم قورت میدهند و گفتیم که چه طور افت تحصیلی ایجاد میکنند و چه طور افراد را کوتاه خوان و ناتوان از مطالعه میکنند و …
حتی در مورد آسیبهای جسمی هم تا حدی سخن گفتیم.
گفتیم و گفتیم و گفتیم و گفتیم، اما راهکار چیست؟ آفتهای شبکه های اجتماعی آسیبهای شبکه های اجتماعی فضای مجازی بر کودکان تأثیر تربیت فرزند راهکاری تربیتی فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی
آفتهای شبکه های اجتماعی آسیبهای شبکه های اجتماعی فضای مجازی بر کودکان تأثیر تربیت فرزند راهکاری تربیتی فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی
جمع بندی راهکارها:
در مورد کم شدن تمرکز و به دنبال آن حافظه و تفکر، بهترین راهکارها:
استفاده از این شبکه ها در لب تاب و استفاده از آنها در گوشی صرفا در مواقع ضروری است.
این مسأله باعث میشود که در روز، تعداد دفعات کمتری از این شبکه ها استفاده کنیم و به این ترتیب هویت تمرکز ما حفظ شود.
از عضویت کانالها و گروههای غیر ضروری خارج شویم. این مسأله سبب میشود که ذهنمان از حجم عظیمی از مشغولیتها رهایی یابد. به دوستان تأکید میکنم، حتی این کانال که فعلا در آن عضو هستید، از این قاعده خارج نیست.
استفاده فرزندمان را محدود کنیم. هیچ دلیلی برای استفاده آزاد او از اینترنت وجود ندارد. استفاده از اینترنت را تنها در کامپیوتر و آن هم با حضور مادر یا پدر، داشته باشد. عضو بودن در گروه دانش آموزان و امکان استفاده از هزار و یک محتوای غیر اخلاقی، هیچ اثری جز نابودی آینده او ندارد.
سعی کنیم دیتا و وای فای گوشی، غالبا خاموش باشد. این کار علاوه بر افزایش طول عمر باتری گوشی شما و نیاز کمتر آن به شارژ، لا اقل کاری که میکند این است که این امواج را در زندگی شما کم میکند و از طرفی ذهن دائما مشغول شما را به آرامشی که پیشتر داشتید بر میگرداند.
با خود قرار بگذارید که ساعات مشخصی گوشی را چک کنید. همانطور که اطرافیان شما میدانند که هر ساعتی نباید به شما زنگ بزنند، به این حقیقت برسند که شما هر ساعتی تلگرام آنها را هم جواب نخواهید داد. خود بنده سعیم این است که تنها صبحها پیامها را چک کنم. البته گاهی سر ظهر و سر شب هم مجبور به چک کردن پیامها میشوم ولی حداکثر مسأله این است.
سعی کنیم، مطالعه خود را در این زمینه بیشتر کنیم و به ماهیت پوچ زندگیهای پوشالی فیس بوکی و اینستایی اطرافیانمان برسیم. واقع بینانه بفهمیم که چه قدر ساده لوحانه عکسی که در گرم ترین زمان سال در شرجی ترین نقاط کشور گرفته اند و در آن لبخند میزنند، توهمی بیش نیست. لذتهای این دنیا با سختیهایی وصف ناپذیر آمیخته شده است. مشروط بر اینکه بیاندیشیم.
سعی کنیم آرام آرام به جای اینکه ابزاری دست سازندگان این شبکه ها برای نابودی استعدادها و فرهنگِ خود باشیم، از این شبکه ها به عنوان ابزاری برای ارتقاء خود و اطرافیانمان استفاده کنیم. به این درک و شعور برسیم که نظر اطرافیانِ ما، در عکس پروفایل ما یا صفحه اینستایمان، هیچ اهمیتی ندارد و آنچه مهم است ارزش محور بودن ماست. آنچه مهم است، حقیقت خارجی ماست و نه آنچه در این دنیا مجازی، از خود بروز میدهیم.
بفهمیم که امروز که عکسی از خود منتشر میکنیم، ممکن است ده سال دیگر که پخته تر شدیم، از انتشار این عکس ناراحت باشیم ولی ناراحتی دیگر سودی ندارد، زیرا هر چه در این فضا منتشر شد، دیگر از اختیار شما خارج شده و به راحتی منتشر میشود.
آفتهای شبکه های اجتماعی آسیبهای شبکه های اجتماعی فضای مجازی بر کودکان تأثیر تربیت فرزند راهکاری تربیتی فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی
سبحان ربک رب العزة عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمد لله رب العالمین
آفتهای شبکه های اجتماعی آسیبهای شبکه های اجتماعی فضای مجازی بر کودکان تأثیر تربیت فرزند راهکاری تربیتی فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی
همش حقیقت بود همش هر کس هم می خواد انکار کنه مهم نیست من ۱۵ سالمه همین فضای مجازی لعنتی و همین دسترسی بی حد و حصر به اینترنت هزاران بلا سر من آورد تو خانواده مذهبی هم بزرگ شدم از ۸ سالگی نماز می خوندم و حجاب داشتم اما سن کم و ناآگاهی از اینکه اینترنت چقدر می تونه بهم ضرر بزنه و دسترسی به اینترنت آزاد همه دست به دست هم دادند تا نابود بشم به مرور زمان مطالعه ام کم شد من خیلی کتاب می خوندم ولی … تنبل شدم حوصله درس و مشق ندارم خسته و کسلم و زودتر از سن مناسب با چیز هایی که نباید آشنا میشدم شدم بعدش به سمت رمانای بد کشیده شدم و الکی الکی شاید یک سال رو به خوندن اراجیف اختصاص دادم من معتادم به اینترنت و شبکه های اجتماعی و هزار چیز دیگه از پدر و مادر ها خواهش می کنم حتی اگر بچتون پاکی حضرت یوسف هم داره زود اینترنت دستش ندید به خدا هزار بلا سرش میاد نکنید من به لطف خدا نجات پیدا کردم از منجلابی که توش گیر کرده بودم اونم تا حدودی از اینجا به بعد نوبت منه که گل و لجن ها رو از روحم پاک کنم شاید الان هم ۸۰ درصد آسیب های گفته شده تو متن بالا رو دارم …
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
از خدوند متعال میخواهم کمکتان کند و بتونید این مسائل را حل کنید
همین مقدار که خودتان آسیب را درک کرده اید و به فکر اصلاح هستید، آن قدر ارزشش زیاد است که شاید ارزشش از کسی که بدون آگاهی، ولی به دلیل شرایط خاص محیطی، خطا نکرده است
، خیلی جلوتر باشید
در این سایت محتواهای دیگری هم هست که ان شاء الله کمک میکنه بتونید به خودتان مسلط بشوید و ان شاء الله مشکلات را حل کنید
مهمترینش شاید صوتهای مدیریت خود + صوتهای خودآگاهی باشه
لینک خودآگاهی:
https://www.dinshenasi.com/7629/%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%a2%da%af%d8%a7%d9%87%db%8c/
لینک مدیریت خود:
https://www.dinshenasi.com/8526/%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%db%8c%d8%aa-%d8%ae%d9%88%d8%af/