بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه آنچه در این صفحه میخوانید
آنچه در این نوشتار می خوانید :
- مساله تقلید
- چرا و چگونه
- تطبیق زمان خودمان
- علت اختلاف مراجع
مسأله تقلید
اگر به شما بگویند که چرا تقلید میکنید حق ندارید که بگویید به این دلیل که مراجع گفتند باید تقلید کنید زیرا به اصطلاح دور[۱] است و استدلال شما باطل است.
در واقع شما دلیلتان بر تقلید، خود تقلید است! و واضح است که چنین استدلالی مقبول نیست.
پس هر انسانی حداقل باید در یک مسأله مجتهد باشد! آن هم در اصل جایز بودن تقلید است!
البته بعد از اینکه اصل جواز تقلید روشن شد میتواند در بسیاری از جزئیاتش مقلد باشد. لذا اصل مسأله تقلید مثل سائر مباحث اعتقادی است که شخص باید در آنها خودش به اطمینان برسد.
برای اصل جواز تقلید وجوهی مطرح شده است که من به مهمترین آنها اشاره میکنم.
مهمترین این وجوه، روش زندگی مورد تأیید اصحاب پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام است.
یعنی شواهد تاریخی قطعی است که اصحاب وقتی مسألهای را بلد نبودند از افرادی که شاگردی ائمه یا شاگردی شاگردان آنها را کرده بودند میپرسیدند و به آن عمل میکردند.
البته دقت به یک مسأله بسیار مهم است و آن اینکه عمل کردن آنها به آنچه که آن راوی میگفت از جهت اطمینانی بود که برای شخص پرسشگر بر اثر پاسخ شاگرد امام حاصل میشد و الا اگر اطمینان حاصل نمیشد و در پاسخ شاگرد امام شک عقلائی جدی داشتند، به صرف گفته او اکتفا نمیکردند و از افراد دیگری هم میپرسیدند تا مطمئن شوند.
این سیره بین اصحاب ائمه بوده است و در روایات بسیار زیادی مورد تأیید قرار گرفته است و همان طور که میبینید در آن روایت توقیع امام عصر که مقداری قبل از این ذکر کردیم امام زمان حتی در مسائل جدید نیز آن را تأیید کرده بودند، چه برسد به مسائلی که جدید نیست و در روایات گذشتگان مورد پرسش قرار گرفته است.
تطبیق زمان خودمان
لذا با توجه به این نکته ما هم باید در زمان خودمان این گونه عمل کنیم.
پس وقتی به فقیهی مراجعه کردیم و اجمالا از گفته او به اطمینان رسیدیم که حرف او نظر دین است، به همان عمل میکنیم.
لذا طبیعی است که هر چه آن فقیه متخصصتر و اعلم باشد، وثوق و اطمینان ما بیشتر خواهد بود و لذا از نظر عقلی بهتر میدانیم که از فقیهی تقلید کنیم که اولا به راستگویی او و عدالتش اطمینان داریم و از طرفی او را متخصصتر از دیگران میدانیم.
البته حتی اگر در همین فرض هم در جایی احتمال اشتباه دادن او را بدهیم نباید از او تقلید کنیم و یا باید خودمان متخصص شویم و به اطمینان برسیم و یا اینکه احتیاط کنیم و به گونهای عمل کنیم که مطمئن شویم به نظر درست رسیدهایم یا با مراجعه به نظرات دیگران و دیدن کثرت آراء در این زمینه به اطیمنان برسیم که فلان نظر درست است.
واضح است که مراجعه به متخصص از قبیل دکتر و امثال او نیز در سیره عقلاء دقیقا چنین وضعیتی دارد یعنی افرادی که متخصص نیستند به پزشک مراجعه میکنند و در صورتی به نظر او عمل میکنند که به اطمینان برسند و اگر نظر او برایشان اطمینان آور نباشد به پزشکان مختلف مراجعه میکنند تا به اطمینان برسند.
بله در فرض اضطرار و وقتی که چارهای جز عمل به یک دکتر خاص ندارند از جهت مجبوری به نظر همان پزشک تعبدا به او گوش میدهند ولی واضح است که در مسأله تقلید معمولا چنین حالتی پیش نمیآید.
علت اختلاف مراجع
از اینجا پاسخ این سؤال نیز روشن میشود که میگویند مگر دین یکی نیست پس چرا این همه بین مراجع اختلاف است.
پاسخ این است که شما اگر اعتقاد داری که در این مسأله خاص اختلافی، نظر مرجعت همان نظر واقع است و دیگران اشتباه میکنند.
پس مسأله واضح است و شما باید به اطمینان خود عمل کنی و اگر به چنین اطمینانی نرسیدهای طبیعی است که نظر هیچ یک از مراجع برای تو حجت نیست و باید در مسأله در فرض امکان احتیاط، احتیاط کنی و یا خودت در آن مجتهد شوی!
اختلاف مراجع هم از عدم دسترسی به امام است و از روی ناچاری است و خود مراجع از اختلاف خوششان نمیآید ولی چاره چیست که ایشان میگوید من بعد از بررسی ادله به این نظر رسیدم و دیگری میگوید من به نظری دیگر.
متأسفانه در برخی از این مسائل شرایط به گونهایست که با بحث و گفتگوی بین آنها نیز مسأله حل نمیشود همان طور که میبینید که گاهی در مسائل سیاسی نیز همین طور است.
هرچه با طرف صحبت کنی او بر نظر خود باقیست و نظرش عوض نمیشود.
گاهی برخی از مباحث که چندان وضوح ندارند به چنین مشکلاتی بر میخورد.
توصیه میکنم برای اینکه این مسأله را بهتر درک کنید، به نوشتار «حکومت ولو در حکومت» مراجعه کنید.
[۱] دور یعنی اینکه چیزی متوقف بر خودش باشد. در اینجا دلیل تقلید خود تقلید است.
سبحان ربک رب العزة عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمد لله رب العالمین