بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه آنچه در این صفحه میخوانید
د. شفاعت و توسل
برای حل شبهات شفاعت و توسل هم چند جمله عرض میکنم.
البته انصافا مطالبی که درسالهای اخیر در مورد این موضوع مطرح شده است کافی است ولی گاهی اوقات در نوشته مختصر فوائدی است که در مطلب طولانی نیست.
آنچه در این نوشتار می خوانید:
- شفاعت
- دعا برای مومنین
- برای چه کسانی؟
- دسته بندی آیات شفاعت در قرآن
- دسته اول : اثبات شفاعت افرادی خاص برای افرادی خاص
- دسته دوم : اثبات شفاعت فقط برای خدا
- دسته سوم : نفی شفاعت
- دسته چهارم : نفی شفاعت برای برخی
- اثبات شفاعت در روایات
- معنای شفاعت
- توسل
- چرا واسطه؟
- جواز و حُسن
- اصحاب قبور
- یک برخورد عوامانه در بقیع!
شفاعت
شفاعت این است که انسان مؤمنی در حق دیگران در آخرت میانجی گری کند و خداوند متعال به سبب آن، دیگری را ببخشد و یا به درجاتش در بهشت بیافزاید.
نکته اول: دعا برای مومنین
توصیه شده که در نماز شب یا موقعیتهای دعا مثل صحرای عرفات، مؤمنین برای یکدیگر از خداوند متعال طلب استغفار کنند.
و در روایات بسیاری آمده است که چنین دعایی قطعا مستجاب است.
ما به مخالفین شفاعت عرض میکنیم که شما هر جوابی برای این مطلب دادید ما برای شفاعت مطرح میکنیم.
به همان علتی که استغفار مؤمن در این دنیا برای مؤمن دیگر مستجاب است در آن دنیا هم همین طور است.
چه طور در این دنیا مشکل خاصی ایجاد نمیکند در آن دنیا هم نمیکند!
نکته دوم: برای چه کسانی؟
شفاعت قرار نیست که در حق هر فردی مستجاب شود همان طور که دعای استغفار در حق کافر در دنیا مستجاب نیست در آن دنیا هم این چنین است.
و لذا این طور نیست که هر بی سر و پایی که عمری خود را به گناه آلوده کرده نیز مشمول شفاعت شود.
حتما باید زمینه قبول شفاعت در حق خود را ایجاد کرده باشد.
نکته سوم: نکاتی در قرآن
آیات شفاعت در قرآن چند دسته هستند و نباید به یک دسته توجه کرد.
دسته اول: اثبات شفاعت از افرادی خاص برای افرادی خاص:
- وَ لا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى[۱]: و شفاعت نمیکنند مگر برای کسی که مورد رضایت خدا باشد.
- ما مِنْ شَفيعٍ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِه[۲]: شفیعی نیست مگر بعد از اذن الهی. وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَه[۳] و سود نمیرساند شفاعت نزد او مگر برای کسی که به او اذن دهد. مَنْ ذَا الَّذي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِه[۴]: چه کسی در نزد او شفاعت میکند مگر به اذن او.(پس مشروط به اذن الهی شفاعت میشود)
- لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً[۵]: شفاعت را مالک نمیشوند مگر کسی که نزد خداوند رحمان عهدی اتخاذ کرده باشد.
- يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلا[۶]: در آن روز شفاعتی سود نمیرساند مگر برای کسی که خداوند رحمان به او اذن داده باشد و برای او قولی را راضی باشد.
- وَ لا يَمْلِكُ الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ[۷]
- وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّماواتِ لا تُغْني شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلاَّ مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرْضى[۸]: و چه بسیار فرشتهای در آسمانها که شفاعت آنها چیزی را بی نیاز نمیکند مگر بعد از اینکه خدا به او اذن دهد برای کسی که میخواهد و مورد رضایت اوست.
دسته دوم: اثبات شفاعت فقط برای خداوند متعال
قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَميعا[۹]: بگو همه شفاعتها برای خداست.
دسته سوم: نفی برخی شفاعات
این آیات هم بسیار است. برای نمونه به این موارد توجه کنید.
وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ[۱۰].
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُون.[۱۱]
دسته چهارم :نفی قبول شفاعت برای برخی.
فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعين[۱۲]: پس سودی نمیرساند برای آنها شفاعت شفاعت کنندگان.
وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ كاظِمينَ ما لِلظَّالِمينَ مِنْ حَميمٍ وَ لا شَفيعٍ يُطاعُ [۱۳]:….. برای ظالمین نیست دوستی و نه شفیعی که اطاعت شود.
با توجه به این آیات اعتقاد شیعه کاملا روشن است که اصل شفاعت حق است و در مورد عدهای قبول نمیشود و شفاعت کنندگان فقط به اذن الهی شفاعت میکنند و هم شفاعت کنندگان باید ویژگیهای خاصی داشته باشند و هم شفاعت شوندگان.
نکته چهارم: در روایات
درخواست شفاعت از رسول خدا یا اولیای الهی ممکن است به شرط اینکه خدا از آن نهی نکرده باشد.
اینکه نهیی در این زمینه هست یا خیر بستگی به مکتب ما دارد.
اعتقاد ما این است که روایات متواتری در جواز درخواست شفاعت از خود خداوند(مثل اینکه بگوییم خدایا شفاعت نبیت را در ما یا در امتش قبول کن) و یا از خود پیغمبر و ولی الهی وجود دارد.
اگر مکتب شیعه ثابت شد این بحث هم ثابت میشود.
بعضی از محققین کتبی نوشتهاند که نشان دادهاند روایات بسیاری در اهل سنت نیز بر جواز این امر دلالت دارد.
نکته پنجم: معنای شفاعت
درخواست شفاعت شرک نیست و بسته به اعتقاد فرد دارد.
اگر کسی بگوید «پیامبر مرا شفاعت کن ولو خدا راضی نباشد»، معنایش شرک است.
ولی معلوم است که هیچ مؤمنی چنین درخواستی به ذهنش خطور نمیکند.
همان طور که ما در دنیا میتوانیم از اطرافیان خود درخواست کنیم که مثلا برای ما آب بیاورند و کاری انجام دهند و شرک نیست
(چرا که هیچ وقت نیت ما در هنگام درخواست از آنها این نیست که آنها را مستقل از خدا بدانیم و تصور کنیم که آنها میتوانند بدون اذن الهی کاری را انجام دهند!)
در مورد امور اخروی هم میتوان چنین درخواستی را کرد.
در هر صورت مهمتر از درخواستِ شفاعت، فراهم آوردن شرایط کافی برای قبول شفاعتِ شفاعت کنندگان در حق خودمان است.
توسل:
اما توسل به معنای وسیله قرار دادن بین خود و خداست.
نکته اول: چرا واسطه؟!
ممکن است گفته شود که چرا واسطه؟
خودمان بیواسطه سویِ خانه خدا برویم.
واقعیت این است که خدا از ما هر دو را خواسته است.
مثلا در عبادتی مثل نماز از ما خواسته است که بیواسطه سوی خانه او برویم ولی به دستور قرآن خواسته است اموری را وسیله بین خودمان و خدا قرار دهیم. به این آیه شریفه دقت کنید:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون[۱۴]: ای کسانی که ایمان آوردید تقوای الهی پیشه کنید و به سوی خدا وسیله بجویید و در راه او جهاد کنید شاید رستگار شوید.
وسیله هم معنای عامی است که شامل عبادات و توبه و هر معنای دیگری که بتوان از آن به واسطه بین خود و خدا استفاده کرد، میشود.
نکته دوم: جواز و حُسن
اینکه درخواست کردن از ائمه معصومین یا پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله یا شهداء جایز است یا خیر، یک مسأله فقهی است که در فقه شیعه روایات متواتری بر جواز و حسن آن وجود دارد.
و برخی از محققین، روایات بسیاری از کتب اهل سنت جمعآوری کردهاند که بر جواز این کار بلکه حُسنِ آن دلالت دارد.
نکته سوم: اصحاب قبور
بعضی میگویند که در صورت حیات اولیای الهی توسل به آنها عیبی ندارد ولی بعد از مرگ خیر.
قرآن مأیوس شدن از اصحاب قبور را ویژگی کفار میداند!
به این آیه مبارکه توجه کنید:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُور[۱۵]:
ای کسانی که ایمان آوردید قبول ولایت گروهی را که خدا بر آنها غضب کرده است نکنید. همانا آنها از آخرت مأیوس شدهاند همان طور که کفار از اصحاب قبور مأیوس شدند.
همچنین از نظر تفکر قرآنی اولیای الهی از قبیل مجاهدین در حکم زنده هستند و لذا میفرماید:
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون[۱۶]:
کسانی را که در راه خدا کشته شدهاند مرده نپندارید بلکه آنها زنده هستند و نزد پروردگارشان روزی میخورند.
یکی از بزرگان معاصر میفرمود:
هر کسی به جهت روحش باقی میماند و لذا همه بعد از مرگ زنده هستند.
اینکه در این آیه خصوص کسانی که در راه خدا کشته شدهاند بیان شده است منظور ظاهرا تأثیر آنها در همین دنیای ماست به خلاف اشخاص دیگر.
یک برخورد عوامانه در بقیع!
برخی میگویند که بسیاری از اوقات شیعیان به امامان توسل میجویند و جواب نمیگیرند!
آیا این ثابت نمیکند که توسل بیفائده است؟
بعد هم مثلا یک خودکاری روی زمین می اندازند و فریاد میکشند که ای امام حسن مجتبی (در بقیع) ای امام صادق این خودکار را به دست من بده!
و بعد که میبینند اتفاقی نیفتاده است، میگویند که معلوم میشود توسل شما بیاثر است!
من هم دوست دارم در چنین جایی باشم و به شخصی که این چنین عوامانه حرف میزند، بگویم:
ای خدای این آقا!
خیلی سریع(!) این خودکار را به دست او بده!
ای خدا!
اگر خودکار را به دست او نرسانی ثابت میشود که تو نیستی و قدرتی نداری!
به همان دلیل که این حرفهای من عوامانه است و ربطی به بودن و نبودن خدا ندارد آن حرفها هم همین طور است!
گاهی میگویند جامعه شیعه چرا بدبخت است؟
بعد میگویند پرتغال کیلویی ۷ هزارتومان!
(من تازه معنای بدبختی را فهمیدم!) چرا امام زمان به داد شما نمیرسد!
به همین دلیل که شما فرد سنی هم، خدا به دادت نمیرسد!
امام زمان و خدایِ منِ شیعه هم به دادم نمیرسد!
جواب درست این است که خدای متعال و اولیای او مسخره ما نیستند که ما لب تَر کنیم و به دنبالش آنها در جهان تصرفات غیر عادی کنند!
این هم که وضع اقتصادی در جامعه شیعه خراب شده است، ناشی از خیانتهایی است که خود داخلیها انجام میدهند.
ناشی از دزدیهای کلانی است که برخی از مسئولین انجام میدهند.
وگرنه اگر همه جامعه خود را ملزم میکردند به کلمات بزرگان دین و رهبر گوش فرادهند این مشکلات پیش نمیآمد.
[۱] سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۲۸٫
[۲] سوره مبارکه یونس آیه ۳٫
[۳] سوره مبارکه سبأ آیه ۲۳٫
[۴] سوره مبارکه بقره آیه ۲۵۵٫
[۵] سوره مبارکه مریم آیه ۸۷٫
[۶] سوره مبارکه طه آیه ۱۰۹٫
[۷] سوره مبارکه زخرف آیه ۸۶٫
[۸] سوره مبارکه نجم آیه ۲۶٫
[۹] سوره مبارکه زمر آیه ۴۴٫
[۱۰] سوره مبارکه بقره آیه ۴۸٫
[۱۱] سوره مبارکه بقره آیه ۲۵۴٫
[۱۲] سوره مبارکه مدثر آیه ۴۸٫
[۱۳] سوره مبارکه غافر آیه ۱۸٫
[۱۴] سوره مبارکه مائده آیه ۳۵٫
[۱۵] سوره مبارکه ممتحنه آیه ۱۳٫
[۱۶] سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹٫
سبحان ربک رب العزة عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمد لله رب العالمین
سلام
خیلی جامع و کامل بود.مثال های خوبی زده شده بود.استفاده کردم.
ممنون:)
سلام علیکم
لطف دارید.