بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه آنچه در این صفحه میخوانید
فهرست موضوعاتی که در این صفحه بحث شده است: تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۱ تاریخچه حجاب در ایران[۱]
۲٫ تاریخچه ترویج بیحجابی در ایران[۲]
۳٫ حجاب در ادیان دیگر و تاریخچه حجاب در جهان و خصوصا غرب[۳]
۴٫ چگونگی ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن، توسط سلطه جهانی[۴]
۵٫ نقش زن در جامعه و حجاب[۵]
شغلی عظیم به نام « خانه داری » که توسط غرب تحقیر شده است: زنان مردنما ! فضیلت زن در زنانگی است ! منزلت زن در غرب به مرد بودن است !
۶٫ فلسفه و حکمت حجاب: نقش حجاب در تحکیم خانواده و نقش حجاب در سلامت اخلاقی جامعه و نابودی خانواده و اخلاق در جوامع غربی به دلیل رواج فرهنگ برهنگی[۶]
۷٫ حجاب اجباری[۷]
۸٫ علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب؟ این همه جرم در جامعه، چرا به حجاب گیر میدهید؟[۸]
۹٫ آیا باید به خاطر گناه نکردن مردان، زنان حجاب داشته باشند؟[۹]
۱۰٫ مهمترین آیات قرآن در مورد حجاب و برخی از روایات[۱۰]
۱۱٫ تعبد به احکام الهی[۱۱]
۱۲٫ تفاوت بعضی از احکام زنان و مردان[۱۲]
۱۳٫ ملاکهای حجاب کامل[۱۳]
۱۴٫ حجاب مردان[۱۴]
۱۵٫ ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس[۱۵]
۱۶٫ کلیپها و تصاویر مرتبط با حجاب[۱۶]
۱۷٫ امان از اینستاگرام![۱۷]
۱۸٫ حس نمایش دادن زیبایی مثل هر حس دیگر مجرای صحیح دارد. زیبایی به همسر. زیبایی معنوی به خدا.[۱۸]
بسته فرهنگی آماده « عفاف و حجاب »
تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۱٫ تاریخچه حجاب در ایران[۱]
حجاب سابقه ای تاریخی دارد و در فرهنگهای مختلف به شکل های مختلفی موجود بوده است. در فرهنگ ملت ما هم سابقه ای پیشین دارد.
شهید مطهری میفرماید: «قدر مسلم اینست که قبل از اسلام در میان بعضی ملل حجاب وجود داشته است…در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته است و از آنچه در قانون اسلام آمده سخت تر بوده است.»(مسأله حجاب شهید مطهری/ص ۱۴)
در کتیبههای تخت جمشید هم تصاویری که از زنان آمده است، با حجاب است. در سکهها و آثار مختلف تاریخی نیز چنین است. ابتداء چند مقاله در این زمینه، که پر از تصاویر مختلف که نشان دهنده این حقیقت است، برای دانلود در این قسمت میگذارم و سپس نمونههایی از عکسهایی که در این مقالات موجود است، در همین صفحه میگذارم.
دانلود مقاله ۱: نگاهی بر سیر تاریخی حجاب زنان در فرهنگ ایران (از عهد باستان تا دوران قاجار) در این مقاله مفصل عکسهای روی آثار تاریخی نمایش داده شده است و برخی از عکسهای پایین برگرفته از این مقاله است.
دانلود مقاله ۲: جایگاه حجاب در ایران باستان و تقویت هویت فرهنگی ایران معاصر در این مقاله هم عکسهای متنوع دیگری ذکر شده است و شواهد تاریخی مختلفی از کتب تاریخی بیان شده است.
دانلود مقاله ۳: حجاب زن ایرانی در بستر تاریخ این مقاله هم به شواهد تاریخی متفاوتی در این زمینه از جمله جملات سفرنامه نویسان و … بر این مطلب استدلال میکند.
۲٫ تاریخچه ترویج بیحجابی در ایران[۲]
داستان ترویج بیحجابی از ایران در عصر معاصر از زمان رضا خان شروع شد. اگر دنبال مقاله دقیق در این زمینه هستید، این مقالهها را مطالعه کنید.
الف. تاریخچه حجاب در ایران (از پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان جنگ تحمیلی)
ب. زمینه سازى کشف حجاب در ایران (نقش صدیقه دولت آبادى)
ج. زمینه های فرهنگی و ادبی کشف حجاب در ایران؛ شعر مخالفان و موافقان
اما اگر صرفا به دنبال آشنایی اجمالی از اساس این داستان در ایران هستید، متنی که در اینجا قرار میدهم کافیست: دانلود متن: «استراتژی کوه یخ و جنجالهای دنیای مدرن در مسأله حجاب» البته تذکر این نکته لازم است که در محتوای این نوشتار، بخشی از تصویر جلد نوشتاری با نام استراتژی کوه یخ، برش داده شده است که محتوای آن نوشتار هیچ ربطی به مسائل مذهبی ندارد و به دلیل تذکر مؤلف کتاب، این نکته را یاد آور شدم.
۳٫ حجاب در ادیان دیگر و تاریخچه حجاب در جهان و خصوصا غرب[۳]
آنچه که مسلم است، این است که فرهنگ برهنگی، پدیده متأخر و مربوط به کمتر از صد سال پیش است و حتی غرب که امروز پرچمدار این پدیده است، تا نیمههای قرن ۲۰ ام(یعننی تا حدود ۱۹۵۰ میلادی)، از نظر فرهنگی بسیار به پوشش، خصوصا پوشش زنان اهمیت میداد. این سه کلیپ تا حد زیادی، ماجرا را آشکار میکند:
علاوه بر این، تصویر زیر نیز به خوبی از این واقعه حکایت میکند:
تصویری جالب از لحاظ نوع پوشش مردم مربوط به ساحل دایتونا در فلوریدای آمریکا ؛ سال ۱۹۰۴! این است کاری که صنعت سینما با غرب کرده است!
در صفحهای در همین سایت، با نام «تاریخچه حجاب در غرب + آمار تجاوز جنسی» مفصلتر به تاریخچه حجاب در غرب پرداختهایم. اگر میخواهید تنها به یک صفحه در زمینه تاریخچه حجاب در غرب مراجعه کنید، اینجا را توصیه میکنم. این صفحه پر از عکسهای مفید و همراه با توضیحات خوبی در این زمینه است.
در مورد تاریخچه حجاب در ادیان و ملل باستانی، این مقالات مناسب است که اولی مفصلتر و دومی مختصر است:
الف. بررسی حجاب در میان ملل باستانی و ادیان توحیدی
تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۴٫ چگونگی ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن، توسط سلطه جهانی[۴]
توجه دارید که ترویج عظیم فرهنگ برهنگی به صورت کلی با سه دسته ابزار انجام میشود:
ابزار اول: رسانهها هستند که شامل هزاران فیلم و انیمیشن و بازی و سایت و کتاب و … میشود که از شدت وضوح، نیازی به توضیح خاصی ندارد. در کلیپهای قسمت قبل هم دیدید که حتی فیلمهای تاریخی که میسازند، اقتضاءات پوشش مردم آن زمان را رعایت نمیکنند تا همگان تصویری مشابه فرهنگ برهنگی امروز، از تاریخ غرب در ذهن داشته باشند.
ابزار دوم: نظامات طراحی شده در جامعه است. نظام آموزشی و سندهای آموزشی بین المللی مثل سند ۲۰۳۰ و همچنین سایر نظامات طراحی شده مثل نظام قوانین است! از عجائب این است که قوانین بسیار عجیبی در بسیاری از کشورهای جهان تصویب کردهاند که به نوعی به ترویج فرهنگ برهنگی کمک میکند! انصافا قوانین عجیبی هستند. یک مورد از این قوانین را که «قانونی بودن تجاوز جنسی بدون رضات زن» است، در صفحه « جواز قانونی تجاوز جنسی بدون رضایت زن = جنون جنسی + آمارهای وحشتناک تجاوز جنسی » بحث کردهایم. انصافا عجیب است که چه طور دولتهایی که با شعار «حقوق زنان» این چنین گوش عالم را کر کردهاند، به همین راحتی، تجاوز به عنف( بدون رضایت زن) را جایز میشمارند !!! انصافا عجیب است! خیلی عجیب است که در فرانسه که مثلا به قول خودشان مهد آزادی جهان است، پوشش حجاب اسلامی برای زنان ممنوع است! در صفحه «آزادی زنان فقط در برهنگی است! قانون ممنوعیت حجاب در کشورهای غربی» میتوانید با جزئیات ممنوعیت حجاب در کشورهای مختلف جهان، مطلع شوید. همچنین در برخی از کشورها طرحها و قوانینی وجود دارد که برای نابود کردن حجاب انجام میشود مثل طرح «هدف زیبایی است» در کشور چین.(منبع و توضیحات بیشتر: اینجا)
یا به عنوان نمونه یکی دیگر از این قوانین این است که مردان دیپلمات باید دارای پوششهای خاصی در مذاکرات سیاسی و مجامع بین المللی حاضر شوند که کاملا بدن و پای ایشان را میپوشاند ولی در مورد زنان چنین چیزی نیست! انصافا تعجب برانگیز است! گویا زن آزاد است طوری در این مجالس حاضر شود که سبب لذت بردن مردان شود!
ابزار سوم: این ابزار که در حدود ۲۰ سال اخیر خیلی استفاده از آن شیوع پیدا کرده است ولی به صورتی عامتر تاریخچهای بیش از دو قرن دارد، ایجاد « دین هراسی» و خصوص «اسلام هراسی» در ۲۰ سال اخیر است و علی الخصوص بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ است. برای اینکه خیلی راحت در قالبی واضح، این مسأله را متوجه شوید، توصیه میکنم سخنان خانم دالیا مجاهد محقق جامعه شناس مسلمان در TED گوش دهید.(به همراه زیر نویس فارسی در اینجا)
در بسیاری از اخباری که در صفحه «آزادی زنان فقط در برهنگی است! قانون ممنوعیت حجاب در کشورهای غربی» در مورد ممنوعیت حجاب آوردیم، علتی که برای آن بیان میشود، هراس از ترویج اسلام در این کشورهاست. اما باید به این پرسش به صورت عمیقتری بپردازیم و ببینیم که به راستی چرا و به چه علت، سلطه جهانی این حجم از هزینه و تبلیغات را در راستای ترویج برهنگی، انجام میدهد.. در این زمینه سناریوهای متعددی مطرح شده است.
طرح اولی که مطرح شده است، یک نوع نگاه اقتصادی به مسأله است که در جهات مختلف، ترویج برهنگی در جامعه، صرفه اقتصادی دارد! به برخی از ابعاد این مسأله توجه کنید:
الف. بُعد اول: از طرفی ترویج برهنگی سبب ارضای نیاز جنسی در قالبی خارج از خانواده میشود و حتی خود ترویج این مسأله در جامعه، تا حد زیادی به نابودی بنیان خانواده در جامعه، کمک میکند. از طرفی دیگر خود نهاد خانواده طبق تصورات اینها، سبب کم شدن رشد اقتصادی کشور میشود، چون در خانواده ممکن است صرفا یک نفر کار کند و بقیه اعضاء از درآمد آن یک نفر بهره ببرند و حال اینکه اگر خانوادهای نباشد، ناچارا همه کار میکنند و این خود اهرم محرکی برای رشد اقتصادی کشور است!!!
ب. بُعد دوم: از طرفی سود آورترین صنعت جهان، صنعت سرگرمی است و از طرفی دیگر یکی از بهترین ابزارهای جذب در این صنعت استفاده از غریزه جنسی است و هر چه برهنگی در جامعه رواج بیشتری داشته باشد، افراد جامعه به این مسأله حریصتر میشوند و صنعت سرگرمی هم به تبع سود آورتر میشود!! چه قدر در سر جوانان ما خواندهاند که آزادی جنسی سبب چشم سیری مردم میشود و حال اینکه آنچه آمارهای رسمی خود کشورهایی که در آزادی جنسی مطلق به سر میبرند، دقیقا در نقطه مقابل است. برای آگاهی از صرفا برخی از این آمار به صفحات «آمارهای حرام زادگی در کشورهای غربی» و «تظاهرات زنان کره جنوبی به دوربین مخفیهای داخل توالتهای عمومی» و «آمار بازدید کشورهای مختلف از پربازدیدترین سایتهای سکس در جهان» از این سایت مراجعه کنید. همچنین ميتوانید در صفحه های «آیا شلوار من نمرات آزمون شما را پایین میآورد» و «۱۱ امضاء در اعتراض به قوانین محدودیت پوشش زنان دانشگاه» و «راه حل عجیب پسران برای مبارزه با قانون محدودیت پوشش زنان» و «جنگی که پسران بر علیه قانون محدودیت پوشش دختران به سرانجام رساندند» و «معترضان به قانون پوشش حق دارند هر لباسی بپوشند به جز…» از خبرگزاریهای مختلف دیگر، مطالبی در مورد محدودیتهای پوشش زنان را مطالعه کنید که همگی نشانگر این مسأله است که آزادی در پوشش، سبب چشم سیری نمیشود بلکه افراد را به جنون جنسی میکشاند. در صفحه «جنون جنسی» مطالبی که دال بر جنون جنسی در غرب هستند که تنها مشتی از خروار است ارائه دادهایم.
ج. بُعد سوم: سود آوری خودِ برهنگی! به عنوان نمونه مسأله رستورانهایی که افراد باید به صورت کاملا برهنه داخل آنها شوند یا رستورانهایی که افراد برهنه در آن نقش سینی و میز ایفا میکنند، نمونههایی از درآمدزایی برهنگی است! بلیت این رستورانها بسیار گران قیمت است و معمولا دارای لیست انتظارهای طولانی هستند! (یک نمونه از منابعی که تا حدی قابل ارجاع است(!) : اینجا) البته با اندکی تأمل بر کسی پوشیده نیست که خود برهنگی، در زمینههای بسیار متنوعی درآمدزایی دارد و صرفا موردی که ذکر کردیم، از جهت ذکر یک نمونه بود که کمتر به ذهن میرسد.
طرح دومی که در این زمینه مطرح شده است، این است که ترویج برهنگی و به دنبال آن کمرنگ شدن خانواده، سبب کم شدن رشد جمعیت جهان میشود و خود این مسأله یک هدف اساسی هم برای سلطه جهانی است و هم برای کسانی که خود را قشر برتر میدانند. تفصیلی از این مطالب را میتوانید در صفحه «ترویج سقط جنین و سند NSSM 200 یا همان هلوکاست مردم آفریقا» و «ترویج همجنس بازی در جهان» بخوانید.
اما طرح سومی که مطرح شده است، بر اساس نوعی نگرش متفاوت به فلسفه تاریخ است که از آیات قرآن قابل استفاده است که به صورت کلی در طول تاریخ دو جریان حق و باطل در مقابل یکدیگر بودهاند و جریان باطل جدای از بهانههایی که برای اعمال خود مطرح میکنند، فکر اصلی پشت سر بسیاری از اعمال، مخالفت با دین و فکر دینی است. البته در برخی از موارد صریحا به این نکته تصریح کردهاند. مثلا در قانون ممنوعیت حجاب در مدارس فرانسه که گذشت، حجاب صرفا به عنوان یک سمبول دینی نهی شده است و آنچه که اصل قانون است، استفاده از نمادهای دینی در مدارس است.
در بحث شماره ۶(فلسفه و حکمت حجاب و عفاف) مفصلتر بحث خواهیم کرد که علت اصلی ترویج فرهنگ برهنگی چیست. در اینجا نکاتی را عرض کردم که به منزله نکات تکمیلی برای آن قسمت است.
تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۵٫ نقش زن در جامعه و حجاب[۵]
نمیدانم برای این قسمت کدام عنوان مناسبتر است! بگویم «نقش زن در جامعه و مسأله حجاب» یا بگویم «شغلی عظیم به نام « خانه داری » که توسط غرب تحقیر شده است» یا بگویم «زنان مردنما! فضیلت زن در زنانگی است ! منزلت زن در غرب به مرد بودن است!»!
بگذارید بحث را از تفکر پراگماتیسم شروع کنم. در مورد تفکر پراگماتیسمی در صفحه «من به عقل و اخلاق عمل میکنم و نیازی به دین ندارم!» از جهات و حیثیاتی دیگری بحث کردهام. اما در اینجا از زاویه دیگری میخواهم این تفکر را بررسی کنم.
این تفکر معیار قضاوت در مورد خوب بودن یا بودن خیلی چیزهاست. این تفکر، همان چیزی است که در ناخود آگاه ما، توسط فیلمها و کارتونهایی که از کودکی مشاهده کردهایم تزریق شده است، تا ما هم چیزهای مختلف را با همین معیار بسنجیم!
در تفکر پراگماتیکی، صرفا چیزهایی ارزش دارد که دارای ثمرات عملی محسوس و ملموس باشند! در این تفکر آب خوردن ارزش دارد! چرا؟ چون تشنگی تو را بر طرف میکند! اما بین آب خوردنی که در آن نیت بدی کرده باشی یا نیت خوبی کرده باشی، فرقی نمیگذارند! آب خوردن برای اینکه تشنگی ما رفع شود تا بتوانیم کسی را بکشیم به همان مقدار خوب است که آب خوردن برای توان پیدا کردن انجام طاعتهای الهی خوب است.
مهم این است که شما رفتار خوبی داشته باشید! اینکه چرا این رفتار خوب از شما سر میزند، اهمیتی ندارد! مهم این است که فرد با ادب و مهربانی باشید! اما اینکه به خاطر پول به مشتری خود احترام میگذارید یا به خاطر انسانیت یا به خاطر خدا، فرقی ندارد!
ابتداءً خلاصه ادعایم را عرض کنم.
خود این ادعا برای دلهای آگاه در حکم دلیل است و لذا خواهش میکنم با دقت خوانده شود اگرچه پس از آن در مورد آن کلماتی سخن خواهم راند:
«به نظر میرسد که «اعمال درونی ما» مثلِ خودِ «اعتقاد داشتن»، جزوی از اعمال ما بلکه مهمترین عمل ماست.
ایمان مهمترین عمل ماست که عملی درونی است و سرفرو آوردن در مقابل حق است.
نه تنها چنین است بلکه به عکسِ تفکرِ پراگماتیسم، ارزشِ اعمالِ خارجی، به تبع نیات و اعتقادات و اعمال درونی ماست و چه بسیار عملی که جنبه خارجیاش بسیار ارشمند است ولی به دلیل نیتِ فاسد، بیارزش و پوچ محسوب میشود.
یک عمل ساده مانند آب خوردن با نیتهای مختلف، میتواند گناهی بزرگ یا افضل اعمال باشد.
بلکه از این هم بالاتر و آن اینکه تنها اعمال ما که حقیقتا با دقت عقلی به ما قابل انتساب است، نیات و اعمال درونی ماست!»
قسمتی دیگر از ادعای ما این است که:
«کفار خدا را از محاسباتشان بیرون کردند و معیار را روی انسان و نفع او، آن هم بُعد جسمانی و دنیوی او بردند.
آری!
اگر ما حقیقت انسان را روح او بدانیم و خدا را در محاسباتمان داخل کنیم نتیجه دگرگون خواهد شد و اعتقادات سهم عظیمی در ارزش عمل خواهد داشت.
آری!
حتی شخص پراگماتیست هم اگر ببیند فرزندش شأن و حق پدری او را قبول ندارد هرچند در عمل چیزی بروز نمیدهد با خودش میگوید: «عجب فرزند نفهم و قدر نشناسی است!» ولی وقتی نوبت به خدای عالم که همه جهانیان اصل هستیشان و «آن به آنِ وجودشان» را محتاج به او هستند میرسد، اعتقاد به او و خداییِ او اهمیتی ندارد.
لذاست که در تفکر ما، شریک قائل شدن برای چنین خدایی، ظلم عظیم محسوب میشود و در محاسباتِ بیخدای آنها در صورت نداشتن ثمره خارجی، بی اهمیت!
آری!
این چنین است که از جهتی همه ارزشها به توحید بر میگردد و همه رذائل به شرک».
توضیح و شرح ادعایِ ما با سه داستان تکان دهنده:
داستان۱: فروشگاه ایده آل
برای فهم این مطلب به این داستان توجه کنید:
شخصی که به برخی کشورهای غربی سفر میکرد، بسیار علاقهمند به برخی از نکات مثبت آنها شده بود. به عنوان مثال میگفت که فروشگاهی داشتند که خدمه آن تا کف کفش پایم را واکس میزدند(!).
یک بار جنسی را به اشتباه شکستم و بدون اینکه کسی مرا توبیخ کند یا هزینه آن را از من بگیرند، سریعا آمدند که نکند برای من اتفاق بدی افتاده باشد!
و خودشان جنس را جمع کردند و از من بابت اینکه جنس را بد جایی گذاشته بودند، معذرت خواهی کردند!
بعد از مدتی، نظر ایشان به کلی عوض شد!
این ارادت وقتی از بین رفت که یکی از خدمه این فروشگاه، در خارج از محیط فروشگاه به این آقا برخورد کرد.
این آقا میگفت: همان کسی که چند وقت پیش وقتی جنسی از فروشگاهشان را شکستم، آنگونه من را تحویل گرفته بود، باعث شده بود که جنسی که من خریده بودم، از دستم بیفتد و بشکند و مواد آن همگی پخش در خیابان شود!
این فرد بدون هیچ اعتنایی، گویا که کاری نکرده است، به من گفت که چرا موقع راه رفتن دقت نمیکنی!
و از کنار من رد شد!
گفتم: شما خودتان را به من زدید، که کم مانده بود دعوایی درست شود و خلاصه گفتیم ما را به خیر شما امید نیست!شر مَرِسان!
خلاصه اینکه خیلی به فکر فرو رفتم که ببینم چه شده که این اتفاق افتاده است! تا اینکه رازِ نظم فوق العاده فروشگاه را دریافتم!
هنگام خروج از فروشگاه دو گِیت بود که اگر روی هر یک از این دو گِیت دست میگذاشتید درِ فروشگاه باز میشد و تنها یک تفاوت داشت و آن اینکه دست گذاشتن شما روی دکمهای سبز نشان دهنده like و رضايت شما از آن فروشگاه بود و دکمه دیگر نشان دهنده عدم رضایت مشتری بود!
اگر درصد عدم رضایتها بالا میرفت، این خدمهها اخراج میشدند و کارشان را از دست میدادند!
این بود رازِ «نوکرم! چاکرم»هایی که در این فروشگاه نثارِ مشتریان میشد!
آیا کار نیک بدون نیتِ خیر ارزشی دارد؟
آیا باید صرفا بر اساس ظاهر در مورد کارها قضاوت کنیم؟
داستان ۲: برق رفتگی ۱۹۷۷ نیویورک / رفتن برق نیویورک و اخلاق ماشینی و پراگماتیکی
من که این ماجرا را شنیدم ابتداءً یاد داستانی افتادم که تا به حال مقالات و نوشتههای زیادی در مورد آن نوشته شده است که از آن به خاموشی ۱۹۷۷ نیویورک یاد میکنند! به این گزارش تصویری در مورد رفتن برق نیویورک دقت کنید:
فاجعه خاموشی نیویورک نشان دهنده باطن نظام بی خدایی است:
آری! نظم مهم است ولی نظم بدون اعتقادات نشان دهنده وقائع بسیار تلخی در جامعه خواهد بود.
البته طبیعی است که منظور من این نیست که اگر نظم ماشینی به جایی برسد که هیچ حوادث تلخی در پی نداشته باشد، مشکل خاصی ندارد!
آری! این چنین است که امنیت کشور ما، خصوصا در شهرهای مذهبی مسألهای زبانزد میشود که نصف شب و وقت و بیوقت افراد به راحتی در رفت و آمد هستند و حال اینکه در بسیاری از مناطق شهرهای مشهور شورهای صنعتی دنیا، بعد از پاسی از شب، حضور در خیابانها خطرناک است.
ولی مسئله مهم اینها نیست.
از نظر اسلامی یک فعل ساده مثل درس خواندن میتواند خوب یا بد باشد.
اگر برای خدمت به مردم یا طاعت الهی یا … انجام شود دارای ثواب و ارزش است ولی اگر برای ساختن وسائلی برای نابودی روح یا جسم بشر باشد، چه بسا حرام و ضد ارزش خوانده شود.
یادگیری یک علم، بر اساس نیت افراد دارای تأثیر است.
داستان۳: شهادت آب
نیتهای ما بخشی از حقیقت عمل را تشکیل میدهد بلکه نیت تعیین کننده حقیقت عمل ماست. به عنوان نمونه اگر شما یک لیوان آب را با نیت خوب بخورید، خیلی فرق میکند که همان آب را برای قدرت بر آسیب زدن به کسی بخورید.
انسان حسن نیت و بد نیتی افراد را کاملا حس میکند. هیچگاه ما از سلام گرگ گونه(سلام و گرم گرفتنی که برای سوء استفاده از ما باشد) خوشمان نمی آید ولو سلام به ظاهر گرمی باشد.
دو اشکال اصلی مبنای تفکر پراگماتیسم
ولی اصل مطلب از این هم بالاتر است. اینها اشکالات اصلی نیست.
اینکه افعال خارجی ما در روح ما و حتی در دنیای خارج آثار متفاوتی دارند، اشکال واقعی نیست.
اینکه وقتی شما عملی را برای ریا انجام میدهید واقعا آثار بدی در روح شما ایجاد میکند مشکل اصلی نیست.
مشکل اصلی عدم توجه آنها به بُعد روحانی وجود ماست.
گویا آنها که نورولوژیست شدند و گمان کردند تا انتهای بدن را شناختهاند انتظار داشتند که در درون نورونها روح را زیر میکروسکوپ ببینند و وقتی که این طور نشد، منکر بُعد روحانی وجود انسان شدند!
ای کاش به خودِ کلمه «روحانی» دقت میکردند تا بدانند که ادعا این است که روح جسمانی نیست و قرار نیست در زیر تیغ جراحی حس شوند.
در تفکر دینی، ما برای فناء خلق نشدهایم(لذا جسمانی صرف نیستیم) بلکه برای بقاء خلق شدهایم و روح ما بعد از این دنیا همچنان باقی است و لذا جنبه اصلی وجود ما هم همین روح ماست و فضائل و کمالات حقیقی ما هم متعلق به همین بُعد وجودی ماست.
لذا در تفکر دینی، دقیقا مسأله بالعکس است. یعنی چون اصالت با روح ماست، لذا اگر چیزی اثر روحانی داشته باشد ارزش دارد و الا خیر!
یعنی مسائل دنیا از این جهت برای ما اهمیت دارد که در روح ما و حیات ابدی ما تأثیر گذار است و الا اهمیتی نداشت!
لذا اعتقادات یک فرد، که نشان دهنده تسلیم بودن فرد در مقام حقائقی است که مییابید، نشان دهنده ظرفیت روحی او و مقدار درک او از حقائق است.
چه قدر انسان باید کوردل باشد که همه این عالم را ببیند ولی خدای این عالم را درک نکند!
چگونه در پس هر مسأله فیزیکی علل آن را درک میکند ولی در پس جهان به این عظمت به علتش منتقل نمیشود؟
مشکل اساسی دیگر خدا نشناسی است!
خدا که از معادلات ما دنیاییها حذف شد، و انسان به جای او نشست، نتیجهاش این میشود که اگر حق و حقوق انسانی به رسمیت شناخته نشود اعظم جرائم است ولی خدایی که مالک تکوینی همه جهانیان است، حق و حقوقی ندارد.
نه حق امر و نهی وتکلیف دارد و نه نشناختن حقوق او مشکلی ایجاد میکند!
لذا شریک قائل شدن برای او مهم نیست و حال اینکه در دنیای با خدای ما، شرک ظلمی عظیم است.
درمجموع اگر ظلم معیارش رعایت نکردن حقوق است، شرک بزرگترین بیانصافی و رعایت نکردن واقعیات است.
بالاتر اینکه اگر با دقت عقلی نگاه کنیم فعل حقیقی نفس ما، افعال درونی ماست. این مسأله اندکی تخصصی است و از حوصله مخاطبین این نوشتار خارج است.
با این جملاتی که توضیح دادم، تک تک ادعاهایمان را مدلل کردیم و روشن شد که چرا «عملگرایی» قابل قبول نیست و همچنین توضیح دادم که چرا «عقل» به تنهایی نمیتواند راهنمای خوبی برای اعمال ما باشد.
حالا این صحبتهای اینجا را چرا عرض کردم؟ برای اینکه بگویم معیار ارزش گذاری برای خانه داری، تفکر پراگماتیک نیست!
ناخود آگاه بسیاری از افرادی که در جامعه ما هستند، در مقام قضاوت در مورد ارزش یک کار، دنبال آثار محسوس و ملموس و حتی گاهی از فرط تجربه گرایی، دنبال آثار فوری آن هستند!
گویا اگر چیزی آثار و ثمرات محسوس و ملموس تجربی نداشت، بی ارزش یا کم ارزش است!
وقتی صحبت از خانه داری برای زنان میشود، چون با تفکرات پراگماتیک این غربیها، خیلی کار ارزشمندی نیست، سریعا این کار کم ارزش جلوه میکند!
نهاد خانواده طبق تصورات اینها، سبب کم شدن رشد اقتصادی کشور میشود، چون در خانواده ممکن است صرفا یک نفر کار کند و بقیه اعضاء از درآمد آن یک نفر بهره ببرند و حال اینکه اگر خانوادهای نباشد، ناچارا همه کار میکنند و این خود اهرم محرکی برای رشد اقتصادی کشور است!!!
لذا مروجین این افکار، دائما در صدد تحقیر خانه داری و فعالیتهای زن در خانه بودهاند و هستند!
اما بیاییم خودمان با منطق صحیح، فعالیت زن در خانواده را بررسی کنیم.
دوست عزیزی میگفت، زمانی مشغول مطالعه دفترچه انتخاب رشته دانشگاه بودم. با خودم فکر میکردم یک زن خانه دار، باید اطلاعات بسیار وسیعی در حدود بیست و چند رشته مختلف داشته باشد تا بتواند از پس وظیفه خانه داری بر بیاید! تازه این علوم، غیر از مهارتهایی است که باید کسب کرده باشد! یعنی برای اینکه یک زن، بتواند خانه دار موفقی باشد، باید در حدود ۳۰-۴۰ رشته علمی و مهارت مختلف، توانمند باشد! تغذیه، مراقبتهای بالینی، تربیت فرزند، شوهرداری، مدیریت، ارتباط مؤثر، آشپزی و بسیاری زمینههای دیگر که یک زن خانه دار دائما در مسائل زندگی به آن محتاج است و اگر در هر یک از اینها، یک سری اطلاعات را در حد قابل قبولی نداشته باشد و در برخی از این زمینهها به مهارت نرسیده باشد، امورات آن خانواده تا حد زیادی مختل میشود!
اگر زمانی این غربیها، بر اساس تفکراتشان، نظرشان نسبت به خانواده مثبت میشد، خانوادگی را در حد علامگی و دانشمندی بالا میبردند! حتما دورههای مختلفش را در آموزشکدههایشان آموزش میدادند و در دانشگاههایشان، کارشناسی و ارشد و دکترایش را میگذاشتند و برایش دهها گرایش درست میکردند و خلاصه آن را از هر راهی میتوانستند در حلق ما فرو میبردند!
انصافا خیلی مسخره است که چنین مشغلهای در این سطح از تخصص و در این سطح از ضرورت، این قدر در جامعه ما تحقیر شده است تا حدی که امروزه گاهی وقتی خانمی میگوید من خانه دار هستم، با نظر تحقیر مورد توجه قرار میگیرد!
گویا فضیلت زنها به مرد بودن است!
گویا زنها همه هنرشان این است که مثل یک مرد باشند! مثل مرد بجنگند! مثل مرد کار اقتصادی کنند! مثل مرد خشن و سخت باشند!
آری! گویا زن، فقط وقتی آدم است که مرد باشد و الا موجودی حقیر و ضعیف است!
اما خداوند زن را این طور نیافرید. خدا حتی در ظاهر زن چیزهایی قرار داد تا اینکه با مرد فرق داشته باشد و هنرش در زن بودن باشد نه در مرد بودن! به این مطلب از روان شناس محترم جناب آقای دکتر حبشی توجه کنید:
«خداوند مرد را مقتدر آفرید. اجزاء بدنی اقتدار مرد:
۱٫ پوست ضخیم: خداوند به مرد پوست ضخیم داده، درحالیکه در جسم زن پوست نازک و شفاف آفریده شده است. مثال : آقایون به امورات و وسایل هجوم می برند اما خانمها با ملاحظه و احتیاط برخورد می کنند یک بخش عمده اش به این تفاوت در کیفیت پوست بر می گردد. حساسیت لمسی خانمها ۱۰ برابر آقایان است و به همین نسبت آزردگی لمسی آنها زیاد و نیاز به نوازش در آنها بسیار زیاد است.
۲٫ عضلات حجیم : مردها عضلانی هستند و عضلات آنها حجیم آفریده شده است و در حالیکه در بدن خانم، بافت چربی بیشتری تجمع پیدا کرده است. بافت چربی یک بافت سست است. عضلاتی که در خانم هست نسبت به مرد ظریفتر است، همچنین بکارگیری آن نیز سست تر است. مثال: هنگامیکه آقا و خانم برای راهپیمایی با هم بخواهند در یک مسیر قدم بزنند چه اتفاقی می افتد؟ آقا جلو می افتد. آیا عمدا جلو می افتد؟ خیرچون آقا عضلانی است اگر راه رفتن طبیعی خودش را انجام دهد، یعنی قدم زدن معمولی خودش را برود، مسلما از خانم جلوتر خواهد افتاد. خیلی از خانمها از این امر شکایت کرده و معتقدند که همسرشان دوست ندارد با ایشان راه برود. تفاوت ذاتی زن و مرد
۳٫ استخوان بندی محکم: استخوان بندی در مرد محکم آفریده شده، درحالیکه در خانمها استخوان بندی ظریف و سست است. اگر نگاهی به آقایان بیاندازیم در محبتشان هم این محکم بودن را می بینیم. مثلا: ضربه می زنند، با دستشان به شانه رفیقشان می کوبند (خوبی؟)، به سینه دوستش مشت میزند (چطوری؟)، دستش را می کشد (برویم)، هلش می دهد (راه بیفت) گاهی آقا به خانم لطف می کند ولی خانم احساس اذیت می کند، ناغافل دست خانم را می کشد و می گوید: (بشین)، خانم: (چرا اینطوری می کنی با آدم)، مرد: (می خواستم بگم بشین دیگه).
۴٫صدای بم و پر طنین: صدای مرد بم و پرطنین است. صدای بلندش اغلب نشانه داد زدن او نیست بلکه تاکید می کند خیلی وقتها آقا صحبت می کند و خانم احساس می کند که آقا بد حرف می زند. خانم: (با من درست صحبت کن، تو عصبانی هستی) (چرا داد می زنی) مرد: (داد نمی زنم دارم حرف می زنم) . خانم چون ظریف است هر نوع گفتگوی طبیعی مرد را توام با ناراحتی می داند
۵٫ جرأت و جسارت: خداوند برای تأمین اقتدار مرد در روانش جرأت و جسارت را قرار داده است.»
این ۵ مورد ویژگی جسمانی مرتبط با مسائل روانی بود که در مرد آفریده شده است ولی زنان در نقطه مقابل آن هستند. تفاوتهای ذاتی مرد و زن بسیار است. مسائل روحیات عاطفی و قابلیت رشد دادن فرزند در رحم و قابلیت شیردهی فرزند و بسیاری از امور دیگر همگی ذاتی جنسیت انسان هستند.
اما به راستی چرا امروزه اصرار میورزند که زن و مرد را یکسان بدانند؟ چرا این همه فیلم داخلی و خارجی میسازند که در آنها زنها در شغلهای طاقت فرسایی که ذات آنها با آن در تنافی است، حاضر هستند؟! از کارگر معدن و پلیس بازی حساب کنید تا هر جایی که ذهن انسان میرسد!
چرا قهرمانانِ زن در فیلمهای خارجی، «خانه دار» نیستند؟! چرا قهرمان نفش اول زن در اسلام، خانه دار است و به خانه داری افتخار میکند و روزی که ایشان(حضرت زهراء سلام الله علیها) و حضرت امیر صلوات الله علیه، تقسیم کار میکنند و امور بیرون منزل به حضرت امیر و امور داخل منزل به ایشان سپرده میشود، ایشان اظهار مسرت و خوشحالی میکنند؟!
چرا در اسلام به تصریح قرآن(سوره نساء، آیه۳۴)، نفقه بر عهده مرد است؟ آیا این برای ما حاوی این پیام نیست که روحیات زن به گونهای نیست که به صورت عمومی مشغول فعالیتهای خشن اقتصادی شود؟
چرا یک دختر باید به مدارسی برود که دقیقا اخلاق پادگانی مدارس پسرانه در آن حاکم است؟! رأس ساعت فلان صبح شروع و رأس فلان موقع تمام! آیا این قوانین پادگانی مناسب ویژگیهای ذاتی دختر است؟! معمولا کسانی که همسری دارند به خوبی این را میفهمند که مقید کردن زنان به انجام یک کار در یک زمان خاص، خیلی آنها را اذیت میروند، در هنگام خروج، مرد باید مدتی را منتظر همسرش بیرون در صبر کند تا او آماده شود! چرا باید این روحیات زنان در مدارس نادیده گرفته شود و اصرار کنیم که آنها هم روحیه پادگانی مردها را داشته باشند؟! چرا ما باید از یک دختر انتظار داشته باشیم که ۲۵ تست زبان انگلیسی را در جلسه کنکور در ۲۰ دقیقه بزند؟! آیا چنین نوعی از برنامهها موافق روحیات اوست؟ چه بسیار دختری که دیدهام به خاطر نداشتن روحیه تحمل «سرعت و شتابزدگی» از پسِ این کار بر نمیآیند و ساعتها به خاطر کم توانی در زدن تستها در زمان معین، گریه میکنند و احساس سرخوردگی میکنند، غافل از اینکه این برنامه ها خلاف روحیه آنهاست که به زور میخواهند آن را بر آنها تحمیل کنند!
چرا دختران تقریبا باید هر آنچه را در مدرسه بخوانند که پسران میخوانند! چرا باید یک دختر دقیقا مسیر تحصیلی یک پسر را داشته باشد! آیا هنر است که یک دختر مهندس ناظر یک ساختمان باشد؟! چرا دانشگاه تهران ۹۰ نفر دختر و ۹۰ نفر پسر برای رشته عمران میگیرد؟ آیا نباید دخترها در رشتههایی مثل معماری فعالیت کنند که با روحیه ایشان سازگارتر است و این امور زمخت به مردها واگذار شود؟!
آری! دختران جامعه ما باور کردهاند که همه هنر آنها به مرد بودن است. مثل مردها زُمُخت باشند! مثل مردها کارهای مردانه انجام دهند و آن زمان است که در جامعه شأنی و شخصیتی پیدا میکنند! اما با وجود اینکه خداوند در بدنشان سینههایی برای شیردهی قرار داد تا ۲ سال فرزند را در دامن خود بپرورانند! او از طرفی کاری کرد که اگر این زنان بچه دار نشوند، درصد بیشتری مبتلا به سرطان سینه میشوند.(اینجا) باز هم فرزند آوری را یک کار دسته چندم تلقی میکنند و چه بسا به دلیل مسائل شغلی از فرزند آوری جلوگیری کنند و تا آخر عمر فرزندی نداشته باشند! باید از آنها پرسید که پس این همه امور متفاوتی که خداوند متعال در بدن شما کار گذاشت به چه هدف بود؟!
جالبتر اینکه وقتی وزارت علوم و تحقیقات ژاپن ورود دختران به دانشگاه را محدود میکند، افراد زیادی به خاطر این تبعیض جنسیتی اعتراض میکنند.(منبع انگلیسی: اینجا منبع به زبان فارسی: اینجا)
و عجیب اینکه به محض اینکه صحبت از این فرق گذاریهای قانونی بین زنان و مردان میشود، سریعا ما را به تحجر و امثال آن متهم میکنند و حال اینکه خود غرب که این مسیر را طی کرده است و همواره اصرار داشته بر این مطلب، در روزگار جدید، شروع به عقب نشینی کرده است و از طرفی مدارس تک جنسیتی به راه انداخته است و از کیفیت بهتر این مدارس سخن میگوید(برای نمونه اینجا و اینجا و اینجا) و از طرفی در بسیاری از دانشگاهها زنان را از پوشش تحریک کننده، منع میکند!(برای نمونه اینجا)
عجیب اینکه دراین تفکر جدید، این اقدامات همگی چون مخالف هوای نفس است، مورد اعتراض واقع میشود و حال اینکه باید دید که چه چیز به نفع فرد و جامعه است. در این لینکها میتوانید نمونههایی از این تبعیت هوای نفس را توسط پسران و دختران ببینید: «آیا شلوار من نمرات آزمون شما را پایین میآورد» و «۱۱ امضاء در اعتراض به قوانین محدودیت پوشش زنان دانشگاه» و «راه حل عجیب پسران برای مبارزه با قانون محدودیت پوشش زنان» و «جنگی که پسران بر علیه قانون محدودیت پوشش دختران به سرانجام رساندند»
نکتهای که ذکر آن لازم است اینکه حجاب ماهیتا مربوط به حضور زن در جامعه است و بدیهی است که حجاب در محیط منزل و در حضور نزدیکان زن تعریف نشده است بلکه برای ارتباط زن با محیطی خارج از اطرافیان نزدیک او تعریف شده است. بر این اساس میتوان فهمید که از نظر اسلام، حضور زن در جامعه در صورت داشتن حجاب، کارآیی دارد و در غیر آن صورت مشکلات مختلفی برای خود زن و جامعه او ایجاد میکند که در قسمت بعدی مفصلا در مورد آن بحث خواهیم کرد.
تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۶٫ فلسفه و حکمت حجاب[۶]
برای اینکه این قسمت روشن شود، به نظر میرسد اگر به مسأله به صورت تاریخی نگاه کنیم، بهتر باشد.
داستان غرب
اتفاقی که آن سرِ دنیا افتاد این بود که «یک دین بیهوده»(یعنی مسیحیت منحرف شده) و «یک سری انسانهای ناشایست» (رؤسای دینی کاتولیک مسیحی) و «یک سری تفکرات لغو» (آموزه های کلیسای منحرف) کنار گذاشته شد.
آرام آرام از حدود ۶۰۰ سال پیش…
دانشمندان آنها، این رویداد و این تغییرات اساسی را تئوریزه کردند! یعنی بررسی کردند که چه ویژگیهایی در قرون وسطا داشتیم که آن طور بودیم و چه ویژگیهایی را دارا شدیم که الآن دیگر آن طور نیستیم.
بیاییم این وِیژگیها را بشناسیم و بیشتر و بیشتر ترویج کنیم تا رشد بیشتری داشته باشیم.
این بود آنچه برای آنها رخ داد.
👈 نتیجه تحلیلهای آنها هم اینها شد:
انسان قدیم، تابع دین و خرافات بود. انسان جدید دین و خرافات را کنار گذاشت!
انسان قدیم، دنبال تکلیف بود! انسان جدید، دنبال حقوق خود است!
انسان قدیم، عقلش وابسته بود! انسان جدید عقلش خود بنیاد است!
و …
خلاصه اینکه گفتند:
هر که میخواهد از وضع قبلی رشد کند، باید این شاخصهها را در خود ایجاد کند تا رشد کند.
و این چنین شد که در اینجا هم یک عده از شیفتگان آنها، گفتند و نوشتند و همچنان هم دارند میگویند و مینویسند که اگر میخواهیم رشد کنیم باید سر تا پا، مثل آنها شویم.
فرهنگ برهنگی…
آری…
آرام آرام قبح بسیاری از امور را در نزد مردم غرب فروریختند. به نظر شما چه اتفاقی در غرب افتاد؟ آرام آرام پوشش از غرب کنار رفت!
پیاده سازی فکر دین زدایی سبب پیشرفت در جامعه خودمان
یک عده خواستند تئوری غربیها را(یعنی این تئوری که باید برای رشد غربی شد و مثل غربیها دین را کنار زد) در مورد جامعه ایران پیاده کنند!
جامعهی ایران یک فرق مهم داشت!
جامعه ایران با ورود اسلام رشد بسیار زیادی کرده بود و عمدهی دانشمندان ایرانی دین را پذیرفتند و بزرگترین دانشمندان دینی، همان بزرگترین مهندسان و پزشکان و عالمان علوم طبیعی هم بودند. از ابن سینا و فارابی بگیرید تا خواجه نصیر طوسی و شیخ بهائی!
جامعه ایرانی بعد از اسلام رشد بسیاری کرد و بعدا خود مسلمین ایرانی بزرگترین دانشمندان کل جهان اسلام شدند.
شاید برایتان جالب باشد که حتی دانشمندترین ادیبان زبان عربی، ایرانی بودند. جناب سیبویه که امام النحویین(یعنی پیشوای دانشمندان علم نحو است، خود ایرانی است).
حداقل ۵ نفر از راویان اصلیِ ۷ روایت قرائت قرآن، ایرانی هستند!
بزرگترین علمای شیعه مثل شیخ طوسی که ملقب به شیخ طائفه است و بسیاری از علمای قم(که از سال ۲۰۰ هجری قمری یکی از دو حوزه اصلی تشیع در جهان اسلام بود و مدفن آنها امروز در قم هست) شیعیان ایرانی بودند از جمله احمد بن محمد بن خالد برقی. فضل بن شاذان(متوفای ۲۶۰) از بزرگترین اصحاب ائمه و علمای شیعه ایرانی بوده است.(اهل نیشابور)
آن کسی که اصفهان را نصف جهان کرد کسی نبود جز شخصیتی بزرگ مثل شیخ بهائی و آن کسی که کتابش بعد از انجیل به عنوان دومین کتاب در صنعت چاپ در غرب چاپ شد، کسی نبود جز ابن سینا(متوفای ۴۲۹) فیلسوف بزرگ مسلمان ایرانی(همدانی).
حداقل در بیشتر مناطق مرکزی عالم اسلام تا حدود ۲۰۰ سال پیش، درمان رایگان بوده است. بیمارستانها حتی هزینه های داروهای بیمار را نیز میدادند و پزشکان از بیتالمال شهریه میگرفتند و نه در مقابل درمان افراد.
و قطعا امثال این مسائل به برکت اسلام بود.
اسلامی که این تفکر را در نخبگان خود به وجود آورده بود که:
رحم الله امرئا اذا اراد بامر احکمه
یعنی
خدا رحمت کند کسی را که وقتی اراده کاری را میکند آن کار را محکم انجام میدهد
و این سبب میشد که نخبگان مسلمان در زمینههای مختلف ورودی بسیار قوی داشته باشند.
لذا نمیشد ایران بعد از اسلام را به نسبت به دوران گذشته ضعیف شمرد! و نمیشد گفت که وقتی اسلام در ایران آمد، ایران افول کرد.
چه از نظر شاخصههای فرهنگی و چه از نظر شاخصههای اقتصادی و چه از نظر شاخصههای عدالت عمومی، بدون تردید ایران بعد از اسلام، بسیار تحولات مثبت داشت و با گذشته قابل قیاس نبود.
لذا برای پیاده کردن تئوری «دینگریزی، راه نجات!» یک پروژه وسیع را از زمان رضاخان شروع به اجرا کردند.
پروژه چه بود؟
«بزرگ کردن امپراتوری ایران قبل از اسلام» و از طرفی دیدند که از میان امپراتوریها، آن حکومتی که ظرفیت بزرگ سازی بیشتری دارد، هخامنشیان است و نه حتی حکومتهای قبل و بعد از آن! و خصوصا شخصیت کوروش به دلائل دیگری برای این هدف انتخاب شد!
استراتژی کوه یخ میگوید، وقتی میشنوی کسی از کوروش تعریف میکند، ببین کسی که اطلاعات تاریخیاش از ایران باستان سر جمع به اندازه یک دفتر صد برگ هم نمیشود، چه طور شده که الآن دست روی یک شخص خاص گذاشته و به تمجید او میپردازد!
او دقیقا چه میخواهد بگوید؟!
پیام او این است که ما هم مثل غربیم
اگر غرب قبل از دین(مسیحیت) بزرگ بود(یونان و روم باستان) و بعد از دین عقب ماند
ایران نیز چنین است!
حقیقتی بزرگ داشت و با ورود دین عقب ماند و امروز روزی است که ما باید دین را کنار بزنیم!
خود را مشغول ظاهر کلمات نکنید. به ریشهها و نگفتهها سفر کنید.
شاردن سفرنامه نویس معروف فرانسوی در وصف دوران صفویه (او در حدود ۱۶۷۰ میلادی _ یک بار در ۱۶۶۴_۶۵ میلادی و یک بار ۱۶۷۳ تا ۱۶۷۷ میلادی _ در اصفهان بوده است.) نقل به مضمون میگوید:
در اصفهان تمامی رشتههای علومی که در فرانسه بود به اضافهی علوم اسلامی وجود داشت و فقط فرق اصفهان و فرانسه در این بود که در فرانسه علم را یاد میگرفتند برای شغل! ولی در ایران علم را یاد میگرفتند برای علم و لذا در اصفهان بچهی ۷ ساله با پیرمرد ۷۰ ساله در کنار هم علم میآموزند!
در جای دیگر میگوید من در هیچ جای دنیا مردمانی که این مقدار مردم ایران به علم علاقه داشته باشند، ندیدم.
حال شما این تصورات را با داستانهایی که اردشیرجی(جاسوس انگلیسی) برای رضاخان تعریف میکرد که علت عقب ماندگی ایران را آخوندها میداند، مقایسه کنید. خاطراتی که در آنها به تصریح خود او در خاطراتش، شبهای متمادی از عظمت ایران باستان برای رضاخان میگوید و علت اصلی عقب ماندگی ایران را ورود اسلام به ایران میداند!
فیلمی آنها بازی کردند که گویا ایران نیز همان داستان غرب برایش رخ داده است! یعنی همانطور که با ورود دین به اروپا عظمت یونان و روم، رخ باخت، ایران نیز چنین بوده است!
استاد ما آقای رمضان نرگسی(صاحب تألیفات متعدد در تاریخ معاصر) از جناب آیتالله صافی گلپایگانی از پدر ایشان نقل میکنند که ایشان در زمان تحصن مردم در سفارت انگلیس در ماجرای درخواست عدلیه(دعوای مشروطه و هجرت کبرای علما به قم)، وقتی به سفارتخانه رفتند، زن کاردار انگلیس در ایران، به مردم رو کرد که شما برای چه اینجا آمده اید!؟
مردم گفتند عدلیه میخواهیم!
آن خانم انگلیسی سفارتخانهی انگلیس گفت:
«شما اهل این چیزها نیستید! میدانید ما در اروپا چه کار کردیم که توانستیم مشروطه بیاوریم؟»
گفتند: چه کار؟ هر کار باشد ما هم میکنیم!
آن خانم هم گفته بود:
«ما در آنجا با آخوندها(کشیشها) جنگیدیم و آنها را کشتیم! شما حاضرید چنین کنید؟!»
فیلمی که برای ما بازی کردند این بود! این فیلم قطعههای دیگری هم دارد که به مرور زمان تقدیم خواهم کرد!
فیلم این بود که همانطور که مسیحیت تحریف شده مانع رشد غرب بود، اسلام نیز مانع پیشرفت ایران است!
به نظر شما چرا انگلیسیها چنین فیلمی بازی کردند؟
«برای اینکه حضور مثل میرزای شیرازی و جریان دینی مخالف منافع آنها بود»
حدود ۱۵ سال قبل از همین ماجرای خانم سفارتخانه، ضربهی سنگین شرکت رژی انگلیسی در ماجرای تنباکو فراموش نشده بود!
قراردادی که ایران کل امتیاز تنباکوی کل کشور را به یک شرکت انگلیسی داده بود و سود بسیار کلانی نصیب انگلیس شده بود و با یک فتوای مرحوم میرزای شیرازی، حتی عرقخورها هم تنباکو را کنار گذاشتند! حتی در منزل شاه، زن شاه، حاضر نشد تنباکو وجود داشته باشد! تاجری دارای ۱۲ تن تنباکو؟ تمام تنباکویش را تحت عنوان «معامله با خدا» آتش زد! و تمام این اتفاقها به محض رسیدن فتوای میرزا به ایران رخ داد! تمام پیپها و … جلوی شرکت و مراکز آن، شکسته شده و یا سوزانده شده، ریخته شده بود!
اما این فیلم قطعات دیگری هم دارد!!! این فیلم تا امروز ادامه دارد….
گفتند دین علت عقبماندگی بشر است و باید برای پیشرفت دین را نابود کنیم!
گفتند چادر از سر زنان بکشیم که دین در میان مردم از بین برود!
رضاخان این کار را کرد! علنا در مجلس گفت، چه کنیم که برای پیشرفت باید این کار را بکنیم!
آری! امروز در روزگار ما، معیار طرفدار داشتن در این شبکههای اجتماعی و …، سواد و علم و اختراع نیست. سر دانشمندان خلوت است!
این بازیگران و خوش تیپها هستند که طرفدار دارند!
آری! این پیشرفت جامعه است!!! به جای اینکه به متفکران نگاه کنند به سلبریتیهایی نگاه میکنند که عمدتا به زور مدرک دیپلم دارند! و اگر دانشگاه هم رفته اند معمولا آزاد و غیر انتفاعی رفته اند و تازه معمولا انصرافی هم هستند و یکی دو ترم بیشتر در دانشگاه دوام نیاورده اند!
در همین غرب تا نیمه اول قرن ۲۰(یعنی تا حدود ۱۹۵۰) عکسهایی دیده ام در کنار سواحل غربی که حتی یک نفر هم پوشش نا مناسب ندارد. فیلمهایی دیده ام از بازار کشورهای اروپایی که به ندرت کسی که پوشش غیر اسلامی دارد دیده میشود! با اینکه اصلا مسلمان نیستند ولی زنان کاملا خود را پوشانده اند. به ندرت افرادی که خود را کاملا پوشانده اند ولی مثلا موی آنها بیرون است مشاهده میشوند! در کل تخت جمشید تصویر یک زن با پوشش نامناسب دیده نمیشود.
اما از همین رنسانس و رواج آرام آرام فرهنگ برهنگی توانستند در نیمه دوم قرن بیستم یعنی از حدود ۱۹۵۰ به بعد آرام آرام خصوصا به کمک رسانه ها به کلی فضا را عوض کنند.
لذا عوض شدن فضای غرب از نظر فرهنگی بعد از پیشرفتهای اساسی در تکنولوژی بود.
متأسفانه وقتی غربی شدن در ایران شروع به رواج پیدا کرد به جای اینکه تکنولوژی و پیشرفتهای آنها بیاید، بیشتر فاضلاب آنها آمد. فاضلاب آنها یعنی همین برهنگی و اموری که خودشان را بدبخت کرد.
این تغییرها و رواج برهنگی که گفتیم اتفاقات بدی را برای جوامع غربی رقم زد.
خانواده غربی
خوب است اندکی نتایج وضعیت خاص زنان در غرب را از منظر بگذرانیم و ببینیم که چه طور امروزه کشورهایی در حال بازگشت به سنتهای پیشین خود هستند. خوب است اندکی وضعیت خانواده و بحرانهای آن را در غرب از منظر بگذرانیم:
هر چند این تصویر بیانگر انواع خانواده است ولی میتوان گفت به صورت تقریبی سیر تطورات خانواده در غرب نیز هست!
به نظر شما جامعهی ما در کدام مرحله است و به کدام سو در حال حرکت است؟
گفتند: خانوادهها جدا شوند تا این وابستگی کمتر و بعد از مرگ راحتتر و زودتر همه چیز را فراموش کنند!
حتی اعضای یک خانواده نیز نباید خیلی با هم نزدیک شوند. بلکه باید حتیالامکان دور باشند
در طول تاریخ طرحهای مختلفی در این زمینه انجام دادند
از یک سو طرح دادند که افراد ازدواج نکنند و به جای آن ساختمانهای جوجهکشی طراحی شود که هم غرائض افراد در آنها ارضا شود و هم نسلها ادامه پیدا کند و به دنبال آن فرزندان نزد خانواده نباشند و حقوقی هم به زن و مرد داده شود و البته بچه در خارج از محیط خانواده در پرورشگاههای دولتی بزرگ شود و استعدادها جهت دهی شوند و …
عدهای گفتند خانواده نهاد مصرفی است و نه تولیدی و لذا در مجموع فلان و فلان ضررها را برای جامعه دارد و فلان طرح ها را جایگزین خانواده دادند.
از این سو، نظریات در مورد خانواده یکی پس از دیگری میآمد و آن جامعهی پر تلاطم و بی ثبات غربی که همه چیز خود را در فرآیند عصر جدید از دست داده بود، در مقابل این آماج نظریات و از طرفی بیبرنامگی از آن سو، راه روشنی نداشت و امروز کار به جایی رسیده است که عملا مفهومی مانند خانواده برای آنها شناخته نشده است.
بیشتر همخانه بودن است تا خانواده و اصولا عموم آنها درکی از مفهوم خانواده در میان ما ندارند.
در دوران نوجوانی نوشتاری با عنوان «دستهای ناپیدا» میخواندم که مجموعه مقالات ترجمه شده در یک روزنامه اگر اشتباه نکنم، آلمانی یا فرانسوی بود که با عنوان خاطرات یک جاسوس انگلیسی در کشورهای مسلمان در حدود ۱۷۰۰ میلادی منتشر میشد.
با صرف نظر از راست بودن یا دروغ بودن محتوای این روزنامه(خاطرات جاسوس)، نکتهای در آن بود که امروز که با تئوریهایی که در زمینهی خانواده داده شده است و نیز با جامعهی غربی بیشتر آشنا شدهام، درک میکنم.
شخصیت اصلی داستان(جاسوس انگلیسی یا همان مستر همفر) در قسمتی از سفر با یک خانم مسلمان ازدواج میکند.
خود او میگوید: «ما همگی با دخترانی از عشایر ازدواج کردیم، و چه شگفتزده شدیم از یکرنگی زن مسلمان با شوهرش.»
توجه دارید که در سال ۱۷۰۰ میلادی چنین جملهای معنا داشته است چه برسد به روزگار ما!
اما اتفاقی که در زمان ما افتاده است واقعا تکان دهنده است:
ژاپن هر چند شرق ماست ولی از کشورهایی است که فرهنگ غربی کاملا بر آن غلبه پیدا کرده است.
شاید باورش سخت باشد ولی یکی از پدیدههای اجتماعی عجیب که در کشورهای غربی و از جمله ژاپن رخ داده است، پدیدهی اجاره کردن «مادر و همسر و فرزند» است.
قبلا(متن و عکس قبلی) دیدید که خانوادههای گسترده که سه نسل در آن واحد در آن زندگی میکردند، معمولا به دلیل کثرت نزدیکان، نیازهای عاطفی به خوبی بر آورده میشد.
امروزه به خانوادههای تک والد رسیدهایم که نه تنها یک نسل حذف شده است بلکه تنها یکی از پدر یا مادر با فرزند ارتباط دارد و به دلیل سبک زندگی خاص جوامع غربی به دلیل مشاغل کاری، نیازهای عاطفی فرزند در خانواده برآورده نمیشود.
چنین معضلی سبب بروز پدیدهی اجارهی اعضای خانواده در ایام آخر هفته شده است.(منبع: اینجا)
در این صفحه مفصلا بحث وضعیت این مسأله در ژاپن مورد بررسی قرار گرفته است و همانطور که در آدرس مشاهده میکنید، خبر بسیار جدید است و مربوط به ماههای آخر(ماه یازدهم) سال ۲۰۱۷ میلادی میشود.
البته این مسأله چندان هم جدید نیست و همین شرکت که رسما اقدام به اجاره دادن افراد خانواده و نیز دوستان صمیمی(!!) کرده است، از حدود آوریل سال ۲۰۰۹ شروع به کار کرده است.
این شرکت حدود ۸۰۰ نفر عضو دارد که وظیفه دارند بر اساس خصوصیات افراد، به عنوان فردی از خانواده یا دوست صمیمی شخص، در ایام آخر هفته چنین نقشی را ایفا کنند!
مدیر این شرکت میگوید:
«با عنایت به اقتضائات جوامع مدرن و اشتغال فکری و فیزیکی اغلب شهروندان ژاپنی به مسائل کاری، کمتر کسی است که بتواند نیاز خود به محبت و عشق را برآورده سازد. شرکت ما بر آن است تا این نیاز افراد را برطرف سازد.»
(همهی مطالب بالا در همان لینک بالا موجود است در این قسمت متن:
His 8-year-old company, Family Romance, provides professional actors to fill any role in the personal lives of clients. With a burgeoning staff of 800 or so actors, ranging from infants to the elderly, the organization prides itself on being able to provide a surrogate for almost any conceivable situation.
و نیز:
Yuichi believes that Family Romance helps people cope with unbearable absences or perceived deficiencies in their lives. In an increasingly isolated and entitled society, the CEO predicts the exponential growth of his business and others like it, as à la carte human interaction becomes the new norm.)
عجیب اینکه در همین ژاپن شرکتهایی وجود دارد که افراد به آنها زنگ میزنند و پشت تلفن درد و دل میکنند و افراد شرکت وظیفه دارند سنگ صبور مشتریان باشند! (منبع: اینجا)
برخی دیگر از شرکتهای ژاپنی به زنان مجرد «درمانگران گریه» اجاره میدهند و با استخدام مردان خوشچهره برای زنان مجرد مشکلات آن خانمها را بر طرف میکنند. مثلا یکی از وظایف آنها این است که وقتی آن خانم گریه میکند، اشکهای آن خانم را از چهرهاش پاک کنند و با سخنان عاطفی به او آرامش دهند! (منبع: اینجا)
و نیز همین مسأله در آمریکا هم موجود است.
مثلا یک شرکتی در آمریکا هست به اسم احتیاج به یک مادر
«Need A Mom»
و مادر را یک ساعت به مبلغ ۴۰ دلار اجاره میدهد. صفحهی این سایت را اینجا ببینید.
این شرکت زنان مسن با تجربهای را به عنوان مادر اجارهای به افراد اجاره میدهد تا در ساعتی که با او هستند مثل یک مادر با آنها برخورد کند و نیازهای عاطفی او را بر طرف کنند.
پ.ن:در محتوای این متن از سایتهای خبری ایرانی مشرق و هدانا نیز استفاده شده است.
واقعیتی که خانواده دارد به سوی آن حرکت میکند.
بسیاری از شخصیت اولهای کارتونهای غربی یا ازدواج نکردهاند یا اگر هم ازدواج کردهاند، بچه ندارند یا حداکثر یک بچه دارند.
من الآن فقط کارتون شگفتانگیزان یادم هست که خانوادهی مفصلی بودند که البته آن هم در نسخههای بعدی، بچهی آخر را به پرستار سپردند!
این دقیقا یعنی تغییر یک پدیده مثل تشکیل خانواده که مظهر فداکاری و جمعمحوری است، به یک پدیدهی فردمحورانهی محض.
کارتونهایی مثل گیسو کمند، فروزن، باب اسفنجی، باربی، شجاع، حماسه(جنگاور)، پاندا کنگفوکار و …
در همهی این کارتونها و امثال آنها، شخصیت اول فیلم، قهرمان بودنش، در بُعد فردی زندگی اوست. نه در بُعد جمعی!
بچههای ما یاد میگیرند که «خودپرست» و «خودمحور» باشند و قهرمانی را در چیزی جز فعالیتهای جمعی از جمله خانوادگی بجویند.
بلکه غالبا این تصور وجود دارد که خانواده مانع هم هست!
من محوری- بتی به نام «من»
فکر میکنید چرا خانواده در غرب سیر تحولات گفته شده را داشت؟
شاید در دل به برخی از این ژاپنیها و آمریکاییهایی که مادر و همسر و فرزند اجاره میکنند، بخندید که خب «برو زن بگیر دیگه!»
حالا بر فرض مادر نداری! خب زن و بچه که میتوانی داشته باشی! ولی مشکل جای دیگری است.
روح حاکم بر تمام ابعاد تمدن غربی در یک جمله خلاصه میشود:
👈 «من محوری»
«من محوری» سبب می شود که شخص همهی ابعاد زندگیاش را بر اساس «من» تنظیم کند.
اگر ازدواج کند و بنا باشد که همراه کسی باشد، دیگر «من» نیست؛ «ما» میشود.
لذت جنسی اگر در قالب خانواده بیاید، کنارش دهها زحمت دیگر هم میآید و از محوریت من خارج میشود.
عواطف اگر در قالب خانواده بیاید، روزی غمخواری هم باید کرد و اینطور نیست که فقط غمخوار تو باشند.
چرا دختر و پسر، همخانه میشوند و بچهدار میشوند ولی باز ازدواج نمیکنند و بعد از چند سال از یکدیگر جدا میشوند؟
چه شده که در همین جامعهی ما، اندکی پیش طلاق به گونهای دیگر بود و الآن تحمل زن و مرد بر یکدیگر سخت شده و این مقدار آمار طلاق بالا رفته است؟ (در بسیاری از شهرها بیش از ۳۰ درصد ازدواجها به طلاق میانجامد)
همین فکر «من محوری» در جوامع متأثر از غرب روز به روز بیشتر و بیشتر میشود.
تمایل به لذتهای یک طرفه و بیزاری از تحمل دیگران و روحیهی ایثار و از خودگذشتگی.
البته عوامل بسیاری در همین جامعهی ما نقش بازی میکنند. از ضعف شخصیتی جوانان ما تا توهمات آنها نسبت به زندگی مشترک، همگی تأثیرات ویژهای دارند ولی صحبت از یک حقیقتی است که در همه جا، میتوان آن را دید.
اگر در روزگاری مادری چهار فرزند خود را برای رضای خدا فدا میکرد، و آخر سر میفرمود اگر فرزند دیگری هم داشته باشم، آن را میدهم
امروز در جامعهای زندگی میکنیم که بارها با عبارات مختلف شنیدهام: «میخواهم سر به تن احدی نباشد ولی فرزندم سالم باشد»
«من محوری» که رکن اصلی آن «لذت محوری» است و منظور از لذت هم لذت شخصی است، یک روح حاکم بر همهی پدیدههای اجتماعی غرب است که هر کشوری از جمله ما، هر مقدار به آنها نزدیک شویم، این روحیه در ما نیز بیشتر میشود.
«من محوری» روح حاکم بر تمام کارتونهایی است فرزندان ما میبینند.
ماجرا از اینجا شروع شد که زنی در مترو شیکاگو مورد جلوی جمعیت مورد تعرض جنسی …
مایکل کوک نویسنده جامعترین کتاب در مورد امر به معروف و نهی از منکر از منظر اندیشهی اسلامی است که حدود ۲۰۰۰ منبع دیده است که در میان آنها آثار به ۸ زبان گوناگون هستند.(اسم انگلیسی کتاب:
Commanding Right and Forbidding Wrong in Islamic Thought )
ماجرای نوشتن این کتاب بسیار عجیب است! اینکه یک غیر مسلمان، چنین زحمتی بکشد و این حجم از منابع را ببیند و …، خیلی سؤال برانگیز است.
ماجرای نوشتن کتاب از اینجا شروع میشود که در مترو شهر شیکاگو در سپتامبر سال ۱۹۸۸، زنی مورد تجاوز قرار میگیرد. با تمام تعجب هر چه زن درخواست کمک میکند، هیچ کس به او کمکی نمیکند و در نهایت که پلیس بعد از مدتی مداخله میکند از بین مردم، تنها یک نفر با پلیس همکاری میکند.
این صحنهی بسیار تکان دهنده، بیش از تجاوز به زن در منظر عموم، از جهت «بیتفاوتی عابران» مهم بود.
نویسنده کتاب، پس از خواندن این خبر مىاندیشد:
(ما به نوعى وظیفه داریم دیگران را از ارتکاب کارهاى ناپسند به همنوعان خود بازداریم)، اما به این نتیجه مىرسد که در دنیاى غرب، نامى براى این وظیفه وجود ندارد و تعبیر “امداد” هم از بیان آن نارسا است؛ ضمن آنکه فرهنگ غرب به تدوین کلى مواردى که باید آن را به کار برد و شرایطى که مىتوان این وظیفه را ترک کرد، نپرداخته است. مؤلف اعتراف مى کند:
خود در این مورد چیزى نمىدانسته تا اینکه در جریان پژوهشهاى اسلامى خود، از آن آگاه شده، دریافته است اسلام نام و تعالیمى ویژه براى چنین وظیفهاى دارد. این حادثه جرقهاى بود براى اینکه وى این فریضه را موضوع تحقیق و تکنگارى معروف خود قرار دهد.
👈 فرهنگ «فردمحوری» و «خودپرستی» حاکم بر غرب، تمام ارزشها را در «من» تعریف میکند و وظیفهشناسی عمومی بسیار کمرنگ است.
عجیب اینکه همین داستان دردناک در شهرهای دور از دین ما کاملا قابل مشاهده است:
در همین ایران ما، هر چه از دین فاصله بیشتر شد، این فاجعهی انسانی و بیتفاوتی بیشتر و بیشتر میشود.
الآن در شهرهای غیر مذهبی ایران مثل تهران و شیراز و تا حدی مشهد(به جز کنار حرم!)، همین مسأله کاملا قابل مشاهده است!
یکی از نزدیکان ما، در ایستگاه قطار مشهد مورد سرقت قرار گرفت و میگفت با اینکه جمعیت زیادی حضور داشتند و من داد میزدم و … هیچ کس عکسالعملی نشان نمیداد و در نهایت دزد فرار کرد و … .
اما در گذشتهای نه چندان دور، کسی در جای شلوغ جرأت تعرض نداشت. حتی خاطرم هست که در سریالها هم مطلب متعارفی بود که سریع مردم جمع میشدند و دزد را میگرفتند.
همین الآن در شهر یزد که از شهرهای نسبتا خانوادهدار و مذهبی است، شرایط بسیار متفاوت است. من بارها شده است که نصف شب در خیابانهای خالی یزد بودهام و تقریبا میتوانم بگویم ماشینی نبود که از کنار من رد میشد و نگه میداشت و اظهار میکرد که من را برسانند!
این در حالی است که در قم از هر ۵ ماشین در نصف شب، چنین برخوردی داشته اند و در تهران از هر ۱۰۰ ماشین! حتی در تهران شده که اتوبوس به محض اینکه من را دیده، پای خود را روی گاز گذاشته که یک وقت سوار ماشین او نشوم!(اتوبوس بی.آر.تی شبانهروزی در ایستگاه بین آزادی و انقلاب!)
در همین ایران خود ما، در تهران(!) به قدری مردم همسایه نشناس هستند که از ساکن منزل رو به روی مدرسهای پرسیدم، مدرسه فلان کجاست و در روبرویی را نشان نداد!
به ندرت در همین تهران، افراد همسایه کناری، را بشناسند. این یعنی بیتفاوتی. ولی در شهرهای مذهبی داستان بسیار متفاوت است. معمولا عمدهی افراد محل را میشناسند. در همین تهران وقتی به محلههای مذهبیتر مثل بهارستان و … سر میزنی به دلیل محوریت مسجد و …، افراد بسیار بیشتری همدیگر را میشناسند. در بازار که میگذری دست تکان دادن مردم به مغازهها را بیشتر میبینی!
جالبتر کمی دورتر است. در همین پاکستان، تاکسی بین شهری پدیدهای نسبتا ناآشناست! ماشینها وقتی در مسیری میگذرند، مردم را تا جایی که مسیرشان است، سوار میکنند. تاکسیها بیشتر در فاصلههای بین شهری و نیز فاصلههای خیلی دور شهری، تعریف میشوند و نه مثل کشور ما که برای تک تک مسیرها تاکسی تعریف شده باشد.
اما در کشور ما فضای بیتفاوتی بسیار بیشتر است. جالب اینکه در اجتماعات مذهبی همین کشور، میبینیم که بیتفاوتی کم میشود. معمولا اطراف جمکران در همین قم، افراد بسیاری شما را بدون کرایه سوار میکنند. شاید از هر ۵ بار جمکران، یک بار کرایه داده باشم با اینکه منزل ما تا جمکران حدود ۸ کیلومتر فاصله است.
مادربزرگم چند روزی منزل ما بودند، بدون استثنا مجانی رفته بودند!
بیتفاوتی به دیگران و «خودمحوری» و «خودپرستی» روح تفکر حاکم بر غرب است.
این در حالی است که فرهنگ کمک به فقرا در میان خانوادههای متدین بسیار بسیار بیش از خانوادههای دیگر است با اینکه عمدتا درآمد این خانوادهها کمتر است.
حال کمی ببینیم که خود این غربیها که این وقائع دردناک را حس کرده اند آرام آرام به سوی بازگشت به سنتهای اسلامی هستند!
خوب میبینید!؟ زنان تظاهرات کرده اند و در تابولهای خود از تجاوز مردان به خود اعتراض کرده اند.
بدن زنان را خداوند طوری آفریده است که بتوانند بچه دار شوند. اگر این طبیعت خدادادی را جدی نگیرند به عواقبش گرفتار میشوند. هیچ میدانستید زنانی که بچه دار نمیشوند بسیار بیش از زنانی که بچه دار میشوند گرفتار سرطان سینه میشوند؟!
جالبتر در بازگشت به سنتها، حکم یک قاضی است!
جالب اینکه در دانشگاه هلند زنان باید پوششهای مناسب را در فصل تابستان هم حفظ کنند!
برخی منابع: اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا
به نظر شما آیا این پدیده پسندیده است؟! به نظر شما چه چیزهای در جامعه سبب این فسادها میشود؟
نتیجه این ولنگاری و برهنگی وسیع در جامعه به چنین جاهایی هم میکشد!
آمار حرامزادگی در کشورهای غربی را که خودشان تهیه کرده اند ببینید:
آمار حرام زادگی در غرب و مقایسه با همین مسأله در سال ۱۹۶۴٫ (منبع: اینجا)
خوب میبینید. این آمار در خود ایشان را با سال ۱۹۶۴ مقایسه کرده است. نتیجه برهنگی ایجاد شده در جامعه رواج بسیار بسیار زیاد حرامزادگی است.
واضح است که وجود فرزندان بی پدر، در جامعه چه همه مشکلات ایجاد میکند. زن دست تنها چه قدر دچار مشکل میشود.
کسانی که فکر میکنند برهنگی سبب میشود که مردان چشم سیر شوند خوب است این خبر را بخوانند:
منبع خبر بالا: اینجا و به همراه آمار اینجا و نیز مراجعه کنید اینجا و اینجا
آیا این جز برگشت به سوی سنتهاست؟
در خود آمریکا ببینید چه خبر است. مؤسسه بروکینگز چه تحقیق وسیعی انجام داده است که نتیجه آن در شکل قابل مشاهده است:
آمار بارداریهای ناخواسته زنان ازدواج نکرده زیر ۳۰ سال که بر اساس این آمار بیش از ۷۲ درصد بارداریها ناخواسته هستند
آیا تجاوز به عنف حتی طبق ارزشهای آنها، خوب است؟
آیا میدانستید در بسیاری از کشورهای غربی هنوز تجاوز جنسی جرم محسوب نمیشود؟!
حتما این صفحه را ببینید: اینجا
در این سایت در نقشه ای در اروپا نشان داده است که چه کشورهایی تجاوز بدون رضایت را جرم نمیدانند
عمده کشورهای اصلی اروپا در این نقشه هستند.
آیا واقعا برهنگی عمومی سبب چشم سیری میشود. پس چرا آمار حرامزادگی در کشورهای مختلف چنین است:
آمار حرامزادگی در کشورهای مختلف
همان طور که میبینید آمریکا ۴۱ درصد و برخی از کشورها تا ۸۰ و چند درصد هستند. کشورهای اصلی صنعتی بزرگ دنیا در حدود ۵۰ درصد سیر میکنند!
حرامزادگی یعنی بچه هایی که پدری برای خود نمیشناسند.
این از صفحه ۳۲ یک مجله است که از آدرس اینجا قابل دانلود است.
اینها که گفتیم در دو موضوع:
یک)وضعیت زن در غرب
دو) بازگشت آن ها به سنت ها
بود.
و این ها مشت از خروار است…
این راهی بود که غرب رفت و امروزه روز به روز از آن فاصله میگیرد.
میدانستید مدارس تک جنسیتی روز به روز در آمریکا در حال رشد هستند؟ میدانستید چه قدر تحقیقات انجام داده اند که نشان میدهد بچه ها در مدارس تک جنسیتی رشد علمی بیشتر دارند و دچار استرس و فشارهای بیرونی کمتری هستند؟
رک به مقاله میر بهمن غنی زاده: اینجا
نکته عجیب و تکان دهنده این است که برترین دانشگاه دنیا در سال ۲۰۱۶ در زمینه تجاوز جنسی هم صدر نشین دانشگاههای جهان است! یعنی جایی که مثلا درسخوانترین دانشجویان جهان هستند و مثلا بهترین امکانات آموزشی وجود دارد، وقتی تک جنسیتی نباشد، هنوز هم پر خطرترین نقطه جهان برای خانمها و دختران است.(منبع فارسی: اینجا)
آری! این راه غرب بود! و امروزه آرام آرام عدهای به نتایج آن آگاه میشوند! به کجا چنین شتابان؟!
تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
بحث حجاب از زاویه ای نو: برده داری نوین
بگذارید لب از زاویه ای نو نگاه کنیم. سیاستمداران و بزرگان دنیای غرب به خوبی میدانند که مدارس تک جنسیتی بهتر است. به خوبی میدانند که رواج بی حجابی و زنان برهنه در جامعه جوان را در جامعه از کار می اندازد. اما آنها به دنبال هدفی خاص هستند.
اگر در برده داری در زمان قدیم، برده نمیتوانست کاری که میخواهد بکند و باید به دستور رئیسش عمل میکرد، حداقل در فکر و خیال و علایق درونیاش آزاد بود و آزاد میاندیشید. میتوانست با قراردادهایی و معین کردن مقداری از فعالیتها به مرور زمان خود را آزاد کند.
اگر چه ممکن بود برایش گران تمام شود ولی میتوانست از طریق راههای متعددی فرار کند و یا حتی به رئیسش آسیب بزند. حتی میتوانست به مرور زمان شخصیتی برتر شود که شئوناتی از حکومت را هم به دست بگیرد. بودند برده هایی در تاریخ که با توانمندی هایی که از خود نشان دادند، ابتداء آزاد و بعد از مدتی به مقامات حکومتی رسیدند.
اما در برده داری نوین، دیگر کسی حتی توان فکر و خیال و آرزو ندارد. حتی حق دانستن چیزی خارج از چارچوب را ندارد. ما تنها چیزی میخواهیم که به ما القاء میشود و تنها چیزی را دوست داریم و یا آرزو میکنیم که به ما گفته اند باید آرزو کنی.
در برده داری نوین، کسی نمیتواند از ساختارها خارج شود. من یا باید دکتر باشم یا مهندس یا طلبه یا تاجر یا معلم یا کار آفرین یا … ولی هر یک از اینها قوانین و محدودیتهایی دارد که من فقط در چارچوب آنها میتوانم فعالیت کنم. اگر من طلبه ای باشم که با نظر اربابهای برده داری نوین مخالف باشم، نمیگذارند قدم از قدم بردارم! برای من مسیر کاملا تعیین شده است و حق ندارم از آن مسیر تخطی کنم و خود بردههای جامعه نوین مانع من میشوند که مسیری را که برای به بردگی گرفتن من تعیین شده است، طی نکنم. این مسائل اگرچه شاید جملاتم مبهم باشد ولی ان شاء الله در ادامه تکلیف تک تک جملات روشن خواهد شد.
اربابهای برده داری نوین را نه کسی میشناسد و نه میتواند به آنها دست پیدا کند ونه میتواند از دست آنها فرار کند! گویا حکومتی دارند که تمام حاکمان برده آنها هستند.
نوع برده داری جهانی به گونه ای است که نه کسی بتواند به حاکمان راه پیدا کند و نه کسی از طبقه حاکمان و فرزندان آنها از این طبقه خارج شود. فاصله سائر اقشار از این طبقه هم روز به روز دورتر میشود.
اگر کسی اینها را بفهمد، تازه خواهد فهمید که مهدی کیست و چه قرار است بکند و ایمان به مهدی چه درجه بالایی از ایمان است.
بگذارید امروز فیلمی برایتان تعریف کنم. این فیلم، فهم خیلی از صحبتها را برای شما آشکار خواهد کرد.
بگذارید پرانتزی را برایتان باز کنم.
نمایش ترومن!
یکی از فیلمهایی که در دوران قبل از دبیرستان دیده ام، فیلمی است به اسم: «نمایش ترومن»
اینجا خلاصه ماجرای فیلم را با زاویه تحلیلی که خودم مد نظر دارم عرضه میکنم. شاید این فیلم کلا برای چیز دیگری ساخته شده باشد ولی برداشتی که من از این فیلم ارائه میدهم، برای تبیین منظورم فوق العاده مناسب است.
خلاصه این فیلم:
یک شهرک سینمایی بسیار بزرگ ساخته اند که شبیه یک شهر است. شهری که حالت جزیزه ای دارد. ماجرا از این قرار است که نوزادی قرار است به دنیا بیاید که قرار است از تمام زندگی او فیلم گرفته شود! یعنی او شخصیت اول فیلمی است که موضوع فیلم زندگی واقعی اوست. همه اطرافیانش هم بازیگر هستند و بازیگر شخص اول، یعنی خود او، از این داستان بی خبر است. او فکر میکند همه چیز عادی است و اصلا اطلاعی از داستان ندارد ولی همه اطرافیانش بازیگر هستند.در این شهر ۴۰۰۰ هزار دوربین مخفی کار گذاشته اند که از حالات مختلف زندگی او به صورت زنده فیلم برداری کند و در شبکه ای به اسم شبکه ترومن(اسم این فرد) پخش شود.
برای اینکه این کودک به فکر خروج از این شهرک نیفتد نیز از کودکی راهکارهای مختلفی در پیش گرفتند.
مثلا در کودکی یک بار او را به دریا بردند و در آنجا به صورت نمایشی طوفانی درست کردند و پدر او را در آن طوفان غرق کردند. این خاطره تلخ باعث شد که او همیشه از دریا و طوفان بترسد. هر بار که نزدیک این دریای مصنوعی میرفت، طوفانی به پا میکردند تا حتی فکر دریا هم به سرش نزند و فقط از ترس از آنجا فرار کند.
یا مثلا وقتی از او علاقه ای به محیط خارج از شهرک جزیزه مانند، میدیدند، سریعا او را منصرف میکردند. مثلا جهان گردی را کار احمقها و انسانهای بی فهم و شعور و بیکار جلوه میدادند و جزیره را بهترین نقطه جهان معرفی میکردند.
تا اینکه آرام آرام ترومن بزرگ شد و متوجه وقائعی غیر عادی شد. مثل اینکه چرا کسی نمیخواهد او در مورد فضای خارج فکر کند. چرا شهر مسائل تکراری زیادی دارد. مثلا میدید که تعدادی ماشین روزانه به ترتیب مسیر یکسانی را طی میکردند! گویا مأمور این بودند که همیشه در شهر در یک مسیر یکسان بچرخند.
یا مثلا یک بار از آسمان یک پروژکتور به سقف ساختمانش سقوط کرد(آسمان شهرک و حتی خورشید و ماه آن مجازی بود و با نوعی نور پردازی درست شده بود! مأموران شهرک که در حال تعمیر یکی از پروژکتورها در ارتفاع بالا بودند، اشتباها موجب سقوط یکی از آنها شدند).
خلاصه اینکه قضایای عجیب و بسیاری از مسائل دیگر او را حساس کرده بود و نمیدانست دقیقا باید چه کند. هر نوع ابراز این مسائل عجیب و غریب نیز، از طرف اطرافیان واکنش تندی به دنبال داشت که او مشغول فکر کردن نشود.
خلاصه اینکه ترومن بعد از شکست در راههای مختلفی که برای فرار انجام میداد، بالاخره توانست فرار کند!
او سوار قایقی که پدرش در آن غرق شده بود، شد و به سوی دریا رفت. تا اینکه:
به انتهای شهرک رسید.
در این لحظه متوجه شدند که او کجاست و شروع کردند با بلندگوهای شهرک با او صحبت کردن.
سرمایه گذار اصلی طرح شروع کرد، برای او حقایق را بیان کرد. اینکه او چه بوده و در این شهرک چه کارهایی انجام میشده است. بیان کردن اینکه برای او همه چیز فراهم بوده است و اگر بدون خروج از شهرک برگردد به زندگی عادی، همه چیز برای او فراهم خواهد بود. شروع میکند او را از فضای بیرون ترساندن و …
در آخر بعد از صحبتهای مختلف، ترومن تصمیم میگیرد که به بیرون رود و زندگی واقعی را تجربه کند.
حالا این فیلم را تعریف کردم برای چه؟
تحلیل فیلم پخش شده!
فیلم نمایش ترومن را خلاصه تعریف کردم. واقعیت این است که زندگی ترومن، بزرگنمایی زندگی تک تک افراد بشر در عصر جدید است. همان طور که ترومن حق نداشت، تفکراتی بکند که مورد رضایت سازنده فیلم دنیای زندگی او نبود، «ما» هم فقط در چارچوبهای تعریف شده، حق فکر کردن داریم.
علایق ما دقیقا مانند آنچه که در این فیلم بود، کانالیزه شده است. ما حق نداریم به آنچه دوست داریم، علاقه داشته باشیم. علایق برای ما تعریف شده هستند. حتی مسیرهای زندگی نیز برای ما از پیش تعریف شده اند. تعدادی کانال طراحی کردهاند که هر کسی متناسب با ویژگیهایی که دارد باید در آن مسیر حرکت کند و اگر از آن تخطی کند، عالَم و آدم، سر او میریزند و او را سرزنش میکنند و به نوعی از حرکت در مسیر باز میدارند.
دنیای ما شبیه یک استادیوم است که ما را وسط آن انداخته اند. یک عده در حال کف و هورا کشیدن هستند و به ما یک سره میگویند : برو برو! …. ولی کجا بروم؟ اینجا کجاست؟ من چرا در آن قرار گرفته ام؟ برای چه باید بروم؟ چرا من را تشویق میکنند؟ جالب اینکه اگر از خود تشویق گران بپرسیم چرا تشویق میکنید، خواهند گفت: نمیدانیم! این حال و روز تک تک مخاطبین ماست. بی هدفی و جو گیری! اول اینکه هدفی ندارند و دوم اینکه صرفا تحت تأثیر جو و فضا قرار گرفته اند و دارند میدوند! میگویی کجا میدوی؟ میگوید نمیدانم.
یک آقایی در یکی از پارکهای تهران، از صد نفر، اتفاقی مصاحبه گرفته بود. سؤال این بود. هدف شما از زندگی چیست؟ قدر مشترک همه پاسخها : بی هدفی بود!
یکی میگفت باید دوید دیگر! یکی میگفت همین طوری! یکی میگفت نمیدانم. یکی میگفت فکر نکرده ام و فرصت فکر هم ندارم. یکی میگفت حوصله فکر کردن به این چیزها را ندارم و …
هفت میلیارد نفر در این حال و روز هستند. میدوند و با سرعت هم میدوند ولی به سوی مرگ. حتی خود ما طلبهها هم با صرف نظر از مقام شعار دادن و حرفهای عرفانی قشنگ زدن، آیا واقعا از این قاعده خارج شده ایم؟ مجتهد بشی که چی؟ مبلغ بشی که چی؟ درس بخونی که چی؟ هر چی بگی آخرش یک «که چی» میشود گذاشت.
در طلابی که با آنها دوست هستم، تا به حال به عدد انگشتان یک دست، طلبه ندیده ام که به این جواب رسیده باشد و آن را درک کرده باشد. خدا میداند به عدد انگشتان دست ندیده ام. از حرف زدنها و گوشه های کلمات کاملا پیداست که در آبادی کودکی به سر میبرد، زمانی که پستانکی او را آرام میکند و نبودنش گریه او را در میآورد. نمره ای خوشحالش میکند و امتحانی کل زندگی و افکارش را متأثر میکند. آفرینی از اعتدال خارجش میکند و توبیخی سبب نشان دادن حقیقت درونیش میشود.
ما در دنیایی هستیم که مشغول دویدن با تمام سرعت به ناکجا هستیم و همه خود را عاقل میپنداریم!
با سند صحیح در کافی چنین میخوانیم: «العامل علی غیر بصیرة کالسائر علی غیر الطریق، لا یزیده سرعة السیر الا بعدا عن الطریق»
هر چه سریعتر بدویم، وقتی هدف را اشتباه گرفته ایم، از مقصد دورتر میشویم. لحظه لحظه زحماتمان مصروف دورتر شدن خواهد بود. برده داری نوین که میگفتم همین است. همه افراد را مشغول کنند به چیزهایی که میخواهند. همه مشغول شوند به چریدن و حتی فکر نکنند که چرا باید چرید! حتی طلبه ها.
نمیدانم میدانید کجای بحث هستیم یا خیر؟ گفتیم مخاطب ما، نماز خوان نیست! حجاب مطابق فطرت را دوست ندارد. چرا؟! چون چیزهایی به او آموزش داده میشود و سبک فکری به او داده شده و احساساتی به او القاء شده است که نمیگذارد او در خارج از آن چارچوبها باشد. گفتیم این همان برده داری نوین است. ابزار برده داری نوین هم، عمدتا رسانه ها هستند. رسانه ها تورهای برده گیری هستند. اگر مخاطب ما عاشق غرب است، یکی از مناشئ اصلی اش، تربیت رسانه ایست.
تا اینجا به بحث پرداختیم که در برده داری نوین، علایق واقعی نیستند. جوّی هستند. ما باید بدویم دنبال آنچه که واقعا اگر خودمان بودیم، چه بسا خواهان آن نبودیم. علایق ما کانالیزه شده هستند.
نه تنها علایق، بلکه دانشهای ما نیز کانالیزه شده هستند. ما فقط آنچه را میدانیم که میخواهند. اگر آنها نخواهند، هیچ نخواهیم دانست! مثلا عینکی که گفتم، کاملا مثال گویایی است. بگذارید کمی اثباتی تر صحبت کنم.
تعداد کل شهدای جنگ تحمیلی چند نفر است؟ چیزی حدود ۳۰۰ هزار نفر.
در واقعه ۱۱ سپتامبر(برجهای دو قلو و هواپیماها)، کمتر از ده هزار نفر زخمی شدند!
در واقعه هیروشیما (بمباران اتمی این منطقه) : ۲۷۰ هزار نفر کشته شدند.
اما آیا میدانستید:
در یک ناحیه آفریقایی ۶۰۰ هزار نفر توسط یک بمباران هوایی کشته شدند؟
آیا تا به حال میدانستید که در یک جنگ داخلی در آفریقا، حدود یک میلیون نفر انسان در جنگی که سلاح عمده آنها داس و تبر بود، کشته شدند؟
آیا میدانستید که در کشوری آفریقایی که حدود ۴۵۰ میلیون نفر جمعیت دارد، حدود ۷۰ مسلمان هست که از آنجا که پلیس آن کشور(که فرانسوی هستند) هیچ تعهدی نسبت به مسلمانان آن منطقه ندارند و مسیحیان تندرو آن منطقه، سر مسلمانان را با تبر قطع میکنند و به وضع فاجعه باری میکشند؟
آیا تا به حال از حمله های وحشتناکی که بر علیه شیعیان مظلوم مناطقی خاص در پاکستان و افغانستان صورت میگیرد، خبری داشته اید؟ آیا تا به حال حتی اسم پاراچنار را شنیده اید؟
این خبرها کاملا موثق هستند و حتی شما با جستجویی مختصر در صفحات اینترنتی میتوانید از برخی از آنها مطلع شوید، ولی براستی چرا معمول ما از آنها خبری نداریم؟
چون در دنیای رسانه ای زمان ما، میخواهند خبرهایی خاص منتشر شود و از پخش خبرهایی دیگر ناخوشنود هستند. آری! همه مردم باید ببینند آنچه را که آنها میخواهند.
آری! شعار دهکده جهانی را دادند و گفتند که در عصر اطلاعات دنیا مانند دهکده ایست که همه از احوال هم خبر دارند! ولی واقعیت این است که عالم را دهکده ای مجازی کردند تا کسی نداند که در عالم چه خبر است! همه در این دهکده تخیلی زندگی کنند.
برده داری نوین حتی مدیریت طرز فکر را نیز بر عهده میگیرد
مدیریت تنها در کنترل اطلاعات و عواطف نیست بلکه نوع مواد علمی معتبر و غیر معتبر نیز در حال مدیریت شدن است.
گفتم: بگذارید مثالی بزنم. روزی بر سر سفره نشسته بودم و طبق دستور اسلامی معتبر، مقدار کمی نمک بر روی قاشق ریختم و خوردم.
یکی از بستگان که روی سفره نشسته بود گفت: غذا نمک دارد! نمیخواهد نمک بریزید!
گفتم: مستحب است که قبل از غذا و بعد از آن مقدار کمی نمک بخوریم.
گفت: خب غذا نمک دارد! شاید اون مال وقتی باشد که در غذا نمک نمیریزند!
من که سریعا دو هزاری ام جا افتاد، فائده ای را مطرح کردم. گفتم که نمک خوردن قبل و بعد از غذا به نوعی سبب ضد عفونی شدن مجاری میشود.
یکی از بستگان دیگر ما که در سر سفره بود: فائده ای دیگر هم بیان کرد و گفت: قبل از غذا نمک منجر به جاری شدن بیشتر بذاق دهان میشود(که خود آب دهان، در هضم غذا کمک میکند) و اشتهاء را باز میکند و در انتهای غذا خوردن نیز، از آنجا که آب دهان بازی است، از اسیدی شدن زیاد معده جلو گیری میکند.
آن فامیلی که اعتراض کرده بودند، گفتند: آها! حالا شد!
از این گفتگوها در زندگی روزانه ما بارها و بارها تکرار میشود و یک نکته بسیار مهم در دل آنهاست و آن اینکه:
آنچه در استدلالهای مردم حاکم است، علم(به معنای امروزی آن است) است و نه وحی و دین. اینکه پیغمبر چیزی گفته باشد یا نگفته باشد تنها زمانی ارزش دارد که مستند به علم جدید باشد.
این تفکر که درجات مختلف آن از علمای نو معتزلی شیعه و سنی و دگراندیشان وجود دارد، به صورت عام در میان مردم کل دنیا شایع است. منشأ اصلی آن هم رسانهها هستند. رسانهها به شکلهای مختلف و در قالبهای مختلف این تفکر را از کودکی، در ما نهادینه کرده اند.
از کودکی در فیلمها و کارتونها تنها استدلالهایی قابل قبول بوده اند که به نوعی به علم به معنای امروزی آن مستند شوند. برخوردهای دینی همواره نوعی احساسگرایی و خروج از عقل تلقی شدهاند.
آری! همین رسانه جمهوری اسلامی خودمان که به دست خود ساختیم و رله کننده برنامههایی است که آنها را به اهدافشان میرساند.
کارکردهای برده داری نوین تنها در زمینه دین نیست. حتی در سیاست هم هست. یکی از معضلات اجتماعی مردم آمریکا، نژاد پرستی بسیار شدید آنهاست. مردم آمریکا به تصریح خود متخصصین جامعه شناسشان، بسیار نژاد پرست هستند و مدتهاست که برای حل این مشکل، راهکارهای مختلفی پیش گرفته اند.
تا به حال فکر کرده اید که چه طور شده است که در دو دوره قبلی ریاست جمهوری، یک سیاه پوست رأی آورده است؟
این مسأله به قدری در میان آنها ریشه دوانده است که حتی در طبقه نخبگانی آنها و مسئولین کلان آنها، این مسأله مشهود است و حتی بعضی از سیاستمداران آنها نسبت به اوباما واکنشهای خیلی زشتی به دلیل سیاه پوستی او نشان میدادند.
شاید یکی از مؤثرترین امور در انتقال این معنا به ناخودآگاه مردم که :
«رئیس جمهوری مقوله ای رنگ بردار نیست و میشود یک سیاه پوست هم رئییس جمهور باشد»
فیلمهایی باشد که در طول سالیان متمادی تولید شد و در تمامی آنها رئیس جمهور آمریکا یک سیاه پوست بوده است!
این یعنی بیاییم خرج کنیم و واقعیت را به گونه ای که میخواهیم در آینده رقم بزنیم.
برخی به فکر پیش بینی آینده هستند. پیش بینی آینده یعنی رویکرد منفعلانه نسبت به آینده. یعنی من بدانم که چه خواهد شد. ولی برخی پا را از این فراتر میگذارند و به فکر آینده نگاری هستند. یعنی ما باید آینده را آن طور که خود صلاح میدانیم رقم بزنیم! آن طور که میخواهیم.
یکی دیگر از هنرنمایی های برده داری نوین، آینده نگاری فوق العاده آن است. شاید شما هم اسم کارتونی که در آن ترامپ را به عنوان رئیس جمهور آینده آمریکا معرفی میکند شنیده باشید! شاید کلیپهایش را دیده باشید! شاید تصاویر بعینه مشابه آن کارتون با واقعیتهایی که بسیار بعد از پخش آن کارتون به تحقق پیوسته است دیده باشید!
قبلا سر بسته گفتم که نظام طبقه اشرافی گری در مقابل طبقه ضعفاء عملا در دنیای امروز در حال تحقق است و مثالهایی از تونی بلر و کتابی در مورد کاخ سفید عرض کردم(در فایل وردی که به اشتراک گذاشته بودم). آری! برده داری نوین، ساختاری برای رقم زدن آینده مطابق میل و خواسته آنهاست.
اینکه در جوامع ما، غرب پرستی را راه می اندازند، برای چیست؟ برای اینکه فردا مغزهای ما برای آنها کار کنند. برای اینکه فردا، حکومت ما را مطابق میل خویش تنظیم کنند. برای اینکه با شهوات، قدرت جوانان ما را از کار بیاندازند. جوانانمان مشغول لذت و شهوت شوند و برای آنها دردسری درست نکنند. جالب اینکه در حالی که دنیا را غرق در اینها میکنند، فرزندان خودشان نه حق استفاده از اینترنت دارند(مثل دخترهای اوباما که تنها هنگامی اجازه استفاده از اینترنت داشتند که پدر در صندلی در کنار ایشان نشسته باشد) و نه حق استفاده از شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک و … دارند و مثل فرزندان استیو جابز(رئیس اپل بود و فوت شد) حق استفاده از آی پد ندارند و فرزندانشان در مدارسی با قوانین بسیار ویژه درس میخوانند که زمانی گرفتاریهای فساد کلی نشوند تا از علم و به دنبالش قدرت جا بمانند.
طبیعی است که در زمانی که سایر نوجوانان در گیر و دار لذت در دوران نوجوانی هستند و غرق این و آن هستند، طبیعتا نوجوانان این افراد که در شرایطی متفاوت زندگی میکنند، به جای اینکه انرژی فوق العاده نوجوانی را در مسیر شهوت خرج کنند، در مسیر علم و مدیریت و امثال آن خرج میکنند و به تبع در حالت عادی اینها رؤسای جامعه بعدی خواهند بود.
شبیه شاهنشاهان که فرزندشان شاه بودن را به ارث میبرد، این افراد نیز کاری میکنند که فرزندانشان رؤسای جامعه بعدی باشند، البته به سبکی متفاوت!
مهمترین ابزار برده داری نوین که شما تعیین کنید که چه کسانی رئیس و چه کسانی زیر دست باشند، صنعت سرگرمی است. چیزی که با آن بتوان نوجوانان را غرق در هزار و یک چیز کرد و نگذاشت که آنها از ظرفیتهای وجودی خویش استفاده کنند.
یکی از ارکان صنعت سرگرمی زن است. اگر زن برهنه باشد، بهترین ابزار برای مشغول کردن پسران و مردان به خود است. زن جاذبه های زیادی دارد که هم در صنعت سرگرمی و هم در تبلیغات کالا به شدت مورد استفاده قرار میگیرد. زن بهترین ابزار برای برده گیری نوجوانان و جوانان است. تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
زن در اسلام
حال که این مقدمات را از منظر گذراندیم نوبت به این میرسد که حرف اسلام را بفهمیم. اسلام خیلی زیبا حرف زده است. اسلام میگوید ای زن! ارزش تو بیش از یک ابزار برای مشغول کردن این و آن به توست.
در همین اخباری که در بالا نقل کردم، زنان زیادی را میبینید که در تظاهرات شرکت کرده اند و بالای دست خود شعارهایی دارند که از اینکه زندگی آنها مصداق شهوترانی مردان است اعتراض میکنند. در خبری که در اعتراض زنان کشور کره به دوربینهای مخفی مردان در دستشوییهاست، شعارهایی میبینیم که گفته اند: «زندگی ما، فیلم پورن شما مردان نیست»
باید پرسید که چه چیزی سبب شده است که مردان این قدر جسور شوند؟! چه چیزی سبب شده است که مردان این قدر به دنبال این چیزها باشند؟! الآن شاید در کشور ما، به ندرت مردی را بشود پیدا کرد که از دیدن قضای حاجت یک زن، خوشش بیاید! معمولا احساس چِندش و نفرت دارند! در حالات دیگر، خب بحث دیگری است. غریزه خوشش میآید. ولی در حالت دستشویی و قضای حاجت چنین مسأله ای نیست.
ولی مرد وقتی چشمش آزاد باشد و هر چه را ببیند، این غریزه فطری از کنترل خارج میشود و روز به روز بیشتر میخواهد و چیزی نمیتواند آن را اشباع کند.
جایی میخواندم که یک زن در یک کشور از این کشورهایی که محدودیت پوشش ندارند، به شکم خود دوربین مخفی وصل کرده بود و لباسی پوشیده بود که شکم او پوشیده نبود. در مسیری که از نزدیک به ۵۰ نفر گذشته بود، بر اساس دوربین دیده بودند که به جز یکی دو نفر همه به آن قسمت زن نگاه نامناسب و خیره داشتند. این یعنی در کشوری که کلا این چیزها آزاد است هم، این غریزه مرد با این مسائل فروکش نمیکند. این غریزه شبیه آب دریاست که اگر در بستر مناسب خود ارضا نشود، دقیقا مانند آب دریا که فرد تشنه را تشنه تر میکند، چنین خواهد شد.
اسلام میگوید ای انسان! ای زن! شأن تو برهنگی نیست.
امروزه بحث حجاب اجباری و قانون حجاب کمی داغ شده است.
میخواهم چند جمله در مورد اولا پشت صحنه این بحث بگویم و بعد هم برخی از شبهات و سؤالات اطراف این مسأله را بررسی کنم.
پشت صحنه این بحث بر اساس توضیحات بالا باید روشن شده باشد. تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
اسلام به قرائت صحیح، بزرگترین دشمن برده داری نوین است.
اسلام نوری در دل جوانان و نوجوانان می اندازد و زمینه ای برای ایشان ایجاد میکند که از آنها چمرانها ساخته شود. بابایی هایی ساخته شود که در اوج شهوت جوانی پیشنهاد استاد زن خودشان را برای خوشگذرانی جنسی، رد کنند. حججیهایی بسازد که در لحظه ای که به خاطر ارزشهایشان بناست سرِ آنها از تنشان آن هم توسط داعش کثیف ریخته شود، ذره ای ترس و دلهره در چهره نداشته باشند و با آرامش تمام، بر ارزشهای خود بایستد.
چنین موجوداتی مهار ناشدنی هستند. چنین موجوداتی نظم جهانی را به هم خواهند ریخت. چنین موجوداتی نخواهند گذاشت یک عده قلدر، به مردم ظلم کنند و خودشان حکمران جهان باشند. چنین موجوداتی را نمیشود مشغول زن و سرگرمی کرد.
زنی که اسوه او زهرای اطهر است، قابل کنترل نیست. او فرزندانی خواهد ساخت که فدائیان حق و حقیقت باشند. چنین زنی به تنهایی میتواند چندین چمران بسازد.
طبیعی است که باید با چنین مسأله ای مقابله کرد.
به قول رابرت مرداک، راه از بین بردن اینها، از بین بردن اینها، از بین بردن خانواده است. و محور خانواده مادر است. اگر ما دختر ایرانی را نابود کنیم، کثیف کنیم. دیگر مسلمانان چیزی نخواهند داشت. چون دیگر موتور تولید چمران را نابود کرده ایم. چه طور میتوان خانواده را نابود کرد؟
کافیست زنان برهنه را در خیابانها روانه کنید. نوجوانان فریفته خواهند شد و به جای اینکه از استعدادهایشان استفاده کنند، مشغول این و آن خواهند شد.
خانواده هم از هم خواهد پاشید. مردان مجرد انگیزه ای برای ازدواج پیدا نخواهند کرد. نیازهای جنسی خود را در قالبی کم هزینه تر از خانواده بر طرف خواهند کرد. مردان متأهل هم که این زنان آرایش کرده را ببینند، دلشان فریفته آنها خواهد شد. علاقه شان به همسر کاهش خواهد یافت و به مرور آمار طلاق به افتضاح ۳۰ و چند درصد فعلی خواهد رسید.
به قول آن مرد خبیث اسرائیلی: تجربه موفق ما در اسپانیا(که سالها از مراکز علمی مهم مسلمانان بود و آن زمان به آنجا آندلس گفته میشد) سبب شد که این تجربه را در کشورهای دیگر پیاده کنیم. ما مسلمانان را از آندلس با زن و شراب اخراج کردیم!
و به قول آن خبیث دیگر یهودی: زن و شراب اسلحه آخوند کُش است.
لذا توصیه اولی بر این است که ابتدا وارد بحث حجاب اجباری نشویم. داستان و اصل بحث چیز دیگری است. متعلق به الآن هم نیست. این انگلیسیهای خبیث از زمان رضاخان داشتند آن را اجرا میکردند. هر زمان هر قدر توانستند اجرا کردند. الآن هم یک بخش دیگر آن در حال اجراست.
نابود کردن خانواده! مسأله این است!
اصل داستان این است. نابود کردن خانواده! امروز از حجاب اجباری بحث میکنند. فردا از شراب اجباری! پس فردا از هم جنس بازی! دقیقا مسیری که در خود غرب پیش بردند. در خود غرب امروز گاهی عقد همجنسابازان را در کلیسا میخوانند! در ابتدای نوشته شواهدی از بدبختی وضع خانواده در غرب بیان کردم.
تِز و ایده اصلی آنها هم این بود که خانواده هزینه زیادی بر دوش کشور میگذارد و مانع از سود حداکثری اربابان برده داری نوین میشود. وقتی مرد کار کند و زن و فرزند نتیجه مزد او را بخورند، پول کمتر و برده کمتری نصیب این اربابان میشود. لذا چه بهتر که اینها جدای از هم زندگی کنند و با هزینه حداقلی کاواره ها اداره شوند و در عوض آنها پول بیشتری به جیب بزنند!
قسمت کوه یخِ پنهانِ داستانِ حجاب اجباری و قانون حجاب اینجاست: نابود کردن خانواده برای نابود کردن جامعه متعالی و رو به رشد. مبارزه با دین!
گاهی برخی نا مطلع میگویند مشکل اصلی ما حجاب نیست! این همه مشکل داریم. بی کاری جوانان مشکل ماست. اختلاس مشکل ماست. زن بی سر پرستی مشکل ماست که به دلیل نداشتن سرپرست و مال، ناچارا تن به فساد میدهد.
نه خیر! مشکل ما دقیقا مسأله حجاب است. مسأله حجاب از مشکلات درجه اول ماست. از آن ارکانی هست که اگر خراب شود، مستقیما خانواده را نابود میکند. جوان ما را نابود میکند.
فکر کردید این خانم بر سر پرست چرا بی سرپرست است؟ چرا تا به حال ازدواج نکرده است؟ چون نیازهای جنسی مردان در کف خیابان برطرف میشود و الا چرا یک زن بی شوهر باشد؟ چرا شوهر قبلی او، او را طلاق داده است؟ واضح است! شوهر قبلی او زنهای آرایش کرده اینجا و آنجا را دید و دیگر زن خودش برایش جذابیتی نداشت! در نتیجه آرام آرام دعواها شروع شد و آخر سر کار به طلاق رسید! یا شاید شوهرش به دلیل ازدواج دیر هنگام و دیدن زنهای مختلف در کف خیابان در دوران نوجوانی گرفتار خودارضایی شدید شده بود و ارام آرام زود ارضا شده بود و بعد از ازدواج دچار سردی شده بود و نمیتوانست نیازهای جنسی زن را بر طرف کند. نه خودش از زندگی لذت میبرد و نه زن را ارضا میکرد.
چرا جوان بیکار است؟ بنده که سالهاست کار تبلیغی دانشجویی میکنم شدیدا بر این عقیده هستم که تا به حال حتی یک نفر انسان با عرضه بی کار ندیده ام! شاید مدرک عالی داشته باشد ولی واقعا عرضه ندارد. یک سر به خوابگاههای دانشجویی بزنید ببینید جوانان ما صبح را چه طور به شب میرسانند! میگویند: خدا پدر و مادر لبتاب و گوشی را بیامرزد! عمده روزشان به دیدن فیلم و این ور و آن ور رفتن در شبکه های اجتماعی میگذرد.
طبیعی است که چنین دانشجویی به جایی نمیرسد. طبیعی است که بعدا کار خوبی نخواهد داشت. طبیعی است که بی کار شود!
حتی درسخوانتر ها هم چنین هستند. چه قدر مهارتهای لازم برای موفقیت شغلی را یاد گرفته اند؟ چه قدر مدیریت نیرو بلد هستند؟ چه قدر بازاریابی بلد هستند؟ چه قدر خلاق هستند؟
بخش زیادی از ناتوانی آنها در این امور به همین نکته بر میگردد که ذهنشان مشغول هزار و یک چیز است که نباید باشد.
بله حجاب مسأله اولویت دار جامعه ماست. ما هیچ وقت نمیخواهیم مسیری که خود غرب امروز به اشتباه بودن آن رسیده است و مشغول دست و پنجه با معضلات آن است برویم.
چرا خانواده را نابود کنیم؟ در روایات داریم که نهادی نزد خداوند محبوبتر از خانواده نیست. خانواده کارخانه انسان سازی است. کارخانه چمران سازی است.
بدیهی است که اگر حجاب اجباری در شرایط کنونی کنار برود، ما هم تافته جدابافته ای از ترکیه و امثال آنها نیستیم. ترکیه بیشترین درصد مسلمان نشین جهان را نسبت به جمعیتش داشت ولی وضع آن این شد که میبینید.
نتیجه برداشتن قانون حجاب برهنگی افراطی است که غرب به آن رسیده است و به دنبال آن تمام اتفاقات بدی که گفته شد رخ خواهد داد.
لذا بحث حجاب اجباری بیش از اینکه یک بحث شرعی باشد، یک بحث عقلی است که افرادی که سازو کار برده داری و نظم جهانی نوین را درک کرده اند، به وضوح اهداف آن و ضرورت آن را درک میکنند. یعنی حتی اگر اعتقادی به دین نداشته باشیم و صرفا یک پراگماتیسم(عملگرای) مطلق باشیم، اگر بخواهیم جامعه و نه نوادگان اربابان برده داری نوین، رشد کنند، طبیعتا باید صنعت سرگرمی و مهمترین ابزار آن را که زن باشد، در جامعه کنترل کنیم.
بلکه مسأله اصلی حجاب نیست! مسأله اصلی خود دین است…
استراتژی کوه یخ میگوید توجه کن که مشکل اصلی دین است. همه حرفها بهانه است.
البته باید حرفها را هم شنید و بررسی کرد ولی هیچ وقت به ظاهر حرف متمرکز نشو… اصل داستان چیز دیگری است.
توجه شما را به کلیپی مفهومی در مورد حجاب و تأثیر جلوه گری زنان در نابودی بنیان خانواده جلب میکنم:
جمع بندی حکمت و فلسفه حجاب
حال که این صحبتها را شنیدی میتوانم با تو در مورد حکمت و فلسفه حجاب صحبت کنم.
به نظرم الآن بهتر بفهمی که وقتی میگویم حجاب سبب حفظ خانواده است، چه منظوری دارم.
اگر الآن بگویم که امپراتوری طاغوتی در جهان، بدون فرهنگ برهنگی یک پایش لنگ است، بهتر بفهمی چه میگویم.
اگر بگویم حجاب سبب سلامت اخلاقی جامعه و آرامش اولا خود زن و بعد دیگران است، بهتر بفهمی منظورم چیست! وقتی در آمارهای تکان دهنده غرب که صرفا مشتی از خروار بود تأمل کنی به خوبی این مفهوم را درک خواهی کرد.
اگر به تو بگویم خانواده در غرب به دلایلی از جمله عدم رعایت همین مسأله نابود شده است، بهتر منظورم را میفهمی که منظور از خانواده تک نفره چیست!
اما هنوز با تو در مورد این مسأله حرف دارم. یکی از بحثهایی که خصوصا در این سالهای اخیر بحث آن داغ تر شده است، بحث حجاب اجباری است. این بحث در واقع امتدادی از همین بحثی است که تا کنون گذشت ولی افراد سطحی معمولا ریشه های این جنجالها را درک نمیکنند و در ظواهر آن میمانند. تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۷٫ حجاب اجباری[۷]
مسأله حجاب اجباری در سالهای اخیر جدیتر مورد بحث قرار گرفته است. هدف هم همان حاکم کردن برهنگی در جامعه برای ازاله فرهنگ دینی است. بدیهی است که نتیجه اجباری نبودن حجاب در جامعه امورز که دائما فرهنگ برهنگی در آن در حال ترویج است، چیزی جز برهنگی نیست.
اما گاهی برای این مسأله استدلالهایی هم ذکر میشود. افراد سطحی در ظاهر این استدلالها میمانند و خود را مشغول آنها میکنند ولی استرتژی کوه یخ میگوید که همواره صرفا ۹ درصد از کوه یخ بالای آب و است و ۹۱ درصد آن زیر آب است که دیده نمیشود. در بررسی افکار مختلف همواره باید توجه اصلی را به ۹۱ درصد زیربنایی که دیده نمیشود معطوف کرد و نه ظاهر ۹ درصدی!
اما بالاخره باید جواب همان ۹ درصد هم داده شود. صحبتهایی که تا کنون در عناوین قبلی داشتیم، بیشتر ناظر به ۹۱ درصد بود. مهمترین بخشهای ۹ درصد استدلالهای ظاهری را هم ذکر میکنیم و پاسخ میدهیم.
مثلا میگویند: در کشور ما آرایش زنان به مراتب بیشتر از کشورهای غربی است. علت این مسأله حجاب اجباری است. بی روسری بودن بدون آرایش به مراتب محرکیت کمتری نسبت به یک شال و کلی آرایش دارد.
اما جواب اینکه ما در تحلیل هر پدیده اجتماعی باید علتهای آن را با روش علمی و دقیق کشف کنیم. چه کسی گفته است که حجاب اجباری در جامعه سبب این آرایشها شده است. قرنها در کشورهای مسلمان حجاب اجباری بود و هیچگاه آرایش هم نبود. حتی بعد انقلاب حجاب اجباری شد ولی تا دهه هشتاد خبری از این آرایشها نبود. چه شد که از ۷۶ تا ۸۴ و بعد به دنبال آن، این همه این امور رواج پیدا کرد؟
اگر علت آن حجاب اجباری بود پس در این قرنهای متمادی چرا خبری از آن نبود با آنکه آنجا هم حجاب اجباری بود؟
علتش واضح است. از سال ۷۶ به بعد اولا اینترنت آرام ارام وسعت گرفت. ثانیا دولت وقت، به شدت برنامه های پشت صحنه ای برای ترویج فرهنگ غربی در کشور پیاده کرد. ثالثا به شدت ماهواره رواج پیدا کرد. در فیلمهایی که پخش میشد، وقتی جوانان ما آنها را نه بلکه بزک کرده آنها را میدیدند ، فیلمهایی را میدیدند که با این هدف ساخته شده بود که جوانان ما را اغوا کند، و از سویی ضعف جریان ترویج دهنده برنامه های حق خصوصا در تأثیرگذاری بر دختران، همه اینها دست به دست هم داد که آن جریان ذائقه نوجوان و دختران ما را عوض کند و آرام ارام چهره آنها عوض شود.
دقیقا اتفاقی که در خود غرب افتاد. برهنگی رواج یافته در غرب ساخته تبلیغ وسیع جریانی بود که این برهنگی به نفعش بود. همان جریان در سالهای متعدد مشابه همین مسأله را درکشورهای دیگر هم پیاده کرد.
بعد از سالهای ۸۷ هم که آرام آرام شبکه های اجتماعی و خصوصا فیس بوک و بعد هم اینستای نجس، رواج حداکثری پیدا کرد که دوباره موجی شدید و به مراتب بدتر در فضای فرهنگی دختران ایرانی به راه انداخت.
لذا چه کسی گفته است که آرایش کردنها به خاطر حجاب اجباری است.
متأسفانه فیلمهایی هم که از غربیها در جهان پخش میشود حکایتگر واقعیت غرب نیست بلکه کاملا ساخته شده است که فرهنگهای مد نظر آنها را در این کشورها رواج دهد. هیچگاه زندگی غربی به ابتذالی که در فیلمها نشان میدهند، نیست ولی آنها برای کشورهای ما خود فرهنگ غربی را نمیخواهند بلکه فاضلاب فرهنگ غربی را میخواهند! لذا دیتا بیس های علمی خود را با یوزر و پسورد، میبندند ولی یوتیوب و اینستا را در اختیار ما قرار میدهند! تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
یا مثلا میگویند: در زمان پیغمبر و حضرت امیر، هر چند حجاب حکم الزامی بود ولی قانون جامعه نبود و افراد اگر خلاف آن را میکردند، مورد برخود قانونی قرار نمیگرفتند.
در پاسخ به این مسأله از چند جهت باید مطالبی را بیان کنیم. یکی اصل ادعاست که تصور شده است که در جامعه اسلامی زمان پیغمبر و حضرت امیر عدم رعایت حجاب مورد برخورد قانونی قرار نمیگرفته است. دوم بحث دیگری است که قبلا مطرح کردیم. بر فرض محال اگر در زمان پیغمبر چنین چیزی نبوده است، یقینا اقتضاءات زمان حاضر خلاف آن است و اگر پیغمبر در این زمان باشد، یقینا حجاب را اجباری میکند.
ابتدا قسمت دوم را توضیح میدهم. ببینید در خود غرب و خود مسیحیت که حجاب به شکل اسلامی آن رواج نداشت، پوشش بسیار کاملی تا نیمه اول قرن ۲۰ وجود داشت. اما تبلیغات عصر اخیر ورق را برگرداند.
در جامعه عربی هم وضعیت فرق چندانی نداشت. یعنی اوج بی حجابی زنان آن جامعه این بود که موهایشان دیده شود. البته شرایط جغرافیایی جزیره العرب این را هم چندان اجازه نمیداد زیرا بادها و گرمای شدید افراد را ملزم میکرد که بیرون از منزل بر روی سر خود چیزی بیاندازند.
لذا اوج بی حجابی آن زمان چنین بود. البته در کنار خانه خدا برهنگی برای طواف رواج داشت ولی این مربوط به قبل از پیغمبر بود و بعد از پیغمبر و فتح مکه به هیچ وجه چنین پدیده ای نه دیده میشد و نه برای مسلمانان قابل پذیرش بود و حتی یک نقل تاریخی نداریم که در این زمان کسی جرأت کرده باشد که چنین بکند.
لذا آن زمان با زمان ما خیلی فرق دارد. ما به علم قطعی میدانیم که برداشتن قانون حجاب اجباری در این جامعه به معنای برهنگی افراطی است در حالی که جامعه عربی حتی قبل از حجاب اسلام معمولا چنین وضعی نداشته است چه برسد به بعد از اسلام.
اما در مورد آنچه که در مورد جامعه پیغمبر و حضرت امیر باید تذکر داد اینکه:
اجمالا اهل کتاب ملزم به پوشش سر نبودند. در موارد قرارداد ذمه چنین چیزی نقل نشده است که اهل ذمه ملزم به رعایت حجاب بوده باشند ولی باید این نکته را تذکر داد که خود ایشان هم پوشش چندان نامناسبی نداشتند که نیاز به تذکر ویژه باشد. بالاتر اینکه هر چند زنان اهل ذمه ملزم به رعایت حجاب نبودند ولی زنان مسلمان امر شده بودند که خود را نزد زنان اهل ذمه، با حجاب نگه دارند! تعبیر نساءهنّ در آیه ۳۱ سوره نور که در مورد موارد عدم لزوم حجاب است به همین معناست که زنان مسلمان صرفا میتوانند جلوی زنان مسلمان(زنان خودشان یعنی زنان مسلمان) حجاب حداکثری را نداشته باشند ولی جلوی زنان اهل کتاب نباید حجاب بردارند.
در روایات حکمت این حکم چنین بیان شده است که زنان اهل ذمه اگر زینتهای زنان مسلمان را ببینند برای شوهرانشان تعریف میکنند و این سبب میشود که امنیت زنان مسلمان کم شود.
اما اینکه زنان مسلمان نیز از نظر قانونی ملزم به رعایت حجاب نبودند، چندان روشن نیست. مثلا ما در سیره حضرت امیر داریم که اگر میدیدند مردی چشم چرانی میکنند، به او تو گوشی میزدند! چندین مورد این مسأله نقل شده است. حتی یک از نقلهای آن مربوط به زمان حکومت خلیفه دوم است که حضرت امیر در آن زمان حتی حاکم هم نبودند ولی برخورد قاطعانه میکردند! مواردی هم هست که در کوفه حضرت چنین میکردند و چندین مورد افرادی را که چشم چرانی میکنند، ادب کرده اند!
به صورت کلی قاعده این است که احکامی که در قرآن ذکر شده است مثل خود حجاب، مورد پیگیری قانونی بوده است.
اصولا خود امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه فردی و اجتماعی است که قطعا واجبات قرآنی از مصادیق اتم معروف هستند و تک تک افراد جامعه ملزم هستند که نسبت به آن حساس باشند چه برسد به حکومت. لذا میبینیم که در مورد مسأله ای مثل چشم چرانی حضرت امیر حتی در زمان عدم خلافت اعمال زور میکنند. اقل وظیفه امر به معروف و نهی از منکر است و این واجب قرآنی همانطور که به مردم واجب است به طریق اولی به حکومت واجب است.
ما حتی در روایات داریم که اگر مسلمانان در نماز جماعت شرکت نمیکردند(که قطعا واجب قرآنی نیست) مورد عتاب و برخورد نبی اکرم قرار گرفته اند.
آیا شما میتوانید تصور کنید که حضرت امیر که تحمل چشم چرانی را نداشته اند، ببینند یک زن مسلمان راست راست کشف حجاب میکند و سبب شود که دهها جوان به سوی او نظارهگر شوند و ساکت شوند؟
حتی ما در برخی از نقلها داریم که حضرت امیر نسبت به پسری که خود را زیادی خوش تیپ کرده بود و در مسجد ایستاده بود تا دختران را فریفته خود کند، برخورد قانونی کردند.
(علل الشرائع، ج۲، ص۶۰۲: أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو جَعْفَرٍ أَحْمَدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي الْجَوْزَاءِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ رَأَى رَجُلًا بِهِ تَأْنِيثٌ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ اخْرُجْ مِنْ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ يَا مَنْ لَعَنَهُ رَسُولُ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ عَلِيٌّ ع سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ لَعَنَ اللَّهُ الْمُتَشَبِّهِينَ مِنَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ وَ الْمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ النِّسَاءِ بِالرِّجَالِ. البته تعبیر «به تأنیث» ظاهرا منظور قیافه زنانه به خود دادن است که با ادبیات بالا در متن آوردیم. البته معانی دیگری هم برای آن گفته شده است.) تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
بلکه به نظر من باید به مسأله بر عکس نگاه کرد! حجاب اجباری مغالطفهای با یک پیش فرض نادرست است!
وقتی حالت فطری زن، حیا و حجاب است و در طول تاریخ این حالت در میان زنان بوده است و حتی زنان اهل کتاب و اعراب جاهلی غالبا با پوشش قابل توجهی در جامعه حضور داشتند، لفظ «اجبار» یک کلمه بی معنی است.
در زمان ما که فرهنگ برهنگی بر خلاف فطرت انسانی ترویج میشود، «حجاب اجباری» معنا پیدا میکند ولی در آن زمان اصلا چنین لفظی معنای واضحی نداشت!
اگر شما لفظ اجبار را حتی قبل از واژه «بهشت» بگذارید، ایجاد نفرت و انزجار میکند! چرا؟ چون انسان حریص است بر آنچه که منع میشود و وقتی او را از جهنم هم منع کنند، احساس تمایلی به سمت تجربه جهنم میکند!
تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۸٫ علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب؟ این همه جرم در جامعه، چرا به حجاب گیر میدهید؟[۸]
گاهی چنین گفته میشود که چرا با وجود این همه جرم و فساد و اختلاس در جامعه، این قدر بر روی حجاب پافشاری میکنید!؟
اولین مطلبی که باید در پاسخ گفت این است که زشتی یک گناه و خطا مثل اختلاس سبب از بین رفتن یا کم رنگ شدن زشتیهای دیگر نمیشود. اختلاس به اندازه خوش زشت است و باید روی زشتی آن تأکید کرد و به هم زدن زندگی دیگران به خاطر خودخواهی در اظهار زیبایی هم به اندازه خودش زشت است و رواج هیچ گناهی سبب کم شدن زشتی گناه دیگر نمیشود.
نکته دوم اینکه بر اساس نکاتی که عرض شد، روشن میشود که علت تأکید ویژه چیست. علت این تأکید این است که بسیاری از این فسادها عواملی دارد که با واسطه یا بی واسطه به حجاب هم مربوط میشود. اگر امنیت اقتصادی در جامعه مهم است، امنیت روانی هم در جامعه بسیار مهم است و مسأله پوشش زنان یکی از مهمترین عوامل تنظیم کننده امنیت روانی و خانوادگی در جامعه است. مردی که به دلیل ضعف ایمان چشمش به دنبال زنان مردم است و به تبع زندگی را بر همسر خود تلخ میکند، خطایی دارد و خانمی هم که به خاطر خودخواهی در اظهار زیباییهای خود، مشکلات هم نوع خود را در نظر نمیگیرد و با پوشش خود سبب میشود که زندگی خانم دیگری خراب شود، به اندازه خود خطاکار است.
و یک زن زمانی زشت بودن این مسأله را خوبتر درک میکند که این مشکل سر خودش بیاید. واضح است که زیبایی تا حدی به سلایق افراد بستگی دارد. برخی سلیقهشان طوری است که شخصی را زیبا میدانند و چهره آن فرد به دلشان مینشیند و برخی دیگر نسبت به همان فرد چنین احساساتی ندارند. وقتی یک زن زشتی این مسأله را درک میکنند که این بلا سر خودشان درآید! افسوس که خانمهای ازدواج نکرده درک کمتری از این مسأله دارند، چون هنوز احساسات زندگی مشترک را درک نکردهاند، چون معمولا هر چه هم با جنس مخالف در ارتباط نزدیک باشی، تا زمانی که در قالب ازدواج یک زندگی مشترک متعهدانه را تجربه نکرده باشی، درکی از عواطف این زندگی نداری، خصوصا که عواطف اصلی این سنخ زندگی بعد از دو سه سال، تازه شکل میگیرد که یک نوع ارتباط عاطفی خاص است که مسأله جنسی در آن بسیار کمرنگ است.
مدتی در یک کانال روانشناسی خانواده عضو بودم و یکی از اعضای این کانال که به گفته خودش خانم بد حجابی بود، پیامی برای ادمین کانال ارسال کرده بود که برایم بسیار جالب بود. بعد از ارسال این پیام توسط ایشان تا چند هفته خانمهای عضو کانال برای ادمین پیامهایی در تأیید این خانم ارسال میکردند.
به این پیام تکان دهنده دقت کنید:
#ارسالی_از_یک_خانوم_بی_حجاب 😳
✳️ #تجربه
#قابل_تامل
من تو مجردی فکر نمیکردم بی حجابیام به کسی اسیب بزنه. حالا ۵ ساله متاهلم. متاسفانه هنوزم حجاب درست و حسابی ندارم!
یه چیزایی ازارم میده. من سبزه، لاغر و بلند قدم. فامیل شوهرم پر از زنای سفید، تپل و کمی قد کوتاهه.
✅ اوایل ازدواج انقد شوهرم قربون و صدقه تیپم میرفت که رو ابرا بودم و زیباترین زن دنیا اما حالا هر شب با گریه میخوابم. وقتی قراره زنای فامیل رو ببینم استرس میگیرم فک میکننییین چرا؟!!!!
❌ چون خواهر، زن داداش و جاریم موهای بلندی دارن که از پشت روسری معلومه. من چند ماه پیش بخاطر یه جراحی مجبور شدم موهامو که شوهرم دوست داشت، کوتاه کنم. اونا نمیدونن با این موهای بافته و بلند گلوی منو دار میزنن!
خواهر شوهری دارم که قبلا درست لباس نمیپوشید. حالا همش به من میگه ببخش جلو شوهرت سینه م معلوم بود. می رقصیدم و ناز میکردم!
من خودمم چنین کارایی کردم. به نظرم این چوب خداست که وضع روحیم اینجوریه.
🔥 من با پوشیدن لباس تنگ خواهرشوهرا و جاریمو اذیت کردم. منم با دستای کشیده و ناخنای بلند لاک زده روح اونا رو خراش دادم. شایدم مث من گریه کردن که چرا خدا این چیزا رو بهشون نداده.
🌟 خیلی از خصوصیات ظاهری ما ممکنه از نظر خودمون زیبایی نباشه اما واسه کسی که نمیتونه بهش دست پیدا کنه، زیبایی دست نیافتنی به حساب بیاد.
مث رنگ چشم، رنگ پوست، اندام یا…
من به شوهرم اعتماد کامل دارم. نه بخاطر زیبایی خودم. بخاطر شخصیت خودش. ما زنیم. دوست داریم یه نفر عاشقانه دوستمون داشته باشه.
❄️ تنوع در زیبایی ظاهری انسان ها بسیار زیاده. خدا همه رو یکجا به کسی نداده. ممکنه من سیاه باشم و به عینه دیدم مردی که زن سفید و زیبا داره و میگه زن فقط سبزه!
🔴 ممکنه من چاق باشم اما هستن مردایی که زن خوشتیپ دارن و زن تپلی دوست داشتن! (داداش خودم)
🔴 ممکنه من موهای سیاه وز داشته باشم اما کی تضمین میکنه که مردای اطراف موی وز دوست ندارن؟!
🔈 دوستان! من یه بیحجابم که تو زندگی دیگران اسیب وارد کردم و الان دارم چوبشو میخورم.
🔥 نذاریم ظاهر ما اتیش بشه به جون بقیه زنای فامیل . نذاریم صدای زیبای ما بغض بشه تو گلوی خواهرمون. نذاریم ناخنای خوشگلمون روح زن داداشمونو خراش بده.
نذاریم چشم سیاه و مژه بلندمون تیر بشه تو قلب دختر عمومون. نذاریم چشای ابیمون دریای غمی بشه که دوستمون رو غرق کرده. ❄️
@Ravanshenac 💕
این واقعیتی است که زنان خوب میفهمند. حتی زنان غربی هم خوب میفهمند. یک دوست داشتم که تا دلتان بخواهد دنبال مستندهای متنوع بود. ایشان تعریف میکرد من شاید بیش از ۱۰۰۰ کلیپ دیده باشم که موضوع آن این بوده که در یک کشور خارجی یک مردی با همسرش در پارک نشسته است و زنی با پوشش نامناسب به سوی مرد میآید و جلوه گری میکند و همسر آن مرد، آن زن جلوه گر را مورد ضرب و شتم قرار میدهد!
این واقعیتی است که زنان ازدواج کرده خوب میفهمند ولی افسوس که تا ازدواج نکنند و احساسات آن ایام را نفهمند، نمیشود با آنها حرف زد.
البته انسان عجیب و غریب بالاخره هست! مردان دوست دارند که زنشان برای خودشان باشد. هر چند مرد بیغیرت هست که برای زنش دوست پسر پیدا میکند. انسانهای منحط و نابود بالاخره پیدا میشود ولی با این ادبیات میتوان خیلی از زنان که هنوز فطرتشان تا حدی باقیست، مورد تخاطب قرار داد.
لذا ای خانمی که برای راحتی خودت جلوه گری میکنی و با آرایش به بیرون از منزل میآیی. دست بالای دست بسیار است. مردِ تو هم روزی زنی را خواهد دید که او را با تو مقایسه خواهد کرد و زندگی را بر تو تیره خواهد کرد.
بله اگر همه مردان مؤمنان کامل بودند، شاید میشد روی این مسأله که خانمها پوشش کمتری داشته باشند فکر کرد ولی واقعیت جامعه این نیست.
لذا اسلام دو طرفی مسأله را مدیریت کرده است. مردها نگاه نکنند. اگر دیدید مردی نگاه کرد باید نهی از منکر کنید. زنها هم پوششی داشته باشند که برای خواهران دیگرشان و زندگی آنها مشکلی ایجاد نکند.
خود کسانی که طرفدار دموکراسی و رأیگیری و این چیزها هستند و در یک کلمه تفکر لیبرالی دارند، تصریح میکنند که آزادیهای اجتماعی تنها تا جایی است که افراد برای یکدیگر مزاحمت ایجاد نکنند.
سؤال ما این است که چه مزاحمتی بالاتر از اینکه زندگی یک زوج خوشبخت را خراب کنید؟ تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۹٫ آیا باید به خاطر گناه نکردن مردان، زنان حجاب داشته باشند؟[۹]
از همین مسأله قبلی به خوبی پاسخ این مسأله هم روشن میشود.
اول اینکه در اسلام هر دو واجب است و هر دو مورد برخورد قانونی است؛ یعنی هم بر مرد واجب است که نگاه خود را بپوشاند و هم به زن واجب است که حجاب مناسب داشته باشد و اتفاقا هر دو حکم هم در ظاهر قرآن آمده است. هر دو حکم هم ظاهرا در جامعه الزامی بود. مثلا ما در سیره حضرت امیر داریم که اگر میدیدند مردی چشم چرانی میکنند، به او تو گوشی میزدند! چندین مورد این مسأله نقل شده است. حتی یک از نقلهای آن مربوط به زمان حکومت خلیفه دوم است که حضرت امیر در آن زمان حتی حاکم هم نبودند ولی برخورد قاطعانه میکردند! مواردی هم هست که در کوفه حضرت چنین میکردند و چندین مورد افرادی را که چشم چرانی میکنند، ادب کرده اند!
به صورت کلی قاعده این است که احکامی که در قرآن ذکر شده است مثل خود حجاب، مورد پیگیری قانونی بوده است.
اصولا خود امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه فردی و اجتماعی است که قطعا واجبات قرآنی از مصادیق اتم معروف هستند و تک تک افراد جامعه ملزم هستند که نسبت به آن حساس باشند چه برسد به حکومت. لذا میبینیم که در مورد مسأله ای مثل چشم چرانی حضرت امیر حتی در زمان عدم خلافت اعمال زور میکنند. اقل وظیفه امر به معروف و نهی از منکر است و این واجب قرآنی همانطور که به مردم واجب است به طریق اولی به حکومت واجب است.
ما حتی در روایات داریم که اگر مسلمانان در نماز جماعت شرکت نمیکردند(که قطعا واجب قرآنی نیست) مورد عتاب و برخورد نبی اکرم قرار گرفته اند.
آیا شما میتوانید تصور کنید که حضرت امیر که تحمل چشم چرانی را نداشته اند، ببینند یک زن مسلمان راست راست کشف حجاب میکند و سبب شود که دهها جوان به سوی او نظاره گر شوند و ساکت شوند؟ حتی ما در برخی از نقلها داریم که حضرت امیر نسبت به پسری که خود را زیادی خوش تیپ کرده بود و در مسجد ایستاده بود تا دختران را فریفته خود کند، برخورد قانونی کردند.
علل الشرائع، ج۲، ص۶۰۲: أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو جَعْفَرٍ أَحْمَدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي الْجَوْزَاءِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ رَأَى رَجُلًا بِهِ تَأْنِيثٌ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ اخْرُجْ مِنْ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ يَا مَنْ لَعَنَهُ رَسُولُ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ عَلِيٌّ ع سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ لَعَنَ اللَّهُ الْمُتَشَبِّهِينَ مِنَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ وَ الْمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ النِّسَاءِ بِالرِّجَالِ. البته تعبیر «به تأنیث» ظاهرا منظور قیافه زنانه به خود دادن است که با ادبیات بالا در متن آوردیم. البته معانی دیگری هم برای آن گفته شده است.
اینکه در جامعه ما نظارتی بر مردان نیست و نظارت گشت ارشاد بر خصوص زنان است اشتباه است. مرد هم اگر فتنه انگیزی کند یا برای خود قیافه زنانه درست کند، باید مورد برخورد قرار بگیرد.
اما اینکه حجاب زنان به خاطر عدم انحراف مردان باشد، حرف غلطی است. بله البته یکی از کارکردهای حجاب بانوان این است که مردها کمتر منحرف شوند.
اما باید توجه داشت که سود حجاب بیش از اینکه به مردان برسد به زنان میرسد و در قسمت قبل و قسمتهای قبل نکاتی در مورد این مسأله گفته شد. علاوه بر مطلب سابق مثل مطلبی که از یک خانم بی حجاب در کانال روان شناسی نقل کردیم، در این کلیپ هم میتوانید جلوهای از این نفع عمومی برای زنان را ببینید:
در سخنرانی خانم دالیا مجاهد محقق جامعه شناس مسلمان در TED هم میتوانید جلوهای دیگر از نفعی که به زنان بر میگردد، بشنوید.(به همراه زیر نویس فارسی در اینجا)
در کلمات برخی از افرادی که مدتها در زمان کفر خویش، تجربه های بی حجابی داشته اند و بعدا به شرف اسلام نائل شدهاند، صحبت از آرامشی را میشنوید که آن زن در پوشش حجاب تجربه کرده است.(برای نمونه اینجا)
آری! خدایی که زن را عاشق زیبایی آفرید، بهتر میدانست که اگر این زن، به فکر جلوه نمایی در جامعه باشد، چه جهنمی از اضطراب در درونش محقق خواهد شد و برای رهایی او از این آتش اضطراب، به اودستور داد که این احساسات خود را صرفا برای همسر خود و در محیط خانواده مصرف کند تا اول خود او و بعد جامعه او، آرامتر باشد. تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۱۰٫ مهمترین آیات قرآن در مورد حجاب و برخی از روایات[۱۰]
حجاب یک حکم الهی هست که بر زنان و مردان واجب هست و در مقابل آن بحث نگاه مطرح هست. یعنی مثلا بر زن واجب است بپوشاند و بر مرد واجب است نگاه نکند، چه زن حجابش را رعایت بکند و چه نکند. همین طور بر مرد هم واجب است قسمتهایی از بدن را بپوشاند و بر زن هم نگاه نکردن واجب است.
خداوند متعال در قرآن می فرماید: *(وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (۳۱))*
ترجمه آیه: اى رسول گرامى همچنين به زنان مؤمن بگو كه چشم از نامحرم بپوشانند و فرج خود را حفظ كنند و زينت خود را جز زینت ظاهری(که به صورت طبیعی برای آنها قرار داده شده است مثل اینکه اگر زیبارو باشند، لازم نیست گردی صورت خود را به خاطر اینکه زیبارو هستند، بپوشانند) آشكار نكنند و گريبان و سينههاى خود را با خمار(مقنعه) بپوشانند و زينت و زيور خود را ظاهر نسازند مگر براى شوهران و پدران خویش و پدر شوهر خود و پسران خود و پسرهاى شوهر و برادر و برادرزاده و خواهرزادههاى خود و يا زنان و يا كنيزان خود و يا افراد سفيه كه تمايلى به زن ندارند و يا كودكانى كه از اسرار زنان خبر ندارند، و مبادا پاى خويش را به زمين بكوبند تا آنچه از زينتشان كه پنهان است ظاهر شود اى گروه مؤمنان همگى به سوى خدا توبه بريد شايد رستگار شويد.
این آیه بسیار جامع هست و لذا خوب هست که قسمتهایی از آن را در نهایت اجمال شرح دهیم.
در آیه قبل ابتداء خداوند متعال میفرماید: *( قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعُونَ (۳۰))*ای پیغمبر به مؤمنین بگو که چشمهایشان را (از نگاه به زنان) بپوشانند و فروجشان را(از نگاه) حفظ کنند. این برای آنها پاکیزه تر هست. همانا خداوند متعال آگاه هست به آنچه انجام میدهید.
آیه میفرماید این توصیه سبب تزکیه مؤمن میشود. چشم پوشاندن برای پاک ماندن مؤمن بهتر هست.
در زمان قدیم تیرهایی که در جنگ استفاده میشد وقتی وارد بدن میشد مقداری از بافتها را پاره میکرد. برای تأثیرگذاری بیشتر تیر، در ابتدای آن پیکانهایی مثلثی و تیز قرار میدادند که تیر بافتهای بیشتری را پاره کند. اگر این تیر از بدن رد میشد برای در آوردن تیر مجبور بودند که تیر را بشکنند و در آورند ولی اگر در بدن گیر میکرد باید تیر را بیرون میکشیدند. پشت پیکانها را هم تیز درست میکردند که وقتی تیر را بیرون میکشند باز بافتهای دیگری پاره شود یا احیانا تیر در بدن بشکند و پیکان باقی بماند. حال اگر پیکان را زهر میزدند، زهر به سیستم گردش خون بدن وارد میشد و بعد از پخش شدن در بدن انسان درمان را بسیار مشکل میکرد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: نگاه به نامحرم تیری است از تیرهای زهر آلود شیطان. تصور کنید این تیر به حساس ترین عضو بدن انسان اصابت کند.
اگر چنین تیری به انسان اصابت کند اگر انسان را نکُشد حداقل چشم دل انسان را کور میکند. آن وقت دیگر زیباییهای معنوی قابل رؤیت نخواهد بود.
حجاب در هر یک از مردان و زنان برای گروه دیگر یک مانع طبیعی از اصابت چنین تیری به انسان لست. بالاخره انسان ممکن هست چشمش به نامحرم بخورد. حجاب در واقع یک مانع طبیعی هست برای اینکه هم نوعان کسی که حجاب را رعایت میکند، از چنین اتفاق ناگواری که به تعبیر قرآنی مانع پاکی یا رشد و نمو انسان میشود، حفظ شوند.
لذا حجاب نماد انسان دوستی هم هست. نماد نوع دوستی است. کسی که حجاب را رعایت نمیکند به جهت خودخواهی خود برای اینکه زیبایی خود را به رخ بکشد، سبب نابودی دیگران میشود. البته این انسان در واقع به خودش هم آسیب میزند و آسیب پذیری خود را هم افزایش میدهد.
بعد از اینکه خداوند متعال به مردان توصیه به پوشاندن چشم میکند، نوبت به خانم ها میرسد. خود همین ترتیب میتواند به نوعی بیانگر این باشد که کنترل چشم در مردان از اهمیت بیشتری برخوردار است. البته بر هر کسی که مقداری با مرد و زن آشنایی داشته باشد این نکته کاملا واضح است. نگاه در مردان بسیار اثر گذارتر نسبت به زنان است. به صورت کلی احساسات جنسی مردان خیلی سریع تحریک میشود و گاهی با کمترین نگاه یا حتی گاهی با چند لحظه تفکر در مورد این مسائل، شدیدا تحریک میشود ولی خانمها معمولا برای تحریک جنسی نیاز به زمان تمرکز و آرامش بیشتری دارند و معمولا با این امور چندان تحت تأثیر قرار نمیگیرند.
سپس در این آیه میفرماید خانم ها هم باید چشم بپوشانند. چشمانشان را کنترل کنند.
*(وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ)*
بعد نوبت به مراقبت هایی میرسد که زنان باید از خودشان داشته باشند.
از جمله این موارد این هست که خانم ها زینت خود را آشکار نکنند مگر زینت آشکار را.
زینت خود را آشکار نکنند. زینت آن چیزی هست که سبب زیبایی انسان میشود. این زینت گاهی ذاتی هست مثل زیبایی شخصی و گاهی به وسیله لباس و سائر زینت آلات میباشد.
این زینت ها مطلقا نباید آشکار شود مگر آنهایی که بعد از پوشاندن جاهایی که شارع فرمود به طور طبیعی ظاهر میشوند.
حال اگر انسانی ابروی زیبایی دارد لازم نیست آن را بپوشاند. این از آن قسمتهایی هست که به صورت طبیعی دیده میشود.
بعد خداوند متعال توضیح میدهد که چه طور باید زنان خود را بپوشانند.
*(وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ)*
شرح این قسمت آیه را در آینده خواهیم داد تا معلوم شود که محدوده حجاب در اسلام چه مقدار است.
سپس خداوند متعال شروع به ذکر کسانی میکند که خانم میتواند در مقابل آنها زینتهای خارجی اش را آشکار کند البته محدوده اینکه در مقابل هر کسی تا چه حد میتواند از زینت هایش را آشکار کند، در روایات و آیات بحث شده است.
*(وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ)*
در بین این موارد یک مورد هست که نیاز به توضیح بیشتر و تذکر دارد و آن اینکه خداوند متعال میفرماید از جمله این افراد طفلی است که بر مسائل خاص زنان آگاه نیست. زن میتواند مقداری از زینتهایش را بر او آشکار کند. در روزگار ما متأسفانه به دلیل رواج بسیار زیاد شبکه های اجتماعی و خیلی باز بودن رسانه ها، در نهایت تأسف پسر بچه ها در حدود ده الی دوازده سالگی به سن بلوغ میرسند. اطلاع پسرها به مسائل زنان متأسفانه حد اکثر در سن ۷-۸ سالگی(سال دوم دبستان) حاصل میشود و روز به روز با سرعت بسیار زیادی بالا میرود. با عرض تأسف بسیار زیاد در بعضی موارد حتی پسر های ۷ ساله به سن تکلیف رسیده اند. متأسفانه پدیده خود ارضائی در بچه های سال ۶ ام دبستان امر بسیار رایجی است. بنده به عنوان یک مبلغ بارها و بارها با بچه های سال هفتمی مواجه شده ام که ابراز میکردند که سال گذشته (یعنی سال ششم) گرفتار خود ارضائی شده اند و بعضا تا روزی دو بار به اقرار خودشان، این عمل را انجام میداده اند. مواردی به بنده مراجعه کردهاند که از ده سالگی گرفتار خود ارضائی بودهاند.
پایین آمدن سن بلوغ جنسی و بالا رفتن سن ازدواج در واقع از یک منبعی ریشه میگیرند که یک بخش مهم آن ناشی از عمل نکردن به این دستور قرآنی هست که خانم ها نباید در مقابل طفلی که آگاه به مسائل زنان هست بدون حجاب ظاهر شوند. بنده در تجربه تبلیغی خودم با کودکانی مواجه شده ام که از اینکه مثلا دوست مادرشان با وضع خاصی به منزلشان میآید بسیار رنج میبرده اند.
با اینکه این آیه شریفه بحثهای بسیار زیادی دارد بحث در مورد آیه را با ذکر فقط یک روایت از روایات در ذیل تفسیر آیه خاتمه میدهیم.
در کتاب شریف کافی داریم: عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن ابن محبوب، عن جميل بن دراج، عن الفضيل بن يسار، قال سألت أبا عبد الله (عليه السلام) عن الذراعين من المرأة، أ هما من الزينة التي قال الله تبارك و تعالى: وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ؟ قال: «نعم، و ما دون الخمار من الزينة، و ما دون السوارين».
سند این روایت به تعبیر علمی صحیح اعلائی هست. یعنی تمام افراد سند از بزرگان علم حدیث هستند و ظاهرا این حدیث از همان اول که از امام سلام الله عیه صادر شده است، به صورت کتبی در آمده است زیرا فضیل بن یسار از اصحاب صاحب کتاب شیعه است.
ترجمه حدیث: از امام صادق سلام الله علیه پرسیدم که آیا دو ساق زن همان زینتی هستند که خداوند متعال در قرآن فرموده است که باید پوشیده شود؟ حضرت فرمودند: از بعد مچ و بعد خمار از زینت هستند.
در آینده که به امید خداوند متعال در مورد خمار و جلباب توضیح خواهیم، روشن خواهد شد که معنای این حدیث این است که خارج از گردی صورت و مچ ها از زینت هست که باید پوشانده شود.
در اینجا تذکر به این نکته لازم هست که مطلبی هست که در متدینین هم متأسفانه اشتباه جا افتاده است و آن اینکه پوشاندن مچ پا به پایین بر زن واجب نیست. بله، در خصوص نماز بسیاری از فقهاء بر اساس ادله ای فرموده اند که اگر نامحرمی نباشد نیاز نیست زن کف پایش را بپوشاند ولی متأسفانه این دو مسأله با هم خلط شده است و تصور شده که پوشاندن مچ پا به پایین بر زن واجب نیست در حالی که از نظر بسیاری از فقهاء، پوشاندن مچ پا به پایین، لازم است و در هنگام نماز در صورت نبودن نامحرم الزامی نیست.
آیه دیگر، آیه ۵۹ سوره احزاب است: *(يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما)*
ترجمه حدودی آیه این طور هست: اى پيامبر به زنانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: روپوش خويش را به خود جمع كنند، اين نزديكتر است كه شناخته شوند و مورد اذيت قرار نگيرند خدا آمرزنده و مهربان است.
زنان مؤمنین وظیفه دارند که به امر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم عمل کنند. حال توصیه چیست؟ توصیه این هست که جلباب هایشان را به هم نزدیک کنند. البته این وظیفه قطعا برای آنها هم فائده دارد و در آیه بعضی از حکمتهای حکم ذکر شده است. البته اینها حکمت حکم هست نه علت حکم. یعنی مثلا در آیه فرموده است که نزدیک کردن دو طرف جلباب نزدیک تر هست به اینکه این خانم ها مورد آزار و اذیت قرار نگیرند. حال اگر در موردی زن مطمئن باشد که مورد آزار قرار نمیگیرد باز هم رعایت این دستور بر او واجب هست زیرا این قسمت آیه بیان یکی از حکمت های حکم هست. یعنی خداوند متعال که این حکم را کرد، فوائد زیادی دارد که انسان بعضی را ممکن هست بفهمد و بعضی را نفهمد. یکی از آنهایی که میفهمد همین هست که «غالبا» مورد آزار و اذیت کمتر قرار می گیرد. ولی حکم مطلق هست. این حکمت حکم باشد یا نباشد حکم مطلق هست و زن باید در هر حال در مقابل نامحرم حجاب داشته باشد. اما اگر علت حکم این باشد آن وقت اگر در فرضی مطمئن بودیم که آزاری به زن نمیرسد میتواند جلبابش را به هم نزدیک نکند ولی به قرائن زیادی در خود آیه و قرائنی قطعی در روایات این مسأله حکمت هست نه علت و فرق علت و حکمت هم همین هست که اگر علت باشد حکم در واقع دائر مدار علت هست. اگر علت باشد حکم هم هست و الا نه، ولی حکمت صرفا بیان نکته ای غالبی در حکم هست و حکم دائر مدار آن نیست.
برای اطلاع از بحثهای تفصیلیتر از آیات و روایات حجاب توصیه میکنم صفحات ۱۱۳ تا ۲۰۱ را از نوشتار «مسأله حجاب» شهید مطهری مطالعه کنید.(برای دانلود pdf کتاب اینجا کلیک کنید) تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۱۱٫ تعبد به احکام الهی[۱۱]
برای این قسمت، صفحه «احکام غیر عقلائی اسلام» را بخوانید. تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۱۲٫ تفاوت بعضی از احکام زنان و مردان[۱۲]
برای این قسمت، صفحه «احکام ظالمانه نسبت به زنان» را مطالعه کنید. تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۱۳٫ ملاکهای حجاب کامل[۱۳]
لباس هایی که یک زن به صورت متعارف در زمان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین میپوشیده است و در خارج از منزل ظاهر میشده است به این صورت بوده است[۱]:
یک پیراهن بوده است و یک پارچه که دور کمر میبستند. روی همه اینها یک لباس بلندی به تن میکردند که به آن درع یا فمیص میگفتند. این لباس بلندی بود که خانم های آن زمان میپوشیدند و به قدری بلند بود که بر روی زمین کشیده میشد. حتی در روایتی دارد که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به ام سلمه فرمودند که به زنان بگو درع خیلی بلند نپوشند که لباس روی زمین کشیده شود. ام سلمه پاسخ میدهد که اگر شما بگویید هم گوش نمیکنند. پیغمبر میفرمایند لا اقل به آنها بگو که بیش از یک وجب لباسشان روی زمین کشیده نشود. لباس بعدی یک نوع مقنعه بود که به آن خمار میگفتند.
لباس آخری که آنها میپوشیدند نامش جلباب بود که پارچه بزرگی بود شبیه چادر که تمام بدن را میپوشاند. البته عده ای از علماء گفته اند که این جلباب به قدری بود که وقتی به سر میانداختند فقط تا پایین زانو را میگرفت نه اینکه تا زمین برسد. در هر صورت با وجود درع دیگر نیازی به چادری که به قدری بلند باشد که تا پایین را بگیرد، نبود.
با مجموعه این لباس ها مقداری از گردن زن تا سوراخ گلوی او و قسمتهای پایین دست او(مچ به پایین) دیده میشد.
این نوع لباسهای زنان مسلمان قبل از نزول آیه مطرح شده بود. بعد که آیات حجاب نازل شد خداوند فرمود: *(وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِن)* یعنی خمارهایشان را به یقه هایشان بکشانند. زیرا گردن آنها تا سوراخ گلویشان غالبا دیده میشد و لذا این آیه دستور میدهد که این قسمتها پوشیده شود. در آیه سوره احزاب میفرماید: *( يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ )* یعنی نزدیک کنند جلبابهایشان را به هم. ظاهرا مقداری زائد از گردی صورت دیده میشده است و با نزدیک کردن دو طرف جلباب این حالت از بین میرفته است.
نتیجه گیری این قسمت: حجاب قطعا امری اسلامی هست و حدود حجاب صرفا با مراجعه به اصیل ترین متن اسلامی که قرآن کریم باشد حاصل میشود و روایات در این زمینه بسیار زیاد هستند و بعضی از آنها در بالاترین درجه صحت سند قرار دارند و هیچ انسانی با کمترین درجه انصاف نمیتواند در انتساب حجاب به دین اسلام تردید کند.
[۱] مجموعه مطالب این قسمت بر گرفته از درس های استاد بزرگوار آیت الله سید احمد مددی موسوی میباشد. برای تفصیل بیشتر در این زمینه میتوانید به تفسیر الجامع لاحکام القرآن ذیل آیه ۵۹ سوره احزاب مراجعه کنید. همچنین کتاب «چادر و مقنعه از دیدگاه قرآن و حدیث» در اینجا قابل دانلود رایگان است.
نکته بعدی که اهمیت بسیار زیادی دارد این است که ما فقط در اسلام حجاب نداریم بلکه حجاب مقدمهای برای حرکت شخص به سمت عفاف است. لذا فقط بحث مقدار پوشیدن بدن مطرح نیست بلکه پوشیدن لباسهایی که حاوی پیام عدم عفت و فساد انگیزی است، صحیح نیست. این مسأله هم تا حد زیادی به عرف جامعه بستگی دارد. چه بسیار لباس پوشیدهای که در جامعهای نشانگر عفاف نباشد و به عکس در جامعهای دیگر چنین باشد و خود انسان بین خودش و خدا به خوبی میفهمد که آیا لباسش چنین وضعیتی دارد یا خیر. به نظرم یکی از بهترین کتابهایی که در زمینه عفاف نوشته شده است، کتاب «رویین دژ» است که در اینجا به صورت رایگان قابل دانلود است.
نکته دیگر که لازم به ذکر است اینکه، تنها هدف شما از پوشیدن لباس اهمیت ندارد بلکه برداشتهای جامعه هم در این مسأله حائز اهمیت است. وقتی شما پوششی بپوشد که در جامعه از آن بار معنایی خاصی فهمیده میشود، شما چه هدفتان این باشد و چه نباشد، مروج آن فکر شدهاید و چه بخواهید و چه نخواهید عواقب آن هم دامن گیر شما خواهد شد. شما هزار هم که بگویید هدفتان از این لباس نشان دادن چراغ سبز به انسانهای فاسد نیست، وقتی لباسی بپوشید که در جامعه چنین برداشتی از آن شود، مورد تعرض این افراد قرار خواهید گرفت.
دیروز با همسرم درجایی به همراه دو فرزندم در حال حرکت بودیم که دو تا دختر خانم که پوشش مناسبی نداشتند، از مقابل ما در حال حرکت بودند. چند تا پسر هرزه نسبت به یکی از آن دو دختر حرکتی زشت سریعی انجام دادند و او یک لحظه ایستاد و بسیار عصبانی شد و با نگاهی خشمگین به آن جوانهای هرزه نگاه کرد. آن جوانان هم با دیدن این صحنه زدند زیر خنده و یک فحش خیلی آب دار و بلند به آن دختر دادند و دختر بیچاره سنگ روی یخ شد. من هم تا آمدم به خودم بیایم و به آنها برسم و حداقل یک حرکتی کرده باشم، پسران رفته بودند.
با خودم فکر کردم که چرا این پسران به خودشان اجازه دادند که با این دختر چنین رفتار زنندهای آن هم در یکی از خیابانهای نزدیک حرم داشته باشند؟! آیا اگر این دختر پوشش مناسبی داشت هیچ وقت آن پسرها به خودشان اجازه دست رساندن به بدن او را به خود میدادند؟! بعد هم جرأت میکردند چنین رفتار زشتی در پاسخ به او از خود نشان دهند؟! اگرچه این پسرهای هرزه کار بسیار زشت و زنندهای انجام دادند ولی تا حدی دختر خانم هم مقصر بود. وقتی چنین پوششی داشته باشی، افراد هرزه به خودشان بیشتر جرأت توهین میدهند.
حالا دختر خانم بگوید من که نیتم و هدفم این نبود که به افراد هرزه چراغ سبز نشان دهم! بله! نیت تو نبود! ولی برداشت کار تو این است و عواقبش هم دامنگیرت خواهد شد. چه بخواهیو چه نخواهی! تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۱۴٫ حجاب مردان[۱۴]
ابتدا به مطلبی از مقالهای در اینجا توجه کنید:
وجوب حجاب برای زنان بدان معنا نیست که حفظ حجاب مختصّ خانم ها بوده و مردان با هر وضعیتی و با هر نوع پوششی می توانند درون جامعه ظاهر شوند، بلکه برای آنان نیز محدودیت های خاصی در نظر گرفته شده و مردها نیز وظیفه دارند حجاب را در مورد پوشش ظاهری، هرچند همان گونه که بیان شد حجاب مردان در حد پوشش زنان نیست.
آنچه از مجموعه دستورات دینی در خصوص حجاب مردان به دست می آید آن است که بهتر است مردان نیز بدن خود را تا حد امکان بپوشانند و مردان نیز از پوشیدن لباس های تنگ، نازک منع شده اند، علاوه بر این که پوشیدن لباس جنس مخالف و لباس شهرت برای آنها نیز حرام می باشد.
به عنوان نمونه احادیثی را از معصومین (علیهم السلام) در زیر یادآور می شویم:
حضرت علی (علیه السلام) می فرماید:
«لَیسَ لِلرَّجُلِ أَنْ یکشِفَ ثِیابَهُ عَنْ فَخِذَیهِ وَ یجْلِسَ بَینَ قَوْمٍ»[۱]؛
«بر مرد شایسته نیست که لباس او کنار رود تا ران هایش معلوم گردد و در این حال در میان قوم خود بنشیند».
همچنین فرموده اند:
«عَلَیکمْ بِالصَّفِیقِ مِنَ الثِّیابِ فَإِنَّهُ مَنْ رَقَّ ثَوْبُهُ رَقَّ دِینُهُ لَا یقُومَنَّ أَحَدُکمْ بَینَ یدَی رَبِّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ عَلَیهِ ثَوْبٌ یصِفُه»[۲]؛
«لباس ریزبافت و ضخیم بپوشید، هر که لباسش نازک است دینش نازک است هنگام نماز لباس بدن نما نپوشید.»
امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده اند:
«کفَی بِالْمَرْءِ خِزْیاً أَنْ یلْبَسَ ثَوْباً یشْهَرُه»[۳]؛
«برای انسان از نشانه های خفت و خواری همین بس که لباسی بپوشد که به آن مشهور شود».
[۱] . وسائل الشيعة، ج ۵، ۲۳/ ۱۰٫
[۲] . تحف العقول عن آل الرسول، ص ۱۱۳٫
[۳] . شيخ حر عاملى، وسائلالشيعة، قم، موسسه آل البيت، اول، ج ۵، ص ۲۴٫
در کتاب وسائل الشیعه سلسله ابوابی در مورد نحوه لباس پوشیدن با عنوان «ابواب احکام الملابس و لو فی غیر الصلاة» داریم که در ابتدای ج۵، بیش از صد صفحه روایت ذکر کرده است. لذا بحث پوشش به صورت کلی و پوشش مرد، دارای روایات بسیاری در زمینههای بسیاری است که یک بخش آنها به محدوده پوشش برمیگردد ولی برخی از آنها به اموری مثل «مایه شهرت شدن لباس» و «رنگ لباس» و «نازک بودن لباس» و … برمیگردد.
آن بخشی از پوشش که به مسأله حاب و عفاف مربوط است، به این معناست که پوششی پوشیده شود که برانگیزاننده شهوت و به معنای چراغ سبز برای افراد فاسد نباشد و البته علاوه بر اینها حد و حدودی داشته باشد که قسمتهای معینی از بدن مرد، پوشیده شود. مسأله اول تا حدی به عرف جامعه بستگی دارد و چه بسا که پوششی در یک جامعه عفیفانه باشد ولی در جامعهای دیگر چنین نباشد و به عکس نشان دهنده تمایل فرد به فساد باشد.
به صورت کلی مرد مسلمان باید از فکر تن پروری و بدن نمایی به افکار متعالی تری رشد کند و در پوشش لباسی انتخاب کند که تبلیغ کننده افکار بلند او باشد. تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۱۵٫ ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس[۱۵]
در مورد ترویج حجاب در مدارس دخترانه چند نکته قابل ذکر است:
اول اینکه متأسفانه معمول فعالان دغدغه مند خیلی سریع و صریح وارد اصل مسأله میشوند و در نتیجه دانش آموز گارد میگیرد و در صحنه عمل به روش خویش ادامه میدهد. ما باید اول ریشه یابی کنیم که مشکل مخاطب ما در عدم رعایت حجاب چیست. واقعیت این است که بسیاری از افرادی که حجاب را به اندازه کافی رعایت نمیکنند، اصل دین هنوز برایشان حل نشده است. کافیست کمی آنها را امتحان کنید. بروید از خدا از آنها بپرسید. درصد قابل توجهی در اصل خدا شک دارند. بر فرض خدا را قبول داشته باشند در اصل دین شک دارند.
آن قدر از دین دور هستند که گاهی حجاب را مسأله سیاسی تلقی میکنند! فضای خانوادههای آنها هم معمولا همین است.
در مقابل چنین مخاطبی اولا باید اصل دین را ثابت کرد. اصل نیاز به دین و ضرورت آن. مهمترین سؤالات نوجوانان و جوانان دانشجو در حوزه چرا دین و سپس در حوزه چرا اسلام و چرا شیعه را در دسته های چرا دین و چرا اسلام و چرا شیعه در این سایت به همراه تعداد زیادی کلیپ خصوصا در پیامهای چرا دین و تصاویر و بیانی نسبتا جذاب به صورت بسته فرهنگی آماده در این حوزهها، قرار دادهام. به نظر من اول باید از این قسمتها شروع کرد. گاهی با حل شدن این قسمتها نیازی به بحث از حجاب نیست و خود مخاطب خود به خود دنبال حجاب هم میآید. البته این بحث حجاب برای او از این جهت مناسب است که او را محکمتر میکند و همچنین زبانش را در مقابلل مخالفانش دراز میکند تا عزت و احترامش حفظ شود و احساس سر افکندگی نکند.
در مورد برخی از افراد بعد از حل شدن آن مراحل، هنوز مسأله حجاب حل نشده است و آنگاه این سیر اهمیت ویژهتری پیدا میکند.
در ضمن همین نکته اول، باید اشاره کنم که خصوصا در این سنخ امور، تبلیغ مستقیم حداقل برای شروع روش صحیحی نیست. باید اول زیربناهای فکری مخاطب که سبب چنین رفتاری شده است، هدف قرار گرفته شود. برای اینکه با این مسأله آشنا شودی، حتما نوشته سی و چند صفحه «فهم زیر بناهای فکری مخاطبین در تبلیغ» را مطالعه کنید.
نکته دوم اینکه گاهی برای عادی کردن یک مسأله بحث «قانون» کردن آن، راهگشاست. به عنوان مثال مسئولین مدرسه با چنین ادبیاتی سخن بگویند که «حجاب قانون مدرسه ماست. روز اول که والدین شما تشریف آوردند، به آنها عرض کردیم که با صرف نظر از اعتقادات شما، مدرسه ما یک سری قوانینی دارد که از نظر متخصصینی که مورد قبول مدرسه هستند، در کیفیت آموزشی و تربیتی دانش آموزان، آن قوانین مناسبتر هستند و از جمله این قوانین حجاب کامل با چادر مشکی بوده است و روز اول هم از والدین و هم از دانش آموز تعهد گرفتیم که به این قانون ملتزم باشند. اگر هم نمیخواهند به قوانین ملتزم باشند، فرزند خود را ثبت نام نکنند، چون ما در این مدرسه به صورت جدی، قوانین را پیگیری میکنیم. در مدارس بسیاری در جهان مسأله پوشش فرم مطرح است. ما فرمی که تشخیص دادیم در بستر کشور ما مناسبتر است، لباس فرم چادر مشکی است و مانتوی فلان نوع در زیر آن است.» چنین بستری زمینه انتخاب صحیح برای دانش آموز را در بیرون از مدرسه فراهمتر میکند و زمینه موانعی را که دانش آموزان ممکن است درست کنند، کم میکند.
طبیعی است که اگر چنین قوانینی نباشد، اگر دانش آموزی که تا دیروز با مانتو به مدرسه میآمد، بخواهد با چادر بیاید، مورد هوووو شدن میشود و طبیعتا انتخاب مسیر صحیح برای او مشکلتر میشود. ضمن اینکه قانون شدن این مسأله حداقل مانع خریداری چادر توسط خانواده را بر طرف میکند و خود دانش آموز هم دلهره و ترس تغییر پوشش از او برداشته میشود چون به خاطر مدرسه خود به خود هر روز صبح با این پوشش بیرون بوده است.
نکته سوم اینکه مهمترین عامل در تبلیغ، شخص مبلغ است. باید شخص مبلغ چهرهای کاملا مقبول و دوست داشتنی برای دانش آموز داشته باشد و اگر چنین چهرهای ندارید تقریبا هر چه تلاش کنید به جایی نخواهد رسید. پیش از هر تلاشی سعی کنید که چنین چهرهای پیدا کنید. مهمترین نکاتی که در این زمینه قابل ذکر است این است که اولا دانش آموز احساس نکند که شما برای او فیلم بازی میکند و باور داشته باشد که شما عمیقا به آنچه تبلیغ میکنید اعتقاد دارید و دوم اینکه واقعا دلتان برای او میسوزد و هر چه میگویید بابت کمک کردن به اوست و ویژگیهای مهم دیگر در همان نوشته «فهم زیر بناهای فکری مخاطبین در تبلیغ» بحث شده است.
نکته چهارم شنیدن مسأله از افراد مختلف است. اگر دانش آموزان فقط این نکات را از شما که فعال فرهنگی مدرسه هستید، بشنوند، آرام آرام به آن عادت میکنند و ممکن است کمتر جدی بگیرند ولی اگر از افراد مختلف بشنوند تأثیر گذاری بیشتری دارد. یک راه این است که با هماهنگی سایر معلمان دغدغه مند برخی از حرفها از زبان آنها هم گفته شود. مثلا استاد ریاضی به ناسبتی یک نکتهای را که از قبل هماهنگی شده است به دانش آموزان بگوید. معلم فیزیک نکته دیگری را. خصوصا اگر از تجربه های شخصی این معلمان باشد تأثیر گذاریاش بیشتر است. لذا ارتباط فعال شما با معلمین دیگر و کشف تجربه های اینها و پیشنهاد مطرح شدن این تجربه ها سر کلاس درس، بسیار میتواند راهگشا باشد. راه حل دیگر این است که شما افرادی از بیرون مدرسه را به مناسبتهای مختلف دعوت کنید که آنها برای بچه ها برخی از امور را بگویند. مثلا روان شناس مطرحی که رویکرد دینی دارد، به برخی از جهات مسأله اشاره کند. فلان شخصیت در والدین بچه ها که مثلا عضو هیئت علمی دانشگاه است یا مقام و منزلتی دارد، بیاید به بچه ها بگوید. اگر این مسأله به صورت برنامه ریزی شده و مداوم باشد خصوصا اگر موضوع سخنرانی این افراد چیزی جز بحث حجاب باشد ولی با هماهنگی قبلی گریزهایی در لا به لای سخنانشان به بحث حجاب داشته باشند، تأثیر گذاری اش بیشتر است.
نکته پنجم توجیه شدن خانواده است. جلسات با والدین فرزندان در این موضوعات و خصوصا جلسه با مادران خصوصا اگر به صورت منظم و دو هفته یا سه هفته یک بار باشد، بسیار راهگشاست چون اگر خانواده توجیه نشده باشند مسیر دانش آموز برای تغییر بسیار سخت خواهد شد و چه بسا به دلیل سختی مضاعف این مسأله نتواند تغییرات لازم را داشته باشد.
ششم اینکه خیلی از مناسبتها لازم نیست در برنامههایی با محوریت آن مناسبت برگزار شود. مثلا ولادت امام رضا صلوات الله علیه یا دهه فجر اگرچه مناسب است بخشی از برنامهها در راستای این مناسبتها باشد ولی میتوان مسائلی مانند حجاب را به عنوان ارکانی از مسیر دهه فجر و مسیر زندگی امام رضا صلوات الله علیه ارائه کرد. بلکه به عکس باید اصل را مسیر دهه فجر و مسیر امام رضا صلوات الله علیه قرار داد و بقیه برنامهها فرع باشد.
هفتم اینکه بسیار محتواهای بخش «اخبار تبلیغی» در این وبسایت و بسیاری از مطالبی که در این بسته فرهنگی قرار گرفته است، ماهیتا قابلیت انتشار در بُرد مدرسه یا خوانده شدن یا ارائه در زمان نماز جماعت یا صبحگاه مدرسه را دارند و میتوان از این موقعیتها برای ترویج این مطالب استفاده کرد.
تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۱۶٫ کلیپها و سخنرانیها و تصاویر مرتبط با حجاب[۱۶]
کلیپ شعر کاج و کاجه آقای پرنیان در مورد جلوه گری زنان و نابود شدن خانواده:
کلیپی در مورد وضع حجاب تا سالهای ۱۹۵۰ میلادی در غرب و تلاش سینما برای معکوس نشان دادن واقعیت:
کلیپی کوتاه و مفهومی در مورد فلسفه حجاب و تأثیر جلوه گری زنان در نابودی بنیان خانواده:
زنان صرفا در برهنگی آزاد هستند و نه پوشش! این هم از عجائب دنیای غرب است که در این کلیپ میبینید:
فیلم کامل برنامه مصاحبه خانم آمریکایی مسلمان شده در برنامه کوله پشتی شبکه سه سیما، بسیار جذاب است و قسمتهایی از آن در مورد حجاب صحبت میکند در نوع خودش بسیار جالب است:
کلیپی در مورد برده داری مدرن و مسأله حجاب که خلاصه نوشته «استراتژی کوه یخ و دعواهای معاصر حجاب اجباری» است:
سخنرانی مفصل روان شناس محترم جناب آقای دکتر حبشی در موضوع حجاب:
احمد دیدات هم در پاسخ به اینکه آیا حجاب در ادیان دیگر هست و اینکه چا زنان باید حجاب داشته باشند، پاسخهایی دارد که قابل تأمل است.
در اینجا هم یک کلیپ است که به صورت دوربین مخفی در یکی از مراکز خرید روسیه تهیه شده است که در آن نشان میدهد که خانمی که با حجاب است وقتی مورد آزار قرار میگیرد، افرادی از او دفاع میکنند ولی خانمی که چنین نیست، دفاعی هم از او نمیشود! این کلیپ را به دلایلی صلاح نمیدانم در اینجا برای تماشا بگذارم. خودتان خواستید مراجعه کنید.
یک مداحی میثم مطیعی در مورد حجاب: اینجا
سایتهایی برای پوسترهای حجاب:
بدیهی است که نکته مهم اینکه هر یک از این تصاویر جا و مکانی دارد و برخی از این تصاویر به صورت کلی قابل تأیید نیستند. ما صرفا به خاطر تصاویر صحیح آدرس میدهیم و این شما هستید که تصاویر صحیح را انتخاب میکنید.
مجموعهای شامل ۹۱ تصویر مرتبط با مباحث حجاب و عفاف که برخی از آنها دارای نوشتههای مرتبط است و تلاش بر این بوده است که گلچینی از تصاویر باشد، در اینجا قابل دریافت است.
در اینجا هم میتوانید مجموعهای از کاریکاتورهای زیبا و مفهومی برای حجاب و بد حجابی را مشاهده کنید. اینجا هم دارای پوسترهای زیبایی است.
در ضمن برای پوسترهای لایه باز حجاب کافی است همین عبارت «پوستر لایه باز حجاب» را جستجو کنید. برخی از سایتهای معروف در این زمینه را میتوانید در اینجا و اینجا و اینجا و اینجا ببینید. تاریخچه حجاب در ایران ادیان دیگر جهان غرب ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن نقش زن در جامعه خانه داری فلسفه و علت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و سلامت اخلاقی جامعه حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب آیات قرآن در مورد حجاب ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس بهترین و تأثیرگذارترین کلیپها و تصاویر حجاب بهترین مقاله حجاب
۱۷٫ امان از اینستاگرام![۱۷]
در صفحه «نوشتاری کاربردی در مورد آسیبهای شبکه های اجتماعی و راهکارها» در آسیبی به صورت مستقل به نقش شبکههای اجتماعی در تغییر وضعیت عفاف و حجاب هم پرداختهایم. در آسیبهای دیگری در آن نوشتار، به مطالب مرتبط دیگری نیز اشاره شده است و به صورت کلی توصیه بر این است که اگر بنا بر این است در بحث عفاف و حجاب از شبکههای اجتماعی صحبت شود، به همراه بقیه بخشهای نوشتار صحبت شود. تاریخچه حجاب در ایران تاریخچه ترویج بیحجابی در ایران حجاب در ادیان دیگر و تاریخچه حجاب در جهان و خصوصا غرب چگونگی ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن، توسط سلطه جهانی نقش زن در جامعه و حجاب شغلی عظیم به نام خانه داری که توسط غرب تحقیر شده است زنان مردنما فضیلت زن در زنانگی است منزلت زن در غرب به مرد بودن است فلسفه و حکمت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و نقش حجاب در سلامت اخلاقی جامعه و نابودی خانواده و اخلاق در جوامع غربی به دلیل رواج فرهنگ برهنگی حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب این همه جرم در جامعه چرا به حجاب گیر میدهید آیا باید به خاطر گناه نکردن مردان زنان حجاب داشته باشند مهمترین آیات قرآن در مورد حجاب و برخی از روایات تعبد به احکام الهی تفاوت بعضی از احکام زنان و مردان ملاکهای حجاب کامل حجاب مردان ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس کلیپها و تصاویر مرتبط با حجاب امان از اینستاگرام و ترویج بی حجابی و برهنگی حس نمایش دادن زیبایی مثل هر حس دیگر مجرای صحیح دارد زیبایی به همسر زیبایی معنوی به خدا
۱۸٫ حس نمایش دادن زیبایی مثل هر حس دیگر مجرای صحیح دارد. زیبایی به همسر. زیبایی معنوی به خدا.[۱۸]
خداوند متعال هیچ روحیهای را در انسان بی حکمت قرار نداد و معمولا چنین است که صفات اخلاقی به ظاهر بد انسان، مجرای صحییح دارد که اگر در آن مجرا مصرف شود نه تنها بد نیست، بلکه خوب هم هست.
مثلا حرص، در اموال بد است ولی در علم و تقوا خوب است. میل به لذت جنسی، در غیر مسیر شرعی خوب نیست ولی در مسیر شرعی آن، یعنی ازدواج، خوب است.
همین طور روحیه زیبایی طلبی و جلوه گری زنان، یک روحیه دو طرفه است. اگر خانمی به دلیل این روحیه واقعیتهای جامعه ار نادیده بگیرد و خود خواهانه برای ارضای این نیاز، در جامعه جلوه گری کند و همجنسان و همنوعان خود را آزرده کند و اوامر و نواهی الهی را نادیده بگیرد، بد است ولی اگر این احساسات خود را در کانال خانواده و همسر خویش خرج کند و از این طریق بخواهد نیازهای خود را ارضاء کند، نه تنها سبب تحکیم خانواده او میشود و نفع آن اولا به خود او میرسد و جامعه نیز از مضرات این مسأله در امان میماند بلکه به کارگیری این احساسات او در این قالبها، سبب رشد و ترقی معنوی او نیز میتواند باشد.
بلکه بالاتر اینکه این احساسات را میتوان از سطح ظاهر عبور داد و در جلوه گری معنوی برای خدا و اولیاء الهی ارضا کرد. یعنی علاوه بر توجه به زیبایی ظاهری که مورد توصیه شریعت هم هست، سعی کند که باطن خود را نیز زیبا کند و برای باطن شناسان(خداوند متعال و ولی عصر عجل الله تعالی فرجه) جلوه گری کند.
خدا شهید محسن حججی رحمت کند. از او نقل میکردند که به این مضمون میفرمود: طوری زندگی کن که خدا عاشقت بشه! اگر خدا عاشقت بشه، خوب تو را میخرد.
سبحان ربک رب العزة عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمد لله رب العالمین تاریخچه حجاب در ایران تاریخچه ترویج بیحجابی در ایران حجاب در ادیان دیگر و تاریخچه حجاب در جهان و خصوصا غرب چگونگی ترویج فرهنگ برهنگی و علل ترویج آن، توسط سلطه جهانی نقش زن در جامعه و حجاب شغلی عظیم به نام خانه داری که توسط غرب تحقیر شده است زنان مردنما فضیلت زن در زنانگی است منزلت زن در غرب به مرد بودن است فلسفه و حکمت حجاب نقش حجاب در تحکیم خانواده و نقش حجاب در سلامت اخلاقی جامعه و نابودی خانواده و اخلاق در جوامع غربی به دلیل رواج فرهنگ برهنگی حجاب اجباری علت تأکید ویژه بر مسأله حجاب این همه جرم در جامعه چرا به حجاب گیر میدهید آیا باید به خاطر گناه نکردن مردان زنان حجاب داشته باشند مهمترین آیات قرآن در مورد حجاب و برخی از روایات تعبد به احکام الهی تفاوت بعضی از احکام زنان و مردان ملاکهای حجاب کامل حجاب مردان ایدههای ترویج فرهنگ حجاب در مدارس کلیپها و تصاویر مرتبط با حجاب امان از اینستاگرام و ترویج بی حجابی و برهنگی حس نمایش دادن زیبایی مثل هر حس دیگر مجرای صحیح دارد زیبایی به همسر زیبایی معنوی به خدا
نظر یکی از دوستان:
چادر به عنوان اکمل وجه حجاب اسلامی مطرح است؛
چادر به عنوان یک حجاب آرمانی است که ارزش سیاسی بسیار بالایی دارد یعنی غرب بی دلیل با چادر مقابله و مبارزه نمی کند،بلکه علت این است که غرب به این وسیله با یک اخلاق(اخلاق اسلامی)مبارزه می کند. غرب می داند که اگر نظام ارزشی مردم جهان تغییر کند ،آنگاه ابزارهالی مدیریت او بی تأثیر می شود و دیگر نمی تواندبه استکبار خود ادامه دهد.به عبارت دیگر اگر وجدان بشر ارتقاء یابد و بر پایگاه دیگری مستقر شود،چگونه غرب می تواند مدیریت خود و استکبار خود را ادامه دهد؟
چون غرب که نمی تواند در آن صورت (که وجدان بشر متوجه ارزشهای اسلامی شود)با دعوت به آخرت و دعوت به ایثار مدیریت خود را ادامه دهد…
مواجهه دیگر آنکه:
حجاب به معنای فقهی آن که برای رفع نیازمندی های فرد است یک سخن است و حجاب به معنایی که رافع نیازمندیهای تکاملی است،یک سخن دیگر!
به عبارت دیگر وقتی حجاب را به معنای طرفداری نسبت به اسلام و رفراندوم بر علیه اخلاق فاسد استکباری بدانیم و آنرا اخلاق ترویج یافته از طرف انبیاء بدانیم،آنگاه به نظر می رسد برای خانم ها خیلی آسان است که در مواقعی خاص با چادر باشند؛یعنی اگر چادر همانند سبیل بعضی از گروههای سیاسی سابق،به یک سنبل تبدیل شد،دیگر افراد آن گروه حاضر به ترک آن نمی باشند،همان گونه که آن گروهها به هیچ وجه حاضر نبودند سبیل خود را بتراشند چون آنرا جزو هویتشان می دانستند،حال اگر چاد ر به این معنا (به عنوان یک سنبل)پوشیده شد ،قطعا به معنای «ملی» و ملی گرایی نبوده بلکه به معنای طرفداری و اطاعت از نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) است.چون تناسب چادر با اخلاقیات و نظام اخلاقی اسلام در یک سطح و در بعضی از مواقع بیشتر ازپوشش های دیگر است.
…
در یک تقریر من کنار گذاشتن حجاب را کنار گذاشتن اسلحه تمدنی جهان اسلام(که اسلام برای زن مسلمان به ارمغان آورده) در برابر تمدن غرب می دانم؛
و در یک تقریر دیگر یعنی انفعال انقلاب اسلامی در استقامت بر نزاع تمدنی خویش با تمدن غرب
جواب حقیر به این نظر:
بله خیلی ممنون
البته من که چادر را به عنوان پوشش ملی هم مطرح کردم، صرفا به عنوان یک سر فصل در سر فصلها ازش بحث کردم و الا در لا به لای نوشته این نگاه شما را به نظرم کاملا منعکس کرده ام
چون هدف بسته فرهنگی بوده، خب ناچارا بحثهایی که به نظر نیاز میآمد، بحث کردیم